Thaniashar (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Thaniashar (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
'''همسو''': [[اجتهاد]] | [[تقلید]] | [[احتیاط]] (ابهامزدایی) | '''همسو''': [[اجتهاد]] | [[تقلید]] | [[احتیاط]] (ابهامزدایی) | ||
== توضیح المسائل == | == استفتائات == | ||
== منابع == | |||
=== توضیح المسائل === | |||
مسئله ۱. .... و اما در احکام دین در غیر ضروریات و قطعیات باید شخص یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است. | مسئله ۱. .... و اما در احکام دین در غیر ضروریات و قطعیات باید شخص یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۹: | ||
پس کسانی که مجتهد نیستند، و نمیتوانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند. | پس کسانی که مجتهد نیستند، و نمیتوانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند. | ||
== رساله جامع == | === رساله جامع === | ||
مسئله ۵. .... امّا در «احکام دین» - در غیر مسائل ضروری و قطعی دین - باید شخص، یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند و یا از راه احتیاط طوری به وظیفۀ خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است. مثلاً اگر عدّهای از مجتهدین عملی را حرام میدانند و عدّۀ دیگر میگویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب میدانند، آن را بهجا آورد. پس کسانی که مجتهد نیستند و به احتیاط هم نمیتوانند عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند. | مسئله ۵. .... امّا در «احکام دین» - در غیر مسائل ضروری و قطعی دین - باید شخص، یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند و یا از راه احتیاط طوری به وظیفۀ خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است. مثلاً اگر عدّهای از مجتهدین عملی را حرام میدانند و عدّۀ دیگر میگویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب میدانند، آن را بهجا آورد. پس کسانی که مجتهد نیستند و به احتیاط هم نمیتوانند عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند. | ||
== المسائل المنتخبة == | === المسائل المنتخبة === | ||
الاجتهاد والتقلید .... الاحتیاط وهو: العمل الذی یتیقّن معه ببراءة الذمّة من الواقع المجهول، وهذا هو الاحتیاط المطلق، ویقابله الاحتیاط النسبی، کالاحتیاط بین فتاوی مجتهدین یعلم إجمالاً بأعلمیة أحدهم، وسیجیء فی المسألة (۱۸) .... | الاجتهاد والتقلید .... الاحتیاط وهو: العمل الذی یتیقّن معه ببراءة الذمّة من الواقع المجهول، وهذا هو الاحتیاط المطلق، ویقابله الاحتیاط النسبی، کالاحتیاط بین فتاوی مجتهدین یعلم إجمالاً بأعلمیة أحدهم، وسیجیء فی المسألة (۱۸) .... | ||
خط ۳۵: | خط ۳۹: | ||
وأمّا الرابع: ففی ما إذا علم إجمالاً بحرمة شیء أو وجوب شیء آخر، فإنّ الاحتیاط یقتضی فی مثله أن یترک الأوّل ویأتی بالثانی. | وأمّا الرابع: ففی ما إذا علم إجمالاً بحرمة شیء أو وجوب شیء آخر، فإنّ الاحتیاط یقتضی فی مثله أن یترک الأوّل ویأتی بالثانی. | ||
== عروة الوثقی == | === عروة الوثقی === | ||
مسألة ۳: قد یکون الاحتیاط فی الفعل کما إذا احتمل کون الفعل واجباً وکان قاطعاً بعدم حرمته، وقد یکون فی الترک کما إذا احتمل حرمة فعل وکان قاطعاً بعدم وجوبه، وقد یکون فی الجمع بین أمرین مع التکرار<ref>(مع التکرار): أو بدونه.</ref> کما إذا لم یعلم أن وظیفته القصر أو التمام. | مسألة ۳: قد یکون الاحتیاط فی الفعل کما إذا احتمل کون الفعل واجباً وکان قاطعاً بعدم حرمته، وقد یکون فی الترک کما إذا احتمل حرمة فعل وکان قاطعاً بعدم وجوبه، وقد یکون فی الجمع بین أمرین مع التکرار<ref>(مع التکرار): أو بدونه.</ref> کما إذا لم یعلم أن وظیفته القصر أو التمام. | ||
[[رده:اصطلاحات فقهی]] | [[رده:اصطلاحات فقهی]] | ||
[[رده:تقلید]] | [[رده:تقلید]] | ||
[[رده:احتیاط]] | [[رده:احتیاط]] |
نسخهٔ ۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۹
تعریف احتیاط
احتیاط، به معنای انجام وظیفۀ شرعی است، به صورتی که مکلف یقین کند تکلیف خود را انجام داده است.
بهعنوان مثال: در بحث تقلید، اگر برخی از مجتهدین، عملی را حرام و برخی جایز میدانند، رعایت احتیاط به این است که آن عمل را انجام ندهد، و اگر برخی از مجتهدین عملی را واجب و برخی مستحب میدانند، رعایت احتیاط به این است که آن عمل را انجام دهد.
استفتائات
منابع
توضیح المسائل
مسئله ۱. .... و اما در احکام دین در غیر ضروریات و قطعیات باید شخص یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است.
مثلاً: اگر گروهی از مجتهدین عملی را حرام میدانند، و گروه دیگر میگویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد.
و اگر عملی را بعضی واجب، و بعضی مستحب میدانند، آن را بهجا آورد.
پس کسانی که مجتهد نیستند، و نمیتوانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.
رساله جامع
مسئله ۵. .... امّا در «احکام دین» - در غیر مسائل ضروری و قطعی دین - باید شخص، یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند و یا از راه احتیاط طوری به وظیفۀ خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است. مثلاً اگر عدّهای از مجتهدین عملی را حرام میدانند و عدّۀ دیگر میگویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب میدانند، آن را بهجا آورد. پس کسانی که مجتهد نیستند و به احتیاط هم نمیتوانند عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.
المسائل المنتخبة
الاجتهاد والتقلید .... الاحتیاط وهو: العمل الذی یتیقّن معه ببراءة الذمّة من الواقع المجهول، وهذا هو الاحتیاط المطلق، ویقابله الاحتیاط النسبی، کالاحتیاط بین فتاوی مجتهدین یعلم إجمالاً بأعلمیة أحدهم، وسیجیء فی المسألة (۱۸) ....
وقد یتعذّر العمل بالاحتیاط علی بعض المکلّفین، وقد لا یسعه تمییز موارده - کما ستعرف ذلک -، وعلی هذا فوظیفة من لا یتمکن من الاستنباط هو التقلید، إلّا إذا کان واجداً لشروط العمل بالاحتیاط فیتخیر - حینئذٍ - بین التقلید والعمل بالاحتیاط.
....
الاحتیاط قد یقتضی العمل، وقد یقتضی الترک، وقد یقتضی الجمع بین أمرین مع التکرار، أو بدونه.
أمّا الأوّل: ففی ما إذا تردّد حکم فعل بین الوجوب وغیر الحرمة، والاحتیاط - حینئذٍ - یقتضی الإتیان به.
وأمّا الثانی: ففی ما إذا تردّد حکم فعل بین الحرمة وغیر الوجوب، والاحتیاط فیه یقتضی الترک.
وأمّا الثالث: ففی ما إذا تردّد الواجب بین فعلین، کما إذا لم یعلم المکلّف فی مکان خاصّ أن وظیفته الإتمام فی الصلاة أو القصر فیها، فإنّ الاحتیاط یقتضی - حینئذٍ - أن یأتی بها مرّة قصراً ومرّة تماماً.
وأمّا الرابع: ففی ما إذا علم إجمالاً بحرمة شیء أو وجوب شیء آخر، فإنّ الاحتیاط یقتضی فی مثله أن یترک الأوّل ویأتی بالثانی.
عروة الوثقی
مسألة ۳: قد یکون الاحتیاط فی الفعل کما إذا احتمل کون الفعل واجباً وکان قاطعاً بعدم حرمته، وقد یکون فی الترک کما إذا احتمل حرمة فعل وکان قاطعاً بعدم وجوبه، وقد یکون فی الجمع بین أمرین مع التکرار[۱] کما إذا لم یعلم أن وظیفته القصر أو التمام.
- ↑ (مع التکرار): أو بدونه.