دروغ بستن روزه‌دار به خدا و معصومین

از ویکی احکام
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۵ توسط Thaniashar (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «طبق نظر آیت الله سیستانی: در صورتی که روزه‌دار با شرایط زیر (با گفتار، نوشتار، اشاره و...) دروغی را به خداوند متعال یا پیامبر اکرم یا ائمۀ اطهار نسبت بدهد، علاوه بر معصیت، بنابر احتیاط واجب روزه‌اش نیز باطل می‌شود: # با قصد و عمدی باشد؛ # با علم...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

طبق نظر آیت الله سیستانی:

در صورتی که روزه‌دار با شرایط زیر (با گفتار، نوشتار، اشاره و...) دروغی را به خداوند متعال یا پیامبر اکرم یا ائمۀ اطهار نسبت بدهد، علاوه بر معصیت، بنابر احتیاط واجب روزه‌اش نیز باطل می‌شود:

  1. با قصد و عمدی باشد؛
  2. با علم به دروغ‌بودن و مبطل‌بودن باشد؛
  3. دروغ را دیگران بشنوند و معنای آن را بفهمند؛
  4. خودش دروغ را نسبت بدهد؛ اما نقل قول سخن دیگران روزه را باطل نمی‌کند؛ مثل اینکه شخصی نسبت دروغی به رسول خدا(ص) بدهد و روزه‌دار در مقام نقل گفتار وی بگوید: «آن شخص این چنین گفته است».

نکته: اگر نسبت دروغ توسط دیگری باشد و روزه‌دار آن را تأیید کند نیز همین حکم را دارد.

استفتائات

منابع فقهی

توضیح المسائل

مسأله ۱۵۷۵  اگر روزه‌دار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها به خداوند متعال و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) عمداً نسبتی را بدهد که دروغ است  اگرچه فوراً بگوید دروغ گفتم یا توبه کند  روزه او بنا بر احتیاط لازم  باطل است، و همچنین است  بنا بر احتیاط مستحب  دروغ بستن به حضرت زهرا(علیها السلام) و سایر پیامبران و جانشینان آنان.

مسأله ۱۵۷۶  اگر بخواهد خبری را که دلیلی بر حجیت آن ندارد و نمی‏داند راست است یا دروغ نقل کند بنا بر احتیاط واجب  باید به نحو نقل بگوید، و آن را به پیامبر اکرم و ائمه اطهار(علیهم السلام) مستقیماً نسبت ندهد.

مسأله ۱۵۷۷  اگر چیزی را به اعتقاد اینکه راست است از قول خداوند متعال یا پیامبر اکرم نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزه‌اش باطل نمی‏شود.

مسأله ۱۵۷۸  اگر چیزی را که می‏داند دروغ است، به خداوند متعال و پیامبر اکرم نسبت دهد و بعداً بفهمد آنچه را که گفته راست بوده، اگر می‏دانسته که این کار روزه را باطل می‏کند، باید  بنا بر احتیاط لازم  روزه را تمام کند و قضای آن را هم به‌جا آورد.

مسأله ۱۵۷۹  اگر دروغی را که دیگری ساخته عمداً به خداوند متعال و پیامبر اکرم و ائمه اطهار(علیهم السلام) نسبت دهد  بنا بر احتیاط لازم  روزه‌اش باطل می‌شود، ولی اگر از قول کسی که آن دروغ را ساخته نقل کند اشکال ندارد.

مسأله ۱۵۸۰  اگر از روزه‌دار بپرسند که آیا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) چنین مطلبی فرموده‌اند و او جایی که در جواب باید بگوید نه عمداً بگوید بلی، یا جایی که باید بگوید بلی عمداً بگوید نه، روزه‌اش  بنا بر احتیاط لازم  باطل می‌شود.

مسأله ۱۵۸۱  اگر از قول خداوند متعال یا پیامبر اکرم حرف راستی را بگوید بعد بگوید دروغ گفتم، یا در شب به دروغ به آنان نسبتی بدهد و فردای آن که روزه می‏باشد بگوید آنچه دیشب گفتم راست است  بنا بر احتیاط روزه‌اش باطل می‌شود، مگر آنکه مقصودش بیان حال خبرش باشد.

مسأله ۱۶۳۶  اگر روزه‌دار عمداً دروغی را به خداوند متعال و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نسبت دهد کفاره ندارد، هرچند احتیاط مستحب آن است که کفاره بدهد.

رساله جامع

مسأله ۸۰. اگر روزه‌دار با گفتن یا نوشتن یا اشاره و مانند اینها به خداوند متعال یا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) یا ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) عمداً نسبتی را - چه در امور دینی و چه در امور دنیوی - بدهد که آن نسبت دروغ باشد، هرچند فوراً بگوید «دروغ گفتم» یا توبه کند، روزۀ او بنابر احتیاط واجب باطل است.

بنابراین، اگر مثلاً در روزۀ ماه رمضان چنین کند، بنابر احتیاط واجب باید روزۀ آن روز را به قصد قربت مطلقه [[[پ: همان.] تمام کند و قضای آن را هم بگیرد.

این حکم بنابر احتیاط مستحب، در مورد دروغ بستن به حضرت زهرا(علیها السلام) و سایر پیامبران و جانشینان آنان(علیهم السلام) نیز جاری است. [پ: البتّه، دروغ بستن به خداوند و پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و معصومین(علیهم السلام) از جمله حضرت زهرا(علیها السلام) از گناهان کبیره است.]

شایان ذکر است اگر روزه‌دار خبر دروغ مذکور را در خلوت بگوید یا در حضور شنونده‌ای که معنای آن را نمی‌فهمد بگوید - مثل اینکه به فارسی سخن بگوید و مخاطب انگلیسی‌زبان یا عرب‌زبان بوده و معنای آن را نفهمد - روزه‌اش باطل نمی‌شود؛ امّا اگر کسی که معنای خبر مذکور را می‌فهمد بشنود یا در معرض شنیدن چنین کسی باشد - مانند صورتی که صدا ضبط شده و در اختیار وی قرار گیرد - روزه‌اش بنابر احتیاط واجب - با توضیحی که گذشت - باطل می‌شود.

مسأله ۸۱. اگر روزه‌دار بخواهد خبری را بگوید که دلیل معتبری بر راست بودن آن ندارد و نمی‌داند راست است یا دروغ، چنانچه آن را به صورت نقل بگوید و آن را مستقیماً به پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) نسبت ندهد، روزه‌اش صحیح است، وگرنه بنابر احتیاط واجب روزه‌اش به معنایی که در مسألۀ قبل ذکر شد، باطل است.

مسأله ۸۲. اگر انسان چیزی را به اعتقاد اینکه راست است از قول خداوند متعال یا پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) یا ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزه‌اش باطل نمی‌شود.

مسأله ۸۳. اگر فرد چیزی را که می‌داند دروغ است، به خداوند متعال یا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) یا ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) نسبت دهد و بعد بفهمد آنچه را که گفته راست بوده، اگر توجّه داشته که این کار روزه را باطل می‌کند، بنابر احتیاط واجب، باید روزه را به قصد قربت مطلقه تمام کند و قضای آن را هم به‌جا آورد.

مسأله ۸۴. اگر انسان دروغی را که دیگری ساخته، عمداً به خداوند متعال یا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) یا ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) نسبت دهد، بنابر احتیاط لازم، روزه‌اش به معنایی که در مسألۀ «۸۰» ذکر شد، باطل می‌شود؛ ولی اگر از قول کسی که آن دروغ را ساخته، بدون تأیید گفتۀ وی آن را نقل کند، روزه‌اش باطل نمی‌شود. [پ: مانند اینکه شخصی نسبت دروغی را به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) بدهد و فرد روزه‌دار در مقام نقل گفتار وی بگوید: «آن شخص این چنین گفته است». در این مورد، روزه‌اش باطل نمی‌شود، امّا اگر بعد از نقل مطلب کذب شخص مذکور، آن را تأیید هم بنماید، مثلاً بگوید: «آنچه آن شخص گفته، صحیح و مطابق با واقع می‌باشد»، بنابر احتیاط واجب - به معنایی که در مسألۀ «۸۰» بیان شد - روزه‌اش باطل می‌شود.]

مسأله ۸۵. اگر از روزه‌دار بپرسند که آیا پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) چنین مطلبی فرموده‌اند؟ و او جایی که در جواب باید بگوید: «نه»، عمداً بگوید: «بلی»، یا جایی که باید بگوید: «بلی»، عمداً بگوید: «نه»، روزه‌اش بنابر احتیاط واجب، به معنایی که در مسألۀ «۸۰» ذکر شد، باطل می‌شود و این حکم، در مورد خداوند متعال یا ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) نیز جاری است.

مسأله ۸۶. اگر از قول خداوند متعال یا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمّۀ اطهار(علیهم السلام) حرف راستی را بگوید، بعد در هنگامی که روزه است، بگوید: «دروغ گفتم» یا به آنان دروغی را نسبت بدهد و موقعی که روزه می‌باشد، بگوید: «آنچه قبلاً گفته‌‌ام راست است»، بنابر احتیاط لازم، روزه‌اش به معنایی که در مسألۀ «۸۰» ذکر شد، باطل می‌شود، مگر آنکه منظورش، بیان حال خبرش باشد که در این صورت، روزه‌‌اش باطل نمی‌‌شود. [پ: مثل اینکه فردی، ‌شب در مجلسی، سخن دروغی ‌را به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) نسبت می‌‌دهد و در روز، به هنگامی ‌که روزه است شخصی ‌از او سؤال می‌‌کند: «آیا راست است دیشب شما، چنین سخنی ‌را گفته‌‌اید؟» و وی ‌در پاسخ بگوید «بلی، راست است». در این صورت، روزه‌اش باطل نمی‌‌شود، زیرا منظور فرد، تنها خبر دادن از واقعه‌‌ای ‌است که در شب گذشته برایش رخ داده است و امّا اگر هنگامی ‌که روزه است شخصی ‌از او سؤال ‌‌کند: «آیا آنچه دیشب شما به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) نسبت داده‌‌اید، راست است یا دروغ؟» و وی در پاسخ بگوید: «بلی، سخنی که به پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) نسبت دادم، راست است»، در این فرض، بنابر احتیاط واجب - به معنایی که در مسألۀ «۸۰» بیان شد - روزه‌اش باطل می‌‌شود.]

مسأله ۱۷۱. اگر روزه‌دار دروغی را به خداوند متعال و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) عمداً نسبت دهد، کفّاره ندارد، ولی احتیاط مستحب آن است که کفّاره بدهد.

المسائل المنتخبه

قبل از مساله 499

الثالث من المفطرات: تعمّد الکذب علی الله أو علی رسوله أو علی أحد الأئمة المعصومین (علیهم السلام) علی الأحوط لزوماً، والأحوط الأولی إلحاق الصدّیقة الطاهرة وسائر الأنبیاء وأوصیائهم (علیهم السلام).

(مسألة ۴۹۹): إذا اعتقد الصائم صدق خبره عن الله أو عن أحد المعصومین (علیهم السلام) ثُمَّ انکشف له کذبه لم یبطل صومه. نعم، إذا أخبر عن الله أو عن أحد المعصومین (علیهم السلام) علی سبیل الجزم غیر معتمد علی حجّة شرعیة مع احتمال کذب الخبر - وکان کذباً فی الواقع - جری علیه حکم التعمّد.

منهاج الصالحین

قبل از مساله 988

.... الرابع: الکذب علی الله تعالی، أو علی رسول الله (صلّی الله علیه وآله) أو علی الأئمّة (علیهم السلام) علی الأحوط وجوباً، بل الأحوط الأولی إلحاق سائر الأنبیاء والأوصیاء (علیهم السلام) بهم، من غیر فرق بین أن یکون فی أمر دینی أو دنیوی، وإذا قصد الصدق فبان کذباً لم ‏یضرّ، وإن قصد الکذب فبان صدقاً کان من قصد المفطر، وقد تقدّم حکمه.

مسألة ۹۸۸: إذا تکلّم بالکذب غیر موجّه خطابه إلی أحد، أو موجّهاً له إلی من لا یفهم معناه وکان یسمعه من یفهم أو کان فی معرض سماعه - کما إذا سجّل بآلة - جری فیه الاحتیاط المتقدّم.

عروه الوثقی

قبل از مساله 2402

الخامس : تعمد الکذب (۱۳۱۵) علی الله تعالی أو رسوله

أو الأئمة  صلوات الله علیهم  سواء کان متعلقا بأمور الدین أو الدنیا، وسواء کان بنحو الإخبار أو بنحو الفتوی (۱۳۱۶)، بالعربی أو بغیره من اللغات، من غیر فرق بین أن یکون بالقول أو الکتابة أو الإشارة أو الکنایة أو غیرها مما یصدق علیه الکذب علیهم ومن غیر فرق بین أن یکون الکذب مجعولا له أو جعله غیره وهو أخبر به مسندا إلیه لا علی وجه نقل القول وأما لو کان علی وجه الحکایة ونقل القول فلا یکون مبطلا.

(۱۳۱۵) (تعمد الکذب) : علی الأحوط، وعلیه تبتنی التفریعات الآتیة.

(۱۳۱۶) (بنحو الفتوی) : علی نحو الاستناد إلیهم لا الإخبار عن نظره ورأیه.

[ ۲۴۰۲ ] مسألة ۱۹ : الأقوی إلحاق (۱۳۱۷) باقی الأنبیاء والأوصیاء بنبینا (صلی الله علیه وآله وسلم) فیکون الکذب علیهم أیضاً موجبا للبطلان، بل الأحوط إلحاق فاطمة الزهراء  سلام الله علیها  بهم أیضاً.

(۱۳۱۷) (الأقوی إلحاق) : بل الأقوی عدم الإلحاق فیه وفیما بعده.

[ ۲۴۰۳ ] مسألة ۲۰ : إذا تکلم بالخبر غیر موجه خطابه إلی أحد أو موجها إلی من لا یفهم معناه فالظاهر عدم البطلان (۱۳۱۸)، وإن کان الأحوط القضاء.

(۱۳۱۸) (فالظاهر عدم البطلان) : إذا سمعه من یفهم معناه أو کان فی معرض سماعه  کما إذا سجل بآلة  جری فیه الاحتیاط المتقدم.

[ ۲۴۰۴ ] مسألة ۲۱ : إذا سأله سائل هل قال النبی (صلی الله علیه وآله وسلم) کذا فأشار « نعم » فی مقام « لا » أو « لا » فی مقام « نعم » بطل صومه.

[ ۲۴۰۵ ] مسألة ۲۲ : إذا أخبر صادقا عن الله أو عن النبی (صلی الله علیه وآله وسلم) مثلا ثم قال : کذبت ؛ بطل صومه (۱۳۱۹)، وکذا إذا أخبر باللیل کاذبا ثم قال فی النهار : ما أخبرت به البارحة صدق.

(۱۳۱۹) (بطل صومه) : إذا کان المقصود الإخبار عن حال خبره لم یضر بصحة صومه.

[ ۲۴۰۶ ] مسألة ۲۳ : إذا أخبر کاذبا ثم رجع عنه بلا فصل لم یرتفع عنه الأثر (۱۳۲۰) فیکون صومه باطلا، بل وکذا إذا تاب بعد ذلک فإنه لا تنفعه توبته فی رفع البطلان.

(۱۳۲۰) (لم یرتفع عنه الأثر) : إذا لم یکن الرجوع بضم ما یخرجه عن الکذب علیهم وإلا فیدخل فی نیة المفطر بناء علی مفطریة الکذب.

[ ۲۴۰۷ ] مسألة ۲۴ : لا فرق فی البطلان بین أن یکون الخبر المکذوب مکتوبا فی کتاب من کتب الأخبار أو لا، فمع العلم بکذبه لا یجوز الإخبار به وإن أسنده إلی ذلک الکتاب إلا أن یکون ذکره له علی وجه الحکایة دون الإخبار بل لا یجوز الإخبار به علی سبیل الجزم مع الظن بکذبه (۱۳۲۱) بل وکذا مع احتمال کذبه إلا علی سبیل النقل والحکایة، فالأحوط لناقل الأخبار فی شهر رمضان مع عدم العلم بصدق الخبر أن یسنده إلی الکتاب أو إلی قول الراوی علی سبیل الحکایة.

(۱۳۲۱) (مع الظن بکذبه) : إذا لم یکن معتمدا علی حجة شرعیة وکذا الحال فی محتمل الکذب.

[ ۲۴۰۸ ] مسألة ۲۵ : الکذب علی الفقهاء والمجتهدین والرواة وإن کان حراما لا یوجب بطلان الصوم إلا إذا رجع إلی الکذب علی الله ورسوله (صلی الله علیه وآله وسلم).

[ ۲۴۰۹ ] مسألة ۲۶ : إذا اضطر إلی الکذب علی الله ورسوله (صلی الله علیه وآله) فی مقام التقیة من ظالم لا یبطل صومه به، کما أنه لا یبطل مع السهو أو الجهل المرکب.

[ ۲۴۱۰ ] مسألة ۲۷ : إذا قصد الکذب فبان صدقا دخل فی عنوان قصد المفطر(۱۳۲۲) بشرط العلم بکونه مفطرا.

(۱۳۲۲) (دخل فی عنوان قصد المفطر) : بناءً علی الاحتیاط المتقدم.

[ ۲۴۱۱ ] مسألة ۲۸ : إذا قصد الصدق فبان کذبا لم یضر کما أشیر إلیه.

[ ۲۴۱۲ ] مسألة ۲۹ : إذا أخبر بالکذب هزلا بأن لم یقصد المعنی (۱۳۲۳) أصلاً لم یبطل صومه.

(۱۳۲۳) (بأن لم یقصد المعنی) : إذا لم یقصد الحکایة عن الواقع لم یبطل صومه سواء قصد المعنی أم لا.