طبق نظر آیت الله سیستانی:
پیرمرد و پیرزنی که نمیتوانند روزه بگیرند:
- اگر روزهگرفتن اصلاً امکان نداشته باشد، روزه واجب نیست و قضا و کفاره نیز ندارد.
- اگر روزهگرفتن خیلی سخت باشد، روزه و قضای آن واجب نیست؛ و باید برای هر روز، یک مُدّ طعام (۷۵۰ گرم) به فقیر بدهند.[۱]
اگر پس از ماه رمضان (مثلاً در فصل زمستان) روزهگرفتن برایشان امکان داشته باشد، احتیاط مستحب است قضای روزههایی که نگرفته را بهجا آورند.
استفتائات
منابع فقهی
توضیح المسائل
مسأله ۱۶۹۴ ـ پیرمرد و پیرزنی که به سبب پیری روزه گرفتن برای آنان حرج و سختی فوقالعاده دارد لازم نیست روزه بگیرند و قضای آن هم واجب نیست ولی باید برای هر روز یک مُد طعام ـ گندم یا جو، یا نان و مانند اینها ـ به فقیر بدهند، و اگر روزه گرفتن برای آنان اصلاً ممکن نباشد فدیه هم لازم نیست بدهند.
مسأله ۱۶۹۵ ـ کسی که به واسطه پیری روزه نگرفته، اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگیرد، احتیاط مستحب آن است که قضای روزههایی را که نگرفته است بهجا آورد.
رساله جامع
مسأله ۱۶. بر چهار گروه روزه گرفتن واجب نیست، بلکه در بعضی از موارد آن جایز نیست:
الف. پیرمرد و پیر زنی که روزه گرفتن به علّت پیری، برای آنان ممکن نیست یا سختی فوقالعادهای دارد که معمولاً تحمّل نمیشود. ....
مسأله ۱۹۹. بر پیرمرد یا پیرزنی که روزه گرفتن به سبب پیری، برای وی ممکن نیست یا سختی فوقالعادهای دارد که معمولاً تحمّل نمیشود، روزه واجب نیست و در صورت دوّم (سختی فوقالعاده) باید برای هر روز یک مُدّ طعام (تقریباً ۷۵۰ گرم) گندم یا جو یا نان و مانند اینها به فقیر بدهد. [پ: کفّارۀ مذکور در این مسأله و مسائل بعد را، «فدیه» یا «فدیۀ روزانه» مینامند.]
مسأله ۲۰۱. کسی که به سبب پیری روزه نگرفته، چنانچه بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگیرد، احتیاط مستحب آن است که قضای روزههایی را که نگرفته، بهجا آورد.
مسأله ۲۰۲. پیرمرد یا پیرزنی که علاوه بر عذر پیری و کهولت سنّ، مبتلا به مریضی مستمرّ در طول سال میباشد و روزه برایش ضرر دارد، روزه بر وی واجب نیست و لازم نیست آن را قضا نماید و چنانچه پیری وی طوری باشد که اگر مریض هم نبود، روزه گرفتن برای وی به جهت کهولت سنّ سختی فوقالعادهای که معمولاً تحمّل نمیشود داشت، پرداخت فدیۀ روزانه جهت پیری کافی است و لازم نیست جهت مریضی فدیۀ دیگری بپردازد، بلکه در این صورت اگر از انجام روزه عاجز و ناتوان باشد، اصلاً تکلیفی بابت فدیه ندارد.
المسائل المنتخبه
(مسألة ۴۷۴): الشیخ والشیخة إذا شقّ علیهما الصوم جاز لهما الإفطار ویکفِّران عن کلّ یوم بمُدّ من الطعام، ولا یجب علیهما القضاء. وإذا تعذّر علیهما الصوم سقط عنهما، ولا یبعد سقوط الکفّارة حینئذٍ أیضاً. ....
منهاج الصالحین
قبل از مساله 1042
وردت الرخصة فی إفطار شهر رمضان لأشخاص:
منهم: الشیخ والشیخة وذو العطاش إذا تعذّر علیهم الصوم، وکذلک إذا کان فیه حرج ومشقّة علیهم ولکن یلزمهم حینئذٍ الفدیة عن کلِّ یوم بمدّ من الطعام، والأفضل کونها من الحنطة، بل کونها مُدّین، بل هو أحوط استحباباً، ولا یجب علیهم القضاء لاحقاً مع التمکن منه وإن کان ذلک أحوط استحباباً.
عروه الوثقی
بعد از مساله 2511
وردت الرخصة فی إفطار شهر رمضان لأشخاص، بل قد یجب :
الأول والثانی : الشیخ والشیخة إذا تعذر علیهما الصوم، أو کان حرجا ومشقة، فیجوز لهما الإفطار لکن یجب علیهما فی صورة المشقة بل فی صورة التعذر أیضاً (۱۴۵۱) التکفیر بدل کل یوم بمد من طعام، والأحوط مدان، والأفضل کونهما من حنطة، والأقوی وجوب القضاء (۱۴۵۲) علیهما لو تمکنا بعد ذلک.
(۱۴۵۱) (بل فی صورة التعذر أیضا) : الأظهر عدم ثبوت الکفارة فی صورة التعذر.
(۱۴۵۲) (والأقوی وجوب القضاء) : بل الأقوی عدم الوجوب.