طبق نظر آیت الله سیستانی:
اگر مکلف شکّ کند اذان مغرب شده یا نه، نمیتواند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، پس اگر پیش از اطمینان به مغرب و بدون حجت شرعی مبطلی را انجام دهد قضا و کفاره بر عهده او واجب میشود.
البته اگر یقین یا اطمینان کند که مغرب شده یا با اعتماد به گفته کسی که حرف او شرعاً برایش حجت است افطار کند، سپس معلوم شود مغرب نبوده، باید قضای آن روز را بهجا آورد.
استفتائات
منابع فقهی
توضیح المسائل
مسأله ۱۶۴۲. اگر روزهدار به گفته کسی که میگوید مغرب شده ولی اطمینان برای او حاصل نشده است، افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده است، یا شک کند که مغرب بوده است یا نه، قضا و کفاره بر او واجب میشود، و اگر معتقد بوده که قول او حجت است، فقط قضا لازم است.
مسئله ۱۶۵۷. در چند مورد - غیر از مواردی که قبلاً به آنها اشاره شد - فقط قضای روزه بر انسان واجب است و کفاره واجب نیست: ....
هفتم: آنکه به گفته کس دیگری که گفته او شرعاً برایش حجت است، یا او به اشتباه معتقد باشد که خبر او حجت است، افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
هشتم: آنکه یقین یا اطمینان کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است، ولی اگر در هوای ابری و مانند آن به گمان اینکه مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، وجوب قضا در این صورت بنا بر احتیاط است. ....
مسأله ۱۶۶۲. اگر انسان شک کند که مغرب شده یا نه، نمیتواند افطار کند، ولی اگر شک کند که صبح شده یا نه، پیش از تحقیق هم میتواند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد.
رساله جامع
ج۲، مسأله ۱۶۰. در چند مورد غیر از مواردی که قبلاً به آنها اشاره شد، فقط قضای روزه بر انسان واجب است و کفّاره واجب نیست: ....
۷. به گفتۀ فرد دیگری که حرف او شرعاً برایش حجّت است، یا انسان به اشتباه معتقد باشد که حرف او حجّت است، افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
۸. یقین یا اطمینان کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است، هرچند این امر به سبب وجود علّتی در آسمان مانند هوای ابری باشد که در این صورت، قضا بنابر احتیاط واجب است.[۱] ....
ج۲، مسأله ۱۶۲. در «موارد چهارم تا دهم» از مسألۀ «۱۶۰» روزه باطل است و باید تا انتهای روز امساک کند و قضای آن را هم انجام دهد. ....
ج۲، مسئله ۱۸۱. اگر انسان شک کند مغرب شده یا نه، نمیتواند افطار کند و چنانچه در ماه مبارک رمضان افطار نماید، علاوه بر اینکه باید قضای روزه را انجام دهد، با توضیحی که در مسألۀ «۱۵۵» ذکر شد، کفّاره هم بر او واجب میشود.
ج۲، مسئله ۱۸۲. اگر روزهدار به گفته کسی که میگوید: «مغرب شده» و گفتۀ او شرعاً معتبر نیست، افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده یا شک کند که مغرب بوده است یا نه، قضا و کفّاره بر او واجب میشود؛
امّا اگر معتقد بوده گفتۀ او حجّت است یا آنکه به طریق عقلایی دیگری برای وی اطمینان حاصل شده، فقط قضا لازم میباشد و کفّاره واجب نیست.
المسائل المنتخبه
مسألة ۵۱۷: تقدّمت جملة من الموارد التی یجب فیها القضاء فقط، والبقیة کما یلی: ....
۵- ما إذا أَخبر مَن یعتمد علی قوله شرعاً - کالبینة - عن دخول اللیل فأفطر وانکشف خلافه، وأمّا إذا کان المخبِر ممّن لا یعتمد علی قوله ومع ذلک أفطر إهمالاً وتسامحاً وجبت الکفّارة أیضاً، إلّا إذا انکشف أنّ الإفطار کان بعد دخول اللیل.
۶- ما إذا أفطر الصائم باعتقاد دخول اللیل ثُمَّ انکشف عدمه، حتّی فیما إذا کان ذلک من جهة الغیم فی السماء علی الأحوط لزوماً.
منهاج الصالحین
ج۱، مسألة ۱۰۲۴: یجب القضاء دون الکفّارة فی موارد: ....
الخامس: الإفطار قبل دخول اللیل باعتقاد دخوله، حتّی فیما إذا کان ذلک من جهة الغیم فی السماء علی الأحوط لزوماً، بل الأحوط وجوباً ثبوت الکفّارة فیه أیضاً إذا لم یکن قاطعاً بدخوله.
ج۱، مسألة ۱۰۲۵: إذا شک فی دخول اللیل لم یجز له الإفطار، وإذا أفطر أثم وکان علیه القضاء والکفّارة، إلّا أن یتبین أنّه کان بعد دخول اللیل، وکذا الحکم إذا قامت حجّة علی عدم دخوله فأفطر، أمّا إذا قامت حجّة علی دخوله أو قطع بدخوله فأفطر فلا إثم ولا کفّارة، نعم یجب علیه القضاء إذا تبین عدم دخوله، وإذا شک فی طلوع الفجر جاز له استعمال المفطر، وإذا تبین الخطأ بعد استعماله فقد تقدّم حکمه.
عروه الوثقی
[ ۲۴۹۷ ] مسألة ۲: یجوز له فعل المفطر ولو قبل الفحص ما لم یعلم طلوع الفجر ولم یشهد به البینة، ولا یجوز له ذلک إذا شک فی الغروب، عملا بالاستصحاب فی الطرفین، ولو شهد عدل واحد بالطلوع أو الغروب فالأحوط ترک المفطر [۲] عملا بالاحتیاط للإشکال فی حجیة خبر العدل الواحد وعدم حجیته، إلا أن الاحتیاط فی الغروب إلزامی وفی الطلوع استحبابی نظرا للاستصحاب.
قبل از مسألة ۲۴۹۶
یجب القضاء دون الکفارة فی موارد. [۳] ....
السابع: الإفطار تقلیدا لمن أخبر بدخول اللیل وإن کان جائزا له لعمی أو نحوه [۴]، وکذا إذا اخبره عدل [۵] بل عدلان، بل الاقوی وجوب الکفارة أیضاً إذا لم یجز له التقلید.
الثامن: الإفطار لظلمة قطع بحصول اللیل منها فبان خطأه ولم یکن فی السماء علة، وکذا لو شک أو ظن بذلک منها، بل المتجه فی الأخیرین الکفارة أیضاً لعدم جواز الإفطار حینئذ، ولو کان جاهلا بعدم جواز الإفطار فالأقوی عدم الکفارة، وإن کان الأحوط إعطاؤها [۶]، نعم لو کانت فی السماء علة فظن دخول اللیل فأفطر ثم بان له الخطأ لم یکن علیه قضاء [۷] فضلا عن الکفارة.
ومحصل المطلب أن من فعل المفطر بتخیل عدم طلوع الفجر أو بتخیل دخول اللیل بطل صومه فی جمیع الصور إلا فی صورة [۸] ظن دخول اللیل مع وجود علة فی السماء من غیم أو غبار أو بخار أو نحو ذلک من غیر فرق بین شهر رمضان وغیره من الصوم الواجب والمندوب، وفی الصور التی لیس معذورا شرعا فی الإفطار کما إذا قامت البینة علی أن الفجر قد طلع ومع ذلک أتی بالمفطر أو شک فی دخول اللیل أو ظن ظنا غیر معتبر ومع ذلک أفطر یجب الکفارة أیضاً فیما فیه الکفارة.
- ↑ شایان ذکر است، اگر در هوای ابری و مانند آن، فرد بدون حصول یقین یا اطمینان به اینکه مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، بنابر احتیاط لازم کفّاره نیز بر وی واجب میشود.
- ↑ (فالأحوط ترک المفطر): والأقوی أن مع حصول الاطمئنان لا یجری الاستصحاب فی الطرفین وبدونه یجری فیهما ولا أثر للخبر.
- ↑ (فی موارد): وله موارد أخری کما ظهر مما علقناه علی المسائل السابقة.
- ↑ (وإن کان جائزا له لعمی أو نحوه): علی القول بجواز التقلید لمثله.
- ↑ (وکذا إذا أخبره عدل): فیما إذا أوجب الاطمئنان أو اعتقد حجیة خبره وإن لم یوجب الاطمئنان وإلا فتجب الکفارة أیضاً.
- ↑ (وإن کان الأحوط إعطاؤها): لا یترک فی المتردد کما سبق فی أوائل الفصل السابق.
- ↑ (لم یکن علیه قضاء): فیه إشکال فلا یترک الاحتیاط.
- ↑ (إلا فی صورة): مر أن هذا الاستثناء غیر ثابت، نعم لا یجب القضاء مع مراعاة الفجر والشک فی بقاء اللیل کما سبق.