روزه کسی که زیاد تشنه می‌شود: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی احکام
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:


=== توضیح المسائل ===
=== توضیح المسائل ===
مسأله ۱۶۹۶ ـ اگر انسان مرضی دارد که زیاد تشنه می‌شود و نمی‌تواند تشنگی را تحمل کند یا برای او مشقّت دارد، روزه بر او واجب نیست، ولی در صورت دوّم باید برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد، و چنانچه بعد بتواند روزه بگیرد، واجب نیست قضا نماید.
[https://mesb.ir/t-1696 مسئله ۱۶۹۶]. اگر انسان مرضی دارد که زیاد تشنه می‌شود و نمی‌تواند تشنگی را تحمل کند یا برای او مشقّت دارد، روزه بر او واجب نیست، ولی در صورت دوّم باید برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد، و چنانچه بعد بتواند روزه بگیرد، واجب نیست قضا نماید.


=== رساله جامع ===
=== رساله جامع ===
مسأله ۱۶. بر چهار گروه روزه گرفتن واجب نیست، بلکه در بعضی از موارد آن جایز نیست: ....
[https://mesb.ir/j2-16 ج۲، مسئله ۱۶]. بر چهار گروه روزه گرفتن واجب نیست، بلکه در بعضی از موارد آن جایز نیست: ....


ب. کسی که به بیماری عطش مبتلا است، یعنی زیاد تشنه می‌شود و نمی‌تواند تشنگی را تحمّل کند یا برای او سختی فوق‌العاده‌ای دارد که معمولاً تحمّل نمی‌شود. ....
ب. کسی که به بیماری عطش مبتلا است، یعنی زیاد تشنه می‌شود و نمی‌تواند تشنگی را تحمّل کند یا برای او سختی فوق‌العاده‌ای دارد که معمولاً تحمّل نمی‌شود. ....


مسأله ۲۰۳. اگر انسان مبتلا به بیماری باشد که زیاد تشنه می‌شود و نمی‌تواند تشنگی و عطش را تحمّل کند یا برای او سختی فوق‌العاده‌ای دارد که معمولاً تحمّل نمی‌شود،<ref>مانند اینکه به مرض «استسقاء» مبتلا شده و برای رفع تشنگی ناچار است زیاد آب بنوشد.</ref> روزه بر او واجب نیست، ولی در صورت دوم (سختی فوق‌العاده)، باید برای هر روز یک مُدّ طعام به فقیر بدهد و فرد مذکور در صورتی که بعد بتواند روزه بگیرد، واجب نیست قضا نماید.
[https://mesb.ir/j2-203 ج۲، مسئله ۲۰۳]. اگر انسان مبتلا به بیماری باشد که زیاد تشنه می‌شود و نمی‌تواند تشنگی و عطش را تحمّل کند یا برای او سختی فوق‌العاده‌ای دارد که معمولاً تحمّل نمی‌شود،<ref>مانند اینکه به مرض «استسقاء» مبتلا شده و برای رفع تشنگی ناچار است زیاد آب بنوشد.</ref> روزه بر او واجب نیست، ولی در صورت دوم (سختی فوق‌العاده)، باید برای هر روز یک مُدّ طعام به فقیر بدهد و فرد مذکور در صورتی که بعد بتواند روزه بگیرد، واجب نیست قضا نماید.


البتّه این حکم، اختصاص به بیماری استسقاء ندارد و شامل هر مرضی که مانند آن باشد و موجب احساس عطش و تشنگی شدید در فرد گردد نیز می‌‌باشد؛ امّا این حکم شامل بیماران کلیوی<ref>شایان ذکر است، این بیماران احساس عطش و تشنگی شدید نمی‌کنند، ولی به جهت سنگ‌ساز بودن کلیه یا ابتلای به قُلنج کلیه و مانند آن، لازم است در طول روز زیاد آب بیاشامند.</ref> و مانند آنکه روزه برای آنان ضرر دارد نمی‌شود.
البتّه این حکم، اختصاص به بیماری استسقاء ندارد و شامل هر مرضی که مانند آن باشد و موجب احساس عطش و تشنگی شدید در فرد گردد نیز می‌‌باشد؛ امّا این حکم شامل بیماران کلیوی<ref>شایان ذکر است، این بیماران احساس عطش و تشنگی شدید نمی‌کنند، ولی به جهت سنگ‌ساز بودن کلیه یا ابتلای به قُلنج کلیه و مانند آن، لازم است در طول روز زیاد آب بیاشامند.</ref> و مانند آنکه روزه برای آنان ضرر دارد نمی‌شود.


=== المسائل المنتخبه ===
=== المسائل المنتخبه ===
(مسألة ۴۷۴): الشیخ والشیخة إذا شقّ علیهما الصوم جاز لهما الإفطار ویکفِّران عن کلّ یوم بمُدّ من الطعام، ولا یجب علیهما القضاء. وإذا تعذّر علیهما الصوم سقط عنهما، ولا یبعد سقوط الکفّارة حینئذٍ أیضاً.
[https://mesb.ir/mm-474 مسألة ۴۷۴]: الشیخ والشیخة إذا شقّ علیهما الصوم جاز لهما الإفطار ویکفِّران عن کلّ یوم بمُدّ من الطعام، ولا یجب علیهما القضاء. وإذا تعذّر علیهما الصوم سقط عنهما، ولا یبعد سقوط الکفّارة حینئذٍ أیضاً.


ویجری هذا الحکم علی ذی العطاش (من به داء العطش) أیضاً، فإذا شقّ علیه الصوم کفّر عن کلّ یوم بمُدّ، وإذا تعذّر علیه الصوم سقطت عنه الکفّارة أیضاً.
ویجری هذا الحکم علی ذی العطاش (من به داء العطش) أیضاً، فإذا شقّ علیه الصوم کفّر عن کلّ یوم بمُدّ، وإذا تعذّر علیه الصوم سقطت عنه الکفّارة أیضاً.


=== منهاج الصالحین ===
=== منهاج الصالحین ===
قبل از مساله 1042
قبل از [https://mesb.ir/m1-1042 مساله ۱۰۴۲]


وردت الرخصة فی إفطار شهر رمضان لأشخاص:
وردت الرخصة فی إفطار شهر رمضان لأشخاص:
خط ۳۹: خط ۳۹:


=== عروه الوثقی ===
=== عروه الوثقی ===
بعد از مساله 2511
بعد از [https://mesb.ir/o2-2511 مساله ۲۵۱۱]


وردت الرخصة فی إفطار شهر رمضان لأشخاص، بل قد یجب : ....
وردت الرخصة فی إفطار شهر رمضان لأشخاص، بل قد یجب: ....


الثالث : من به داء العطش، فإنه یفطر سواء کان بحیث لا یقدر علی الصبر أو کان فیه مشقة، ویجب علیه التصدق بمد<ref>(ویجب علیه التصدق بمد) : الأقوی عدم وجوبه فی صورة تعذر الصوم علیه.</ref>، والأحوط مدان، من غیر فرق بین ما إذا کان مرجو الزوال أم لا، والأحوط بل الأقوی وجوب القضاء<ref>(بل الأقوی وجوب القضاء) : بل الأقوی عدم وجوبه.</ref> علیه إذا تمکن بعد ذلک، کما أن الأحوط<ref>(کما أن الأحوط) : لا بأس بترکه.</ref> أن یقتصر علی مقدار الضرورة. ....<references />
الثالث: من به داء العطش، فإنه یفطر سواء کان بحیث لا یقدر علی الصبر أو کان فیه مشقة، ویجب علیه التصدق بمد<ref>(ویجب علیه التصدق بمد) : الأقوی عدم وجوبه فی صورة تعذر الصوم علیه.</ref>، والأحوط مدان، من غیر فرق بین ما إذا کان مرجو الزوال أم لا، والأحوط بل الأقوی وجوب القضاء<ref>(بل الأقوی وجوب القضاء) : بل الأقوی عدم وجوبه.</ref> علیه إذا تمکن بعد ذلک، کما أن الأحوط<ref>(کما أن الأحوط) : لا بأس بترکه.</ref> أن یقتصر علی مقدار الضرورة. ....<references />
[[رده:بحث روزه]]
[[رده:بحث روزه]]
[[رده:استثنائات]]
[[رده:استثنائات]]
[[رده:مریض]]
[[رده:مریض]]

نسخهٔ ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۰۵

طبق نظر آیت الله سیستانی:

کسی که به بیماری عطش مبتلا است، یعنی خیلی تشنه می‌شود:

  • اگر اصلاً نمی‌تواند روزه بگیرد، روزه‌گرفتن بر او واجب نیست و قضا و کفاره نیز ندارد.
  • اگر روزه‌گرفتن برایش سختی فوق‌العاده دارد، روزه‌گرفتن واجب نیست؛ و باید برای هر روز، یک مُدّ طعام (۷۵۰ گرم) به فقیر بدهد.[۱]

اگر پس از ماه رمضان (مثلاً در فصل زمستان) روزه‌گرفتن برایش امکان داشته باشد، احتیاط مستحب است قضای روزه‌هایی که نگرفته را به‌جا آورد.

همسو: کسانی که روزه بر آنها واجب نیست

استفتائات

منابع فقهی

توضیح المسائل

مسئله ۱۶۹۶. اگر انسان مرضی دارد که زیاد تشنه می‌شود و نمی‌تواند تشنگی را تحمل کند یا برای او مشقّت دارد، روزه بر او واجب نیست، ولی در صورت دوّم باید برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد، و چنانچه بعد بتواند روزه بگیرد، واجب نیست قضا نماید.

رساله جامع

ج۲، مسئله ۱۶. بر چهار گروه روزه گرفتن واجب نیست، بلکه در بعضی از موارد آن جایز نیست: ....

ب. کسی که به بیماری عطش مبتلا است، یعنی زیاد تشنه می‌شود و نمی‌تواند تشنگی را تحمّل کند یا برای او سختی فوق‌العاده‌ای دارد که معمولاً تحمّل نمی‌شود. ....

ج۲، مسئله ۲۰۳. اگر انسان مبتلا به بیماری باشد که زیاد تشنه می‌شود و نمی‌تواند تشنگی و عطش را تحمّل کند یا برای او سختی فوق‌العاده‌ای دارد که معمولاً تحمّل نمی‌شود،[۲] روزه بر او واجب نیست، ولی در صورت دوم (سختی فوق‌العاده)، باید برای هر روز یک مُدّ طعام به فقیر بدهد و فرد مذکور در صورتی که بعد بتواند روزه بگیرد، واجب نیست قضا نماید.

البتّه این حکم، اختصاص به بیماری استسقاء ندارد و شامل هر مرضی که مانند آن باشد و موجب احساس عطش و تشنگی شدید در فرد گردد نیز می‌‌باشد؛ امّا این حکم شامل بیماران کلیوی[۳] و مانند آنکه روزه برای آنان ضرر دارد نمی‌شود.

المسائل المنتخبه

مسألة ۴۷۴: الشیخ والشیخة إذا شقّ علیهما الصوم جاز لهما الإفطار ویکفِّران عن کلّ یوم بمُدّ من الطعام، ولا یجب علیهما القضاء. وإذا تعذّر علیهما الصوم سقط عنهما، ولا یبعد سقوط الکفّارة حینئذٍ أیضاً.

ویجری هذا الحکم علی ذی العطاش (من به داء العطش) أیضاً، فإذا شقّ علیه الصوم کفّر عن کلّ یوم بمُدّ، وإذا تعذّر علیه الصوم سقطت عنه الکفّارة أیضاً.

منهاج الصالحین

قبل از مساله ۱۰۴۲

وردت الرخصة فی إفطار شهر رمضان لأشخاص:

منهم: الشیخ والشیخة وذو العطاش إذا تعذّر علیهم الصوم، وکذلک إذا کان فیه حرج ومشقّة علیهم ولکن یلزمهم حینئذٍ الفدیة عن کلِّ یوم بمدّ من الطعام، والأفضل کونها من الحنطة، بل کونها مُدّین، بل هو أحوط استحباباً، ولا یجب علیهم القضاء لاحقاً مع التمکن منه وإن کان ذلک أحوط استحباباً. ....

عروه الوثقی

بعد از مساله ۲۵۱۱

وردت الرخصة فی إفطار شهر رمضان لأشخاص، بل قد یجب: ....

الثالث: من به داء العطش، فإنه یفطر سواء کان بحیث لا یقدر علی الصبر أو کان فیه مشقة، ویجب علیه التصدق بمد[۴]، والأحوط مدان، من غیر فرق بین ما إذا کان مرجو الزوال أم لا، والأحوط بل الأقوی وجوب القضاء[۵] علیه إذا تمکن بعد ذلک، کما أن الأحوط[۶] أن یقتصر علی مقدار الضرورة. ....

  1. این مدّ طعام «فدیه» نام دارد و مکلف می‌تواند پس از ماه رمضان آن را بپردازد.
  2. مانند اینکه به مرض «استسقاء» مبتلا شده و برای رفع تشنگی ناچار است زیاد آب بنوشد.
  3. شایان ذکر است، این بیماران احساس عطش و تشنگی شدید نمی‌کنند، ولی به جهت سنگ‌ساز بودن کلیه یا ابتلای به قُلنج کلیه و مانند آن، لازم است در طول روز زیاد آب بیاشامند.
  4. (ویجب علیه التصدق بمد) : الأقوی عدم وجوبه فی صورة تعذر الصوم علیه.
  5. (بل الأقوی وجوب القضاء) : بل الأقوی عدم وجوبه.
  6. (کما أن الأحوط) : لا بأس بترکه.