برگشتن از نیت روزه

از ویکی احکام

کسی که روزه ماه رمضان یا واجب معین گرفته است، چنانچه در طول روز از نیت خود برگردد، روزۀ آن روز باطل است (هرچند بنابر احتیاط واجب دوباره نیت روزه کند) و لازم است قضای آن را به‌جا آورده و در ماه رمضان بقیه روز را امساک کند.

اگر مکلف در روزه غیر ماه رمضان و واجب معین، در بین روز تصمیم بگیرد روزه نباشد، چنانچه آخرین زمان نیت نگذشته باشد، می‌تواند دوباره نیت روزه کرده و روزه‌اش صحیح خواهد بود.

استفتائات

منابع فقهی

توضیح المسائل

مسأله ۱۵۴۴ ـ اگر برای روزه واجب غیر معینی مثل روزه کفّاره عمداً تا نزدیک ظهر نیت نکند اشکال ندارد، بلکه اگر پیش از نیت تصمیم داشته باشد که روزه نگیرد، یا تردید داشته باشد که بگیرد یا نه، چنانچه کاری که روزه را باطل می‌کند انجام نداده باشد و پیش از ظهر نیت کند، روزه او صحیح است.

مسأله ۱۵۴۹ ـ اگر در روزه واجب معینی مثل روزه ماه رمضان مردّد شود که روزه خود را باطل کند یا نه، یا قصد کند که روزه را باطل کند، اگر دو مرتبه نیت روزه نکند، روزه‌اش باطل می‌شود، و اگر دو مرتبه نیت روزه کند، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را تمام کند، و بعداً قضاء آن را به‌جا آورد.

مسأله ۱۵۵۰ ـ در روزه مستحب و روزه واجبی که وقت آن معین نیست مثل روزه کفّاره، اگر قصد کند کاری که روزه را باطل می‏کند انجام دهد، یا مردّد شود که به‌جا آورد یا نه، چنانچه به‌جا نیاورد و در روزه واجب پیش از ظهر، و در روزه مستحب پیش از غروب دوباره نیت روزه کند، روزه او صحیح است.

مسأله ۱۶۶۹ ـ در قضای روزه ماه رمضان می‌تواند پیش از ظهر، روزه خود را باطل نماید؛ ولی اگر وقتِ قضا تنگ باشد، بهتر آن است که باطل ننماید.

رساله جامع

مسأله ۴۰. وقت نیّت روزۀ واجب غیر معیّن، تا اذان ظهر باقی است. بنابراین، اگر برای روزه واجب غیر معیّنی مثل روزۀ کفّاره یا روزۀ قضای ماه مبارک رمضان، عمداً تا نزدیک اذان ظهر نیّت نکند، اشکال ندارد؛

بلکه اگر قبل از نیّت، تصمیم داشته باشد که روزه نگیرد یا تردید داشته باشد که بگیرد یا نه، چنانچه کاری که روزه را باطل می‌‌کند انجام نداده باشد و قبل از اذان ظهر نیّت کند، روزۀ او صحیح است؛ امّا نیّت بعد از اذان ظهر، بنابر احتیاط واجب کافی نمی‌باشد.

مسأله ۴۳. برگشتن از نیّت روزه یا تصمیم به باطل کردن آن، چند صورت دارد:

۱. در روزۀ واجب معیّنی مثل روزۀ ماه رمضان باشد، که این صورت، خود دو قسم است:

الف. قصد کند روزه نباشد یا مردّد شود که روزه باشد یا نه؛[۱] در این مورد، اگر پس از چنین قصد یا تردیدی دوباره نیّت روزه نکند، روزه‌اش باطل است و اگر پشیمان شده و قبل از انجام مفطرات (کارهایی که روزه را باطل می‌کند)، دوباره نیّت روزه کند، احتیاط واجب آن است که روزۀ آن روز را تمام کند و بعداً قضای آن را هم به‌جا آورد.

ب. قصد کند روزه را با یکی از مفطرات - با اینکه متوجّه مفطر بودن آن هست - باطل کند یا آنکه در باطل کردن آن مردّد شود؛[۲] در این صورت، اگر پشیمان شده و مفطر روزه را انجام ندهد، احتیاط واجب آن است که روزۀ آن روز را تمام کند و بعداً قضای آن را به‌جا آورد.

۲. در روزۀ واجبی که وقت آن معیّن نیست، مثل روزۀ کفّاره یا روزۀ قضای ماه مبارک رمضان، اگر فرد قبل از اذان ظهر قصد کند که روزه نباشد یا مردّد شود که روزه باشد یا نباشد یا قصد کند یکی از مفطرات روزه را - با اینکه متوجّه مفطر بودن آن هست - به‌جا آورد یا مردّد شود که به‌جا آورد یا نه، چنانچه پشیمان شده و قبل از انجام مفطرات، قبل از اذان ظهر دوباره نیّت روزه کند، روزۀ او صحیح است.

[۱]. آن را «نیّت قطع» می‌نامند.

[۲]. آن را «نیّت قاطع» می‌نامند.

مسأله ۱۵۴. اگر فردی قضای روزۀ میّتی را گرفته باشد، احتیاط مستحب آن است که بعد از اذان ظهر روزه را باطل نکند. [پ: البتّه، این در صورتی است که اتمام روزۀ همان روز، به سبب شرط ضمن عقد اجاره و مانند آن معیّن نشده باشد، وگرنه افطار و باز کردن روزه مطلقاً جایز نیست.]

مسأله ۲۲۸. در روزۀ مستحب، اگر فرد قصد کند که روزه نباشد، یا مردّد شود روزه باشد یا نباشد، یا قصد کند کاری که روزه را باطل می‌کند انجام دهد، یا مردّد شود که به‌جا آورد یا نه، چنانچه آن مفطر را به‌جا نیاورد و قبل از پایان روز چه قبل از ظهر و چه بعد از ظهر دوباره نیّت روزه کند، روزۀ او صحیح است.

المسائل المنتخبه

(مسألة ۴۸۸): لو عقد نیة الصوم ثُمَّ نوی الإفطار فی وقت لا یجوز تأخیر النیة إلیه عمداً ثُمَّ جدّد النیة لم یجتزئ به علی الأحوط لزوماً.

منهاج الصالحین

مسألة ۹۸۰: تجب استدامة النیة إلی آخر النهار، فإذا نوی القطع فعلاً أو تردّد بطل وإن رجع إلی نیة الصوم علی الأحوط لزوماً، وکذا إذا نوی القطع فیما یأتی أو تردّد فیه أو نوی المفطر مع العلم بمفطریته، وإذا تردّد للشک فی صحّة صومه لم‏ یضرّ بصحّته، هذا فی الواجب المعین، أمّا الواجب غیر المعین فلا یقدح شیء من ذلک فیه إذا رجع إلی نیته قبل الزوال.

عروه الوثقی

[ ۲۳۷۲ ] مسألة ۱۳ : لو نوی الصوم لیلا ثم نوی الإفطار ثم بدا له الصوم قبل الزوال فنوی وصام قبل أن یأتی بمفطر صح علی الأقوی (۱۲۸۴)، إلا أن یفسد صومه بریاء ونحوه، فإنه لا یجزئه لو أراد التجدید قبل الزوال علی الأحوط.

(۱۲۸۴) (صح علی الأقوی) : أی فیما سبق الحکم فیه بالإجزاء مع تأخر النیة بمعنی العزم .

[ ۲۳۸۰ ] مسألة ۲۱ : إذا صام یوم الشک بنیة شعبان ثم نوی الإفطار وتبین کونه من رمضان قبل الزوال قبل أن یفطر فنوی صح صومه، وأما إن نوی الإفطار فی یوم من شهر رمضان عصیانا ثم تاب فجدد النیة قبل الزوال لم ینعقد صومه (۱۲۹۱)، وکذا لو صام (۱۲۹۲) یوم الشک بقصد واجب معین ثم نوی الإفطار عصیانا ثم تاب فجدد النیة بعد تبین کونه من رمضان قبل الزوال.

(۱۲۹۱) (لم ینعقد صومه) : علی الأحوط .

(۱۲۹۲) (وکذا لو صام) : بل الأظهر صحة صومه والأحوط قضاؤه أیضاً.

[ ۲۳۸۱ ] مسألة ۲۲ : لو نوی القطع أو القاطع (۱۲۹۳) فی الصوم الواجب المعین بطل صومه سواء نواهما من حینه أو فیما یأتی، وکذا لو تردد، نعم لو کان تردده من جهة الشک فی بطلان صومه وعدمه لعروض عارض لم یبطل وإن استمر ذلک إلی أن یسأل، ولا فرق فی البطلان بنیة القطع أو القاطع أو التردد بین أن یرجع إلی نیة الصوم قبل الزوال أم لا (۱۲۹۴)، وأما فی غیر الواجب المعین فیصح (۱۲۹۵) لو رجع قبل الزوال.

(۱۲۹۳) (أو القاطع) : أی المفطر مع الالتفات إلی مفطریته .

(۱۲۹۴) (بین أن یرجع إلی نیة الصوم قبل الزوال أم لا) : الحکم بالبطلان فیما إذا رجع إلی نیة الصوم مبنی علی الاحتیاط مطلقا .

(۱۲۹۵) (فیصح) : وفی المندوب یصح لو رجع قبل الغروب علی ما مر .

[ ۲۵۴۸ ] مسألة ۲۷ : لا یجوز للصائم قضاء شهر رمضان إذا کان عن نفسه الإفطار بعد الزوال، بل تجب علیه الکفارة به وهی کما مر إطعام عشرة مساکین لکل مسکین مد، ومع العجز عنه صیام ثلاثة أیام، وأما إذا کان عن غیره بإجارة أو تبرع فالأقوی جوازه وإن کان الأحوط الترک، کما أن الأقوی الجواز فی سائر أقسام الصوم الواجب الموسع وإن کان الأحوط الترک فیها أیضاً، وأما الإفطار قبل الزوال فلا مانع منه حتی فی قضاء شهر رمضان عن نفسه إلا مع التعین بالنذر أو الإجارة أو نحوهما، أو التضیق بمجیء رمضان آخر إن قلنا بعدم جواز التأخیر إلیه کما هو المشهور .

[ ۲۵۵۷ ] مسألة ۱ : لا یجب إتمام صوم التطوع بالشروع فیه بل یجوز له الإفطار إلی الغروب، وإن کان یکره بعد الزوال.