Thaniashar (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «=== نزدیکی در حال روزه === طبق نظر آیت الله سیستانی: اگر روزهدار نزدیکی انجام دهد (هرچند منی بیرون نیاید)، روزه او باطل شده، قضا و کفاره نیز بر او واجب میشود. === قصد نزدیکی در حال روزه === اگر روزهدار قصد نزدیکی کند؛ ولی نزدیکی صورت نگیرد، باید...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
=== توضیح المسائل === | === توضیح المسائل === | ||
مسأله | [https://mesb.ir/t-1563 مسأله ۱۵۶۳]. نزدیکی روزه را باطل میکند، اگرچه فقط به مقدار ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید. | ||
مسأله | [https://mesb.ir/t-1564 مسأله ۱۵۶۴]. اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، روزه باطل نمیشود. ولی در شخصی که ختنهگاه ندارد، اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود نیز روزهاش باطل میشود. | ||
مسأله | [https://mesb.ir/t-1565 مسأله ۱۵۶۵]. اگر عمداً قصد نزدیکی نماید، و شک کند که بهاندازه ختنهگاه داخل شده یا نه؛ حکم این مسأله با مراجعه به مسأله (۱۵۴۹) دانسته میشود، و در هر صورت اگر کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، کفاره بر او واجب نیست. | ||
مسأله | [https://mesb.ir/t-1566 مسأله ۱۵۶۶]. اگر فراموش کند که روزه است و نزدیکی نماید، یا او را به نزدیکی مجبور نمایند بهطوری که از اختیار او خارج شود روزه او باطل نمیشود، ولی چنانچه در بین نزدیکی یادش بیاید، یا جبر او برداشته شود باید فوراً از حال نزدیکی خارج شود، و اگر خارج نشود روزه او باطل است. | ||
مسأله | [https://mesb.ir/t-1647 مسأله ۱۶۴۷]. اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است نزدیکی کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، کفاره روزه خودش و بنا بر احتیاط، کفاره روزه زن را باید بدهد و اگر زن به نزدیکی راضی بوده، بر هرکدام یک کفاره واجب میشود. | ||
مسأله | [https://mesb.ir/t-1648 مسأله ۱۶۴۸]. اگر زنی شوهر روزهدار خود را مجبور کند که با او نزدیکی نماید، واجب نیست کفاره روزه شوهر را بدهد. | ||
مسأله | [https://mesb.ir/t-1649 مسأله ۱۶۴۹]. اگر روزهدار در ماه رمضان، زن خود را مجبور به نزدیکی کند و در بین نزدیکی زن راضی شود، بر هرکدام یک کفاره واجب میشود، و احتیاط مستحب آن است که مرد دو کفاره بدهد. | ||
مسأله | [https://mesb.ir/t-1650 مسأله ۱۶۵۰]. اگر روزهدار در ماه مبارک رمضان با زن روزهدار خود که خواب است نزدیکی نماید، یک کفاره بر او واجب میشود و روزه زن صحیح است و کفاره هم بر او واجب نیست. | ||
مسأله | [https://mesb.ir/t-1651 مسأله ۱۶۵۱]. اگر مرد زن خود را، یا زن شوهر خود را مجبور کند که به غیر از نزدیکی کار دیگری که روزه را باطل میکند بهجا آورد، بر هیچ یک از آنها کفاره واجب نیست. | ||
مسأله | [https://mesb.ir/t-1652 مسأله ۱۶۵۲]. کسی که به واسطه مسافرت یا مرض روزه نمیگیرد، نمیتواند زن روزهدار را مجبور به نزدیکی کند، ولی اگر او را مجبور نماید، کفاره بر مرد نیز واجب نیست. | ||
=== رساله جامع === | === رساله جامع === | ||
مسأله ۶۸. جماع (آمیزش) روزه را باطل میکند، هرچند فقط به مقدار ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید. | [https://mesb.ir/j2-68 ج۲، مسأله ۶۸]. جماع (آمیزش) روزه را باطل میکند، هرچند فقط به مقدار ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید. | ||
مسأله ۶۹. اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، روزه باطل نمیشود؛ ولی در مورد شخصی که ختنهگاه ندارد، اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود نیز روزهاش باطل میشود. | [https://mesb.ir/j2-69 ج۲، مسأله ۶۹]. اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، روزه باطل نمیشود؛ ولی در مورد شخصی که ختنهگاه ندارد، اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود نیز روزهاش باطل میشود. | ||
مسأله ۷۰. اگر فرد عمداً قصد جماع نماید و شک کند که به انداز ختنهگاه داخل شده یا نه، حکم این مسأله از مسألۀ «۴۳» معلوم میشود و در هر صورت اگر فرد کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، کفّاره بر او واجب نیست. | [https://mesb.ir/j2-70 ج۲، مسأله ۷۰]. اگر فرد عمداً قصد جماع نماید و شک کند که به انداز ختنهگاه داخل شده یا نه، حکم این مسأله از مسألۀ «۴۳» معلوم میشود و در هر صورت اگر فرد کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، کفّاره بر او واجب نیست. | ||
مسأله ۷۱. اگر انسان فراموش کند که روزه است و جماع نماید، یا او را به جماع مجبور نمایند، طوری که از اختیار او خارج شود روزۀ او باطل نمیشود، ولی چنانچه در بین جماع یادش بیاید، یا اجبار از او برداشته شود و اختیار پیدا کند باید فوراً از حال جماع خارج شود و اگر خارج نشود روزهاش باطل است. | [https://mesb.ir/j2-71 ج۲، مسأله ۷۱]. اگر انسان فراموش کند که روزه است و جماع نماید، یا او را به جماع مجبور نمایند، طوری که از اختیار او خارج شود روزۀ او باطل نمیشود، ولی چنانچه در بین جماع یادش بیاید، یا اجبار از او برداشته شود و اختیار پیدا کند باید فوراً از حال جماع خارج شود و اگر خارج نشود روزهاش باطل است. | ||
مسأله ۱۷۳. اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جماع کند، چنانچه زن را اکراه کرده باشد، باید کفّارۀ روزه خودش و بنابر احتیاط واجب، کفّارۀ دیگری بابت اکراه زن بدهد و بر زن کفّاره واجب نیست، امّا اگر زن به جماع راضی بوده، بر هر کدام یک کفّاره واجب میشود. | [https://mesb.ir/j2-173 ج۲، مسأله ۱۷۳]. اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جماع کند، چنانچه زن را اکراه کرده باشد، باید کفّارۀ روزه خودش و بنابر احتیاط واجب، کفّارۀ دیگری بابت اکراه زن بدهد و بر زن کفّاره واجب نیست، امّا اگر زن به جماع راضی بوده، بر هر کدام یک کفّاره واجب میشود. | ||
مسأله ۱۷۴. اگر زنی، شوهر روزهدار خود را بر جماع اکراه نماید، بابت افطار روزۀ خودش یک کفّاره بر او واجب میشود، ولی واجب نیست به علّت اکراه مرد، کفّارۀ دیگری بدهد و در این صورت (حالت اکراه)، بر شوهر او نیز کفّاره واجب نیست. | [https://mesb.ir/j2-174 ج۲، مسأله ۱۷۴]. اگر زنی، شوهر روزهدار خود را بر جماع اکراه نماید، بابت افطار روزۀ خودش یک کفّاره بر او واجب میشود، ولی واجب نیست به علّت اکراه مرد، کفّارۀ دیگری بدهد و در این صورت (حالت اکراه)، بر شوهر او نیز کفّاره واجب نیست. | ||
مسأله ۱۷۵. اگر روزهدار در ماه رمضان، زن خود را بر جماع اکراه کند و در بین جماع زن راضی شود، بر هر کدام یک کفّاره واجب میشود، هرچند احتیاط مستحب آن است که مرد دو کفّاره بدهد. | [https://mesb.ir/j2-175 ج۲، مسأله ۱۷۵]. اگر روزهدار در ماه رمضان، زن خود را بر جماع اکراه کند و در بین جماع زن راضی شود، بر هر کدام یک کفّاره واجب میشود، هرچند احتیاط مستحب آن است که مرد دو کفّاره بدهد. | ||
مسأله ۱۷۶. اگر روزهدار در ماه مبارک رمضان با زن روزهدار خود که خواب است جماع نماید، یک کفّاره بر او واجب میشود و روزۀ زن صحیح است و کفّاره هم بر او واجب نیست. | [https://mesb.ir/j2-176 ج۲، مسأله ۱۷۶]. اگر روزهدار در ماه مبارک رمضان با زن روزهدار خود که خواب است جماع نماید، یک کفّاره بر او واجب میشود و روزۀ زن صحیح است و کفّاره هم بر او واجب نیست. | ||
مسأله ۱۷۷. اگر مرد، زن خود را یا زن، شوهر خود را اکراه کند که غیر جماع کار دیگری که روزه را باطل میکند مثل خوردن و آشامیدن یا ملاعبهای که موجب خارج شدن منی میشود، بهجا آورد، بر هیچ یک از آنها از بابت اکراه طرف مقابل کفّاره واجب نیست و چنانچه مفطری که مرتکب شده کفّاره دارد، کافی است کفّاره افطار عمدی مربوط به خود را بدهد. | [https://mesb.ir/j2-177 ج۲، مسأله ۱۷۷]. اگر مرد، زن خود را یا زن، شوهر خود را اکراه کند که غیر جماع کار دیگری که روزه را باطل میکند مثل خوردن و آشامیدن یا ملاعبهای که موجب خارج شدن منی میشود، بهجا آورد، بر هیچ یک از آنها از بابت اکراه طرف مقابل کفّاره واجب نیست و چنانچه مفطری که مرتکب شده کفّاره دارد، کافی است کفّاره افطار عمدی مربوط به خود را بدهد. | ||
مسأله ۱۷۸. کسی که به علّت مسافرت یا بیماری روزه نمیگیرد، نمیتواند زن روزهدار خود را اکراه بر جماع کند، ولی اگر او را اکراه نماید، کفّاره بر مرد واجب نیست. | [https://mesb.ir/j2-178 ج۲، مسأله ۱۷۸]. کسی که به علّت مسافرت یا بیماری روزه نمیگیرد، نمیتواند زن روزهدار خود را اکراه بر جماع کند، ولی اگر او را اکراه نماید، کفّاره بر مرد واجب نیست. | ||
=== المسائل المنتخبه === | === المسائل المنتخبه === | ||
بعد از مساله 501 | بعد از [https://mesb.ir/mm-501 مساله 501] | ||
الخامس من المفطرات: تعمّد الجماع الموجب للجنابة، ولا یبطل الصوم به إذا لم یکن عن عمد. | الخامس من المفطرات: تعمّد الجماع الموجب للجنابة، ولا یبطل الصوم به إذا لم یکن عن عمد. | ||
[https://mesb.ir/mm-510 مسألة ۵۱۰]: تجب الکفّارة علی من أفطر فی شهر رمضان بالأکل أو الشرب أو الجماع أو الاستمناء أو البقاء علی الجنابة مع العمد والاختیار من غیر کره ولا إجبار، ویتحقّق التکفیر - حتّی فی الإفطار بالمحرّم - بتحریر رقبة أو صیام شهرین متتابعین أو إطعام ستّین مسکیناً، بتوضیح سیأتی فی أحکام الکفّارات. | |||
[https://mesb.ir/mm-511 مسألة ۵۱۱]: إذا أکره الصائم زوجته علی الجماع فی نهار شهر رمضان وهی صائمة تضاعفت علیه الکفّارة علی الأحوط لزوماً، ویعزّر بما یراه الحاکم الشرعی، ومع عدم الإکراه ورضا الزوجة بذلک فعلی کلّ منهما کفّارة واحدة، ویعزّران بما یراه الحاکم أیضاً. | |||
=== منهاج الصالحین === | === منهاج الصالحین === | ||
قبل از مساله 986 | ج۱، قبل از [https://mesb.ir/m1-986 مساله 986] | ||
الثالث: الجماع قُبُلاً ودُبُراً، فاعلاً ومفعولاً به، حیاً ومیتاً. | الثالث: الجماع قُبُلاً ودُبُراً، فاعلاً ومفعولاً به، حیاً ومیتاً. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
ولا یبطل الصوم إذا قصد التفخیذ - مثلاً - فدخل فی أحد الفرجین من غیر قصد. | ولا یبطل الصوم إذا قصد التفخیذ - مثلاً - فدخل فی أحد الفرجین من غیر قصد. | ||
مسألة ۹۸۶: لا فرق فی بطلان الصوم بالجماع بین قصد الإنزال به وعدمه. | [https://mesb.ir/m1-986 ج۱، مسألة ۹۸۶]: لا فرق فی بطلان الصوم بالجماع بین قصد الإنزال به وعدمه. | ||
مسألة ۹۸۷: إذا جامع نسیاناً ثُمَّ تذکر وجب الإخراج فوراً فإن تراخی بطل صومه. | [https://mesb.ir/m1-987 ج۱، مسألة ۹۸۷]: إذا جامع نسیاناً ثُمَّ تذکر وجب الإخراج فوراً فإن تراخی بطل صومه. | ||
مسألة ۱۰۱۹: إذا أکره زوجته علی الجماع فی صوم شهر رمضان فالأحوط وجوباً أنّ علیه کفّارتین، ویعزّر بما یراه الحاکم الشرعی، ولا فرق فی الزوجة بین الدائمة والمنقطعة، ولا تلحق الزوجة بالزوج إذا أکرهت زوجها علی ذلک. | [https://mesb.ir/m1-1019 ج۱، مسألة ۱۰۱۹:] إذا أکره زوجته علی الجماع فی صوم شهر رمضان فالأحوط وجوباً أنّ علیه کفّارتین، ویعزّر بما یراه الحاکم الشرعی، ولا فرق فی الزوجة بین الدائمة والمنقطعة، ولا تلحق الزوجة بالزوج إذا أکرهت زوجها علی ذلک. | ||
مسألة ۱۰۲۲: إذا کان الزوج مفطراً لعذر فأکره زوجته الصائمة علی الجماع لم یتحمّل عنها الکفّارة وإن کان آثماً بذلک، کما لا تجب الکفّارة علیها أیضاً. | ج۱، مسألة ۱۰۲۲: إذا کان الزوج مفطراً لعذر فأکره زوجته الصائمة علی الجماع لم یتحمّل عنها الکفّارة وإن کان آثماً بذلک، کما لا تجب الکفّارة علیها أیضاً. | ||
=== عروه الوثقی === | === عروه الوثقی === | ||
بعد از مساله 2388 | بعد از مساله 2388 | ||
الثالث : الجماع وإن لم ینزل للذکر والأنثی، قبلا أو دبرا صغیرا کان أو کبیرا حیا أو میتا واطئا کان أو موطوءا، وکذا لو کان الموطوء بهیمة (۱۳۰۱)، بل وکذا لو کانت هی الواطئة، ویتحقق بإدخال الحشفة أو مقدارها من مقطوعها (۱۳۰۲)، فلا یبطل بأقل من ذلک، بل لو دخل بجملته ملتویا ولم یکن بمقدار الحشفة لم یبطل (۱۳۰۳) وإن کان لو انتشر کان بمقدارها. | الثالث: الجماع وإن لم ینزل للذکر والأنثی، قبلا أو دبرا صغیرا کان أو کبیرا حیا أو میتا واطئا کان أو موطوءا، وکذا لو کان الموطوء بهیمة (۱۳۰۱)، بل وکذا لو کانت هی الواطئة، ویتحقق بإدخال الحشفة أو مقدارها من مقطوعها (۱۳۰۲)، فلا یبطل بأقل من ذلک، بل لو دخل بجملته ملتویا ولم یکن بمقدار الحشفة لم یبطل (۱۳۰۳) وإن کان لو انتشر کان بمقدارها. | ||
(۱۳۰۱) (وکذا لو کان الموطوء بهیمة) : علی الاحوط فیه وفیما بعده وکذا فی الوطء دبر الذکر للواطی والموطوء. | (۱۳۰۱) (وکذا لو کان الموطوء بهیمة): علی الاحوط فیه وفیما بعده وکذا فی الوطء دبر الذکر للواطی والموطوء. | ||
(۱۳۰۲) (أو مقدارها من مقطوعها) : بل یکفی فیه صدق الإیلاج عرفا. | (۱۳۰۲) (أو مقدارها من مقطوعها): بل یکفی فیه صدق الإیلاج عرفا. | ||
(۱۳۰۳) (لم یبطل) : فیه إشکال بل منع. | (۱۳۰۳) (لم یبطل): فیه إشکال بل منع. | ||
[ ۲۳۸۹ ] مسألة ۶ : لا فرق فی البطلان بالجماع بین صورة قصد الإنزال به وعدمه. | [ ۲۳۸۹ ] مسألة ۶: لا فرق فی البطلان بالجماع بین صورة قصد الإنزال به وعدمه. | ||
[ ۲۳۹۰ ] مسألة ۷ : لا یبطل الصوم بالإیلاج فی غیر أحد الفرجین بلا إنزال، إلا إذا کان قاصدا له، فإنه یبطل وإن لم ینزل من حیث إنه نوی المفطر (۱۳۰۴). | [ ۲۳۹۰ ] مسألة ۷: لا یبطل الصوم بالإیلاج فی غیر أحد الفرجین بلا إنزال، إلا إذا کان قاصدا له، فإنه یبطل وإن لم ینزل من حیث إنه نوی المفطر (۱۳۰۴). | ||
(۱۳۰۴) (من حیث أنه نوی المفطر) : مر الکلام فی اقتضائه البطلان. | (۱۳۰۴) (من حیث أنه نوی المفطر): مر الکلام فی اقتضائه البطلان. | ||
[ ۲۳۹۱ ] مسألة ۸ : لا یضر إدخال الإصبع ونحوه لا بقصد الإنزال. | [ ۲۳۹۱ ] مسألة ۸: لا یضر إدخال الإصبع ونحوه لا بقصد الإنزال. | ||
[ ۲۳۹۲ ] مسألة ۹ : لا یبطل الصوم بالجماع إذا کان نائما، أو مکرها بحیث خرج عن اختیاره، کما لا یضر إذا کان سهوا. | [ ۲۳۹۲ ] مسألة ۹: لا یبطل الصوم بالجماع إذا کان نائما، أو مکرها بحیث خرج عن اختیاره، کما لا یضر إذا کان سهوا. | ||
[ ۲۳۹۳ ] مسألة ۱۰ : لو قصد التفخیذ مثلا فدخل فی أحد الفرجین لم یبطل، ولو قصد الإدخال فی أحدهما فلم یتحقق کان مبطلا من حیث إنه نوی المفطر (۱۳۰۵). | [ ۲۳۹۳ ] مسألة ۱۰: لو قصد التفخیذ مثلا فدخل فی أحد الفرجین لم یبطل، ولو قصد الإدخال فی أحدهما فلم یتحقق کان مبطلا من حیث إنه نوی المفطر (۱۳۰۵). | ||
(۱۳۰۵) (من حیث أنه نوی المفطر) : تقدم الکلام فیه. | (۱۳۰۵) (من حیث أنه نوی المفطر): تقدم الکلام فیه. | ||
[ ۲۳۹۴ ] مسألة ۱۱ : إذا دخل الرجل بالخنثی قبلا لم یبطل صومه ولا صومها (۱۳۰۶)، وکذا لو دخل الخنثی بالأنثی ولو دبراً، أما لو وطأ الخنثی دبرا بطل صومهما (۱۳۰۷)، ولو دخل الرجل بالخنثی (۱۳۰۸) ودخلت الخنثی بالأنثی بطل صوم الخنثی دونهما، ولو وطأت کل من الخنثیین الأخری لم یبطل صومهما. | [ ۲۳۹۴ ] مسألة ۱۱: إذا دخل الرجل بالخنثی قبلا لم یبطل صومه ولا صومها (۱۳۰۶)، وکذا لو دخل الخنثی بالأنثی ولو دبراً، أما لو وطأ الخنثی دبرا بطل صومهما (۱۳۰۷)، ولو دخل الرجل بالخنثی (۱۳۰۸) ودخلت الخنثی بالأنثی بطل صوم الخنثی دونهما، ولو وطأت کل من الخنثیین الأخری لم یبطل صومهما. | ||
(۱۳۰۶) (لم یبطل صومه ولا صومها): اذا فرض کون الخنثی ذا شخصیة مزدوجة بأن کانت ذات جهازین تناسلین مختلفین فالظاهر فی مثل ذلک بطلان صومها بالادخال فی قُبلها وبادخالها فی قُبل الانثی وکذا فی دُبرها علی الاحوط کما یبطل صوم الرجل اذا ادخل فیها قُبلاً وکذا دبراً علی الاحوط، واما اذا لم تکن کذلک فإن قلنا أنها تعد حینئذ طبیعة ثالثة لا هی ذکر ولا أنثی فمقتضی القاعدة عدم بطلان صومها ولا صوم غیرها بإدخالها فیه أو إدخاله فیها وإن قلنا أنها لا تخلو من کونها ذکرا أو أنثی وإن لم یتیسر تشخیص ذلک فلابد لها من رعایة الاحتیاط فیما إذا دخل الرجل بها قبلا أو أدخلت هی فی الأنثی ولو دبرا ومنه یظهر الحال فیما ذکره فی المتن. | (۱۳۰۶) (لم یبطل صومه ولا صومها): اذا فرض کون الخنثی ذا شخصیة مزدوجة بأن کانت ذات جهازین تناسلین مختلفین فالظاهر فی مثل ذلک بطلان صومها بالادخال فی قُبلها وبادخالها فی قُبل الانثی وکذا فی دُبرها علی الاحوط کما یبطل صوم الرجل اذا ادخل فیها قُبلاً وکذا دبراً علی الاحوط، واما اذا لم تکن کذلک فإن قلنا أنها تعد حینئذ طبیعة ثالثة لا هی ذکر ولا أنثی فمقتضی القاعدة عدم بطلان صومها ولا صوم غیرها بإدخالها فیه أو إدخاله فیها وإن قلنا أنها لا تخلو من کونها ذکرا أو أنثی وإن لم یتیسر تشخیص ذلک فلابد لها من رعایة الاحتیاط فیما إذا دخل الرجل بها قبلا أو أدخلت هی فی الأنثی ولو دبرا ومنه یظهر الحال فیما ذکره فی المتن. | ||
(۱۳۰۷) (بطل صومهما) : علی ما تقدم. | (۱۳۰۷) (بطل صومهما): علی ما تقدم. | ||
(۱۳۰۸) (ولو دخل الرجل بالخنثی) : أی قبلا. | (۱۳۰۸) (ولو دخل الرجل بالخنثی): أی قبلا. | ||
[ ۲۳۹۵ ] مسألة ۱۲ : إذا جامع نسیانا أو من غیر اختیار ثم تذکر أو ارتفع الجبر وجب الإخراج فورا، فإن تراخی بطل صومه. | [ ۲۳۹۵ ] مسألة ۱۲: إذا جامع نسیانا أو من غیر اختیار ثم تذکر أو ارتفع الجبر وجب الإخراج فورا، فإن تراخی بطل صومه. | ||
[ ۲۳۹۶ ] مسألة ۱۳ : إذا شک فی الدخول أو شک فی بلوغ مقدار الحشفة لم یبطل صومه (۱۳۰۹). | [ ۲۳۹۶ ] مسألة ۱۳: إذا شک فی الدخول أو شک فی بلوغ مقدار الحشفة لم یبطل صومه (۱۳۰۹). | ||
(۱۳۰۹) (لم یبطل صومه) : إذا قصد الجماع المبطل وشک فی تحققه لم تجب الکفارة ولکنه یلازم الإخلال بالنیة وقد مر الکلام فی اقتضائه البطلان، کما مر کفایة صدق الایلاج فی مقطوع الحشقفة. | (۱۳۰۹) (لم یبطل صومه): إذا قصد الجماع المبطل وشک فی تحققه لم تجب الکفارة ولکنه یلازم الإخلال بالنیة وقد مر الکلام فی اقتضائه البطلان، کما مر کفایة صدق الایلاج فی مقطوع الحشقفة. | ||
[ ۲۴۶۸ ] مسألة ۷ : إذا نسی فجامع لم یبطل صومه، وإن تذکر فی الأثناء وجب المبادرة إلی الإخراج، وإلا وجب علیه القضاء والکفارة. | [ ۲۴۶۸ ] مسألة ۷: إذا نسی فجامع لم یبطل صومه، وإن تذکر فی الأثناء وجب المبادرة إلی الإخراج، وإلا وجب علیه القضاء والکفارة. | ||
[ ۲۴۸۳ ] مسألة ۱۴ : إذا جامع زوجته فی شهر رمضان وهما صائمان مکرها لها کان علیه کفارتان (۱۴۰۱) وتعزیران خمسون سوطا (۱۴۰۲)، فیتحمل عنها الکفارة والتعزیر، وأما إذا طاوعته فی الابتداء فعلی کل منهما کفارته وتعزیره، وإن أکرهها فی الابتداء ثم طاوعته فی الأثناء فکذلک علی الأقوی، وإن کان الأحوط کفارة منها وکفارتین منه، ولا فرق فی الزوجة بین الدائمة والمنقطعة. | [ ۲۴۸۳ ] مسألة ۱۴: إذا جامع زوجته فی شهر رمضان وهما صائمان مکرها لها کان علیه کفارتان (۱۴۰۱) وتعزیران خمسون سوطا (۱۴۰۲)، فیتحمل عنها الکفارة والتعزیر، وأما إذا طاوعته فی الابتداء فعلی کل منهما کفارته وتعزیره، وإن أکرهها فی الابتداء ثم طاوعته فی الأثناء فکذلک علی الأقوی، وإن کان الأحوط کفارة منها وکفارتین منه، ولا فرق فی الزوجة بین الدائمة والمنقطعة. | ||
(۱۴۰۱)(کان علیه کفارتان) : علی الأحوط. | (۱۴۰۱)(کان علیه کفارتان): علی الأحوط. | ||
(۱۴۰۲)(تعزیران خمسون سوطا) : بل یعزر بما یراه الحاکم کما مر. | (۱۴۰۲)(تعزیران خمسون سوطا): بل یعزر بما یراه الحاکم کما مر. | ||
[ ۲۴۸۴ ] مسألة ۱۵ : لو جامع زوجته الصائمة وهو صائم فی النوم لا یتحمل عنها الکفارة ولا التعزیر، کما أنه لیس علیها شیء ولا یبطل صومها بذلک، وکذا لا یتحمل عنها إذا أکرهها علی غیر الجماع من المفطرات حتی مقدمات الجماع وإن أوجبت إنزالها. | [ ۲۴۸۴ ] مسألة ۱۵: لو جامع زوجته الصائمة وهو صائم فی النوم لا یتحمل عنها الکفارة ولا التعزیر، کما أنه لیس علیها شیء ولا یبطل صومها بذلک، وکذا لا یتحمل عنها إذا أکرهها علی غیر الجماع من المفطرات حتی مقدمات الجماع وإن أوجبت إنزالها. | ||
[ ۲۴۸۵ ] مسألة ۱۶ : إذا أکرهت الزوجة زوجها لا تتحمل عنه شیئا. | [ ۲۴۸۵ ] مسألة ۱۶: إذا أکرهت الزوجة زوجها لا تتحمل عنه شیئا. | ||
[ ۲۴۸۶ ] مسألة ۱۷ : لا تلحق بالزوجة الأمة إذا أکرهها علی الجماع وهما صائمان فلیس علیه إلا کفارته وتعزیره، وکذا لا تلحق بها الأجنبیة إذا أکرهها علیه علی الأقوی، وإن کان الأحوط التحمل عنها خصوصا إذا تخیل أنها زوجته فأکرهها علیه. | [ ۲۴۸۶ ] مسألة ۱۷: لا تلحق بالزوجة الأمة إذا أکرهها علی الجماع وهما صائمان فلیس علیه إلا کفارته وتعزیره، وکذا لا تلحق بها الأجنبیة إذا أکرهها علیه علی الأقوی، وإن کان الأحوط التحمل عنها خصوصا إذا تخیل أنها زوجته فأکرهها علیه. | ||
[ ۲۴۸۷ ] مسألة ۱۸ : إذا کان الزوج مفطرا بسبب کونه مسافرا أو مریضا أو نحو ذلک وکانت زوجته صائمة لا یجوز له إکراهها علی الجماع، وإن فعل لا یتحمل عنها الکفارة ولا التعزیر، وهل یجوز له مقاربتها وهی نائمة إشکال (۱۴۰۳). | [ ۲۴۸۷ ] مسألة ۱۸: إذا کان الزوج مفطرا بسبب کونه مسافرا أو مریضا أو نحو ذلک وکانت زوجته صائمة لا یجوز له إکراهها علی الجماع، وإن فعل لا یتحمل عنها الکفارة ولا التعزیر، وهل یجوز له مقاربتها وهی نائمة إشکال (۱۴۰۳). | ||
(۱۴۰۳)(وهی نائمة إشکال) : لا یبعد الجواز من هذه الجهة . | (۱۴۰۳)(وهی نائمة إشکال): لا یبعد الجواز من هذه الجهة . | ||
[[رده:بحث روزه]] | [[رده:بحث روزه]] | ||
[[رده:مبطلات روزه]] | [[رده:مبطلات روزه]] | ||
[[رده:جنابت]] | [[رده:جنابت]] |
نسخهٔ ۸ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۰۳
نزدیکی در حال روزه
طبق نظر آیت الله سیستانی:
اگر روزهدار نزدیکی انجام دهد (هرچند منی بیرون نیاید)، روزه او باطل شده، قضا و کفاره نیز بر او واجب میشود.
قصد نزدیکی در حال روزه
اگر روزهدار قصد نزدیکی کند؛ ولی نزدیکی صورت نگیرد، باید دوباره نیت روزه کرده و بنابر احتیاط واجب آن روز را امساک کند و بعداً قضای آن را نیز بهجا آورد.
همسو: برگشتن از نیت روزه
مجبورکردن همسر به نزدیکی
اگر مرد روزهدار در ماه رمضان همسر خود را به نزدیکی مجبور کند، کفاره خود و بنابر احتیاط واجب کفاره همسرش بر او واجب میشود.
اما اگر زن راضی به نزدیکی شد، کفاره بر عهده خودش میباشد.
استفتائات
منابع فقهی
توضیح المسائل
مسأله ۱۵۶۳. نزدیکی روزه را باطل میکند، اگرچه فقط به مقدار ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید.
مسأله ۱۵۶۴. اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، روزه باطل نمیشود. ولی در شخصی که ختنهگاه ندارد، اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود نیز روزهاش باطل میشود.
مسأله ۱۵۶۵. اگر عمداً قصد نزدیکی نماید، و شک کند که بهاندازه ختنهگاه داخل شده یا نه؛ حکم این مسأله با مراجعه به مسأله (۱۵۴۹) دانسته میشود، و در هر صورت اگر کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، کفاره بر او واجب نیست.
مسأله ۱۵۶۶. اگر فراموش کند که روزه است و نزدیکی نماید، یا او را به نزدیکی مجبور نمایند بهطوری که از اختیار او خارج شود روزه او باطل نمیشود، ولی چنانچه در بین نزدیکی یادش بیاید، یا جبر او برداشته شود باید فوراً از حال نزدیکی خارج شود، و اگر خارج نشود روزه او باطل است.
مسأله ۱۶۴۷. اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است نزدیکی کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، کفاره روزه خودش و بنا بر احتیاط، کفاره روزه زن را باید بدهد و اگر زن به نزدیکی راضی بوده، بر هرکدام یک کفاره واجب میشود.
مسأله ۱۶۴۸. اگر زنی شوهر روزهدار خود را مجبور کند که با او نزدیکی نماید، واجب نیست کفاره روزه شوهر را بدهد.
مسأله ۱۶۴۹. اگر روزهدار در ماه رمضان، زن خود را مجبور به نزدیکی کند و در بین نزدیکی زن راضی شود، بر هرکدام یک کفاره واجب میشود، و احتیاط مستحب آن است که مرد دو کفاره بدهد.
مسأله ۱۶۵۰. اگر روزهدار در ماه مبارک رمضان با زن روزهدار خود که خواب است نزدیکی نماید، یک کفاره بر او واجب میشود و روزه زن صحیح است و کفاره هم بر او واجب نیست.
مسأله ۱۶۵۱. اگر مرد زن خود را، یا زن شوهر خود را مجبور کند که به غیر از نزدیکی کار دیگری که روزه را باطل میکند بهجا آورد، بر هیچ یک از آنها کفاره واجب نیست.
مسأله ۱۶۵۲. کسی که به واسطه مسافرت یا مرض روزه نمیگیرد، نمیتواند زن روزهدار را مجبور به نزدیکی کند، ولی اگر او را مجبور نماید، کفاره بر مرد نیز واجب نیست.
رساله جامع
ج۲، مسأله ۶۸. جماع (آمیزش) روزه را باطل میکند، هرچند فقط به مقدار ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید.
ج۲، مسأله ۶۹. اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، روزه باطل نمیشود؛ ولی در مورد شخصی که ختنهگاه ندارد، اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود نیز روزهاش باطل میشود.
ج۲، مسأله ۷۰. اگر فرد عمداً قصد جماع نماید و شک کند که به انداز ختنهگاه داخل شده یا نه، حکم این مسأله از مسألۀ «۴۳» معلوم میشود و در هر صورت اگر فرد کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، کفّاره بر او واجب نیست.
ج۲، مسأله ۷۱. اگر انسان فراموش کند که روزه است و جماع نماید، یا او را به جماع مجبور نمایند، طوری که از اختیار او خارج شود روزۀ او باطل نمیشود، ولی چنانچه در بین جماع یادش بیاید، یا اجبار از او برداشته شود و اختیار پیدا کند باید فوراً از حال جماع خارج شود و اگر خارج نشود روزهاش باطل است.
ج۲، مسأله ۱۷۳. اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جماع کند، چنانچه زن را اکراه کرده باشد، باید کفّارۀ روزه خودش و بنابر احتیاط واجب، کفّارۀ دیگری بابت اکراه زن بدهد و بر زن کفّاره واجب نیست، امّا اگر زن به جماع راضی بوده، بر هر کدام یک کفّاره واجب میشود.
ج۲، مسأله ۱۷۴. اگر زنی، شوهر روزهدار خود را بر جماع اکراه نماید، بابت افطار روزۀ خودش یک کفّاره بر او واجب میشود، ولی واجب نیست به علّت اکراه مرد، کفّارۀ دیگری بدهد و در این صورت (حالت اکراه)، بر شوهر او نیز کفّاره واجب نیست.
ج۲، مسأله ۱۷۵. اگر روزهدار در ماه رمضان، زن خود را بر جماع اکراه کند و در بین جماع زن راضی شود، بر هر کدام یک کفّاره واجب میشود، هرچند احتیاط مستحب آن است که مرد دو کفّاره بدهد.
ج۲، مسأله ۱۷۶. اگر روزهدار در ماه مبارک رمضان با زن روزهدار خود که خواب است جماع نماید، یک کفّاره بر او واجب میشود و روزۀ زن صحیح است و کفّاره هم بر او واجب نیست.
ج۲، مسأله ۱۷۷. اگر مرد، زن خود را یا زن، شوهر خود را اکراه کند که غیر جماع کار دیگری که روزه را باطل میکند مثل خوردن و آشامیدن یا ملاعبهای که موجب خارج شدن منی میشود، بهجا آورد، بر هیچ یک از آنها از بابت اکراه طرف مقابل کفّاره واجب نیست و چنانچه مفطری که مرتکب شده کفّاره دارد، کافی است کفّاره افطار عمدی مربوط به خود را بدهد.
ج۲، مسأله ۱۷۸. کسی که به علّت مسافرت یا بیماری روزه نمیگیرد، نمیتواند زن روزهدار خود را اکراه بر جماع کند، ولی اگر او را اکراه نماید، کفّاره بر مرد واجب نیست.
المسائل المنتخبه
بعد از مساله 501
الخامس من المفطرات: تعمّد الجماع الموجب للجنابة، ولا یبطل الصوم به إذا لم یکن عن عمد.
مسألة ۵۱۰: تجب الکفّارة علی من أفطر فی شهر رمضان بالأکل أو الشرب أو الجماع أو الاستمناء أو البقاء علی الجنابة مع العمد والاختیار من غیر کره ولا إجبار، ویتحقّق التکفیر - حتّی فی الإفطار بالمحرّم - بتحریر رقبة أو صیام شهرین متتابعین أو إطعام ستّین مسکیناً، بتوضیح سیأتی فی أحکام الکفّارات.
مسألة ۵۱۱: إذا أکره الصائم زوجته علی الجماع فی نهار شهر رمضان وهی صائمة تضاعفت علیه الکفّارة علی الأحوط لزوماً، ویعزّر بما یراه الحاکم الشرعی، ومع عدم الإکراه ورضا الزوجة بذلک فعلی کلّ منهما کفّارة واحدة، ویعزّران بما یراه الحاکم أیضاً.
منهاج الصالحین
ج۱، قبل از مساله 986
الثالث: الجماع قُبُلاً ودُبُراً، فاعلاً ومفعولاً به، حیاً ومیتاً.
ولو قصد الجماع وشک فی الدخول أو بلوغ مقدار الحشفة کان من قصد المفطر وقد تقدّم حکمه، ولکن لم تجب الکفّارة علیه.
ولا یبطل الصوم إذا قصد التفخیذ - مثلاً - فدخل فی أحد الفرجین من غیر قصد.
ج۱، مسألة ۹۸۶: لا فرق فی بطلان الصوم بالجماع بین قصد الإنزال به وعدمه.
ج۱، مسألة ۹۸۷: إذا جامع نسیاناً ثُمَّ تذکر وجب الإخراج فوراً فإن تراخی بطل صومه.
ج۱، مسألة ۱۰۱۹: إذا أکره زوجته علی الجماع فی صوم شهر رمضان فالأحوط وجوباً أنّ علیه کفّارتین، ویعزّر بما یراه الحاکم الشرعی، ولا فرق فی الزوجة بین الدائمة والمنقطعة، ولا تلحق الزوجة بالزوج إذا أکرهت زوجها علی ذلک.
ج۱، مسألة ۱۰۲۲: إذا کان الزوج مفطراً لعذر فأکره زوجته الصائمة علی الجماع لم یتحمّل عنها الکفّارة وإن کان آثماً بذلک، کما لا تجب الکفّارة علیها أیضاً.
عروه الوثقی
بعد از مساله 2388
الثالث: الجماع وإن لم ینزل للذکر والأنثی، قبلا أو دبرا صغیرا کان أو کبیرا حیا أو میتا واطئا کان أو موطوءا، وکذا لو کان الموطوء بهیمة (۱۳۰۱)، بل وکذا لو کانت هی الواطئة، ویتحقق بإدخال الحشفة أو مقدارها من مقطوعها (۱۳۰۲)، فلا یبطل بأقل من ذلک، بل لو دخل بجملته ملتویا ولم یکن بمقدار الحشفة لم یبطل (۱۳۰۳) وإن کان لو انتشر کان بمقدارها.
(۱۳۰۱) (وکذا لو کان الموطوء بهیمة): علی الاحوط فیه وفیما بعده وکذا فی الوطء دبر الذکر للواطی والموطوء.
(۱۳۰۲) (أو مقدارها من مقطوعها): بل یکفی فیه صدق الإیلاج عرفا.
(۱۳۰۳) (لم یبطل): فیه إشکال بل منع.
[ ۲۳۸۹ ] مسألة ۶: لا فرق فی البطلان بالجماع بین صورة قصد الإنزال به وعدمه.
[ ۲۳۹۰ ] مسألة ۷: لا یبطل الصوم بالإیلاج فی غیر أحد الفرجین بلا إنزال، إلا إذا کان قاصدا له، فإنه یبطل وإن لم ینزل من حیث إنه نوی المفطر (۱۳۰۴).
(۱۳۰۴) (من حیث أنه نوی المفطر): مر الکلام فی اقتضائه البطلان.
[ ۲۳۹۱ ] مسألة ۸: لا یضر إدخال الإصبع ونحوه لا بقصد الإنزال.
[ ۲۳۹۲ ] مسألة ۹: لا یبطل الصوم بالجماع إذا کان نائما، أو مکرها بحیث خرج عن اختیاره، کما لا یضر إذا کان سهوا.
[ ۲۳۹۳ ] مسألة ۱۰: لو قصد التفخیذ مثلا فدخل فی أحد الفرجین لم یبطل، ولو قصد الإدخال فی أحدهما فلم یتحقق کان مبطلا من حیث إنه نوی المفطر (۱۳۰۵).
(۱۳۰۵) (من حیث أنه نوی المفطر): تقدم الکلام فیه.
[ ۲۳۹۴ ] مسألة ۱۱: إذا دخل الرجل بالخنثی قبلا لم یبطل صومه ولا صومها (۱۳۰۶)، وکذا لو دخل الخنثی بالأنثی ولو دبراً، أما لو وطأ الخنثی دبرا بطل صومهما (۱۳۰۷)، ولو دخل الرجل بالخنثی (۱۳۰۸) ودخلت الخنثی بالأنثی بطل صوم الخنثی دونهما، ولو وطأت کل من الخنثیین الأخری لم یبطل صومهما.
(۱۳۰۶) (لم یبطل صومه ولا صومها): اذا فرض کون الخنثی ذا شخصیة مزدوجة بأن کانت ذات جهازین تناسلین مختلفین فالظاهر فی مثل ذلک بطلان صومها بالادخال فی قُبلها وبادخالها فی قُبل الانثی وکذا فی دُبرها علی الاحوط کما یبطل صوم الرجل اذا ادخل فیها قُبلاً وکذا دبراً علی الاحوط، واما اذا لم تکن کذلک فإن قلنا أنها تعد حینئذ طبیعة ثالثة لا هی ذکر ولا أنثی فمقتضی القاعدة عدم بطلان صومها ولا صوم غیرها بإدخالها فیه أو إدخاله فیها وإن قلنا أنها لا تخلو من کونها ذکرا أو أنثی وإن لم یتیسر تشخیص ذلک فلابد لها من رعایة الاحتیاط فیما إذا دخل الرجل بها قبلا أو أدخلت هی فی الأنثی ولو دبرا ومنه یظهر الحال فیما ذکره فی المتن.
(۱۳۰۷) (بطل صومهما): علی ما تقدم.
(۱۳۰۸) (ولو دخل الرجل بالخنثی): أی قبلا.
[ ۲۳۹۵ ] مسألة ۱۲: إذا جامع نسیانا أو من غیر اختیار ثم تذکر أو ارتفع الجبر وجب الإخراج فورا، فإن تراخی بطل صومه.
[ ۲۳۹۶ ] مسألة ۱۳: إذا شک فی الدخول أو شک فی بلوغ مقدار الحشفة لم یبطل صومه (۱۳۰۹).
(۱۳۰۹) (لم یبطل صومه): إذا قصد الجماع المبطل وشک فی تحققه لم تجب الکفارة ولکنه یلازم الإخلال بالنیة وقد مر الکلام فی اقتضائه البطلان، کما مر کفایة صدق الایلاج فی مقطوع الحشقفة.
[ ۲۴۶۸ ] مسألة ۷: إذا نسی فجامع لم یبطل صومه، وإن تذکر فی الأثناء وجب المبادرة إلی الإخراج، وإلا وجب علیه القضاء والکفارة.
[ ۲۴۸۳ ] مسألة ۱۴: إذا جامع زوجته فی شهر رمضان وهما صائمان مکرها لها کان علیه کفارتان (۱۴۰۱) وتعزیران خمسون سوطا (۱۴۰۲)، فیتحمل عنها الکفارة والتعزیر، وأما إذا طاوعته فی الابتداء فعلی کل منهما کفارته وتعزیره، وإن أکرهها فی الابتداء ثم طاوعته فی الأثناء فکذلک علی الأقوی، وإن کان الأحوط کفارة منها وکفارتین منه، ولا فرق فی الزوجة بین الدائمة والمنقطعة.
(۱۴۰۱)(کان علیه کفارتان): علی الأحوط.
(۱۴۰۲)(تعزیران خمسون سوطا): بل یعزر بما یراه الحاکم کما مر.
[ ۲۴۸۴ ] مسألة ۱۵: لو جامع زوجته الصائمة وهو صائم فی النوم لا یتحمل عنها الکفارة ولا التعزیر، کما أنه لیس علیها شیء ولا یبطل صومها بذلک، وکذا لا یتحمل عنها إذا أکرهها علی غیر الجماع من المفطرات حتی مقدمات الجماع وإن أوجبت إنزالها.
[ ۲۴۸۵ ] مسألة ۱۶: إذا أکرهت الزوجة زوجها لا تتحمل عنه شیئا.
[ ۲۴۸۶ ] مسألة ۱۷: لا تلحق بالزوجة الأمة إذا أکرهها علی الجماع وهما صائمان فلیس علیه إلا کفارته وتعزیره، وکذا لا تلحق بها الأجنبیة إذا أکرهها علیه علی الأقوی، وإن کان الأحوط التحمل عنها خصوصا إذا تخیل أنها زوجته فأکرهها علیه.
[ ۲۴۸۷ ] مسألة ۱۸: إذا کان الزوج مفطرا بسبب کونه مسافرا أو مریضا أو نحو ذلک وکانت زوجته صائمة لا یجوز له إکراهها علی الجماع، وإن فعل لا یتحمل عنها الکفارة ولا التعزیر، وهل یجوز له مقاربتها وهی نائمة إشکال (۱۴۰۳).
(۱۴۰۳)(وهی نائمة إشکال): لا یبعد الجواز من هذه الجهة .