کفاره تأخیر

از ویکی احکام
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۹ توسط Thaniashar (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «طبق نظر آیت الله سیستانی: مکلفی که در ماه رمضان روزه نگرفته است (غیر از پیرمرد و پیرزن و ذوالعطاش و مریض مستمرّ) چنانچه تا ماه رمضان سال آینده قضای آن را به‌جا نیاورد، باید علاوه بر قضای روزه، برای هر رو...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

طبق نظر آیت الله سیستانی:

مکلفی که در ماه رمضان روزه نگرفته است (غیر از پیرمرد و پیرزن و ذوالعطاش و مریض مستمرّ) چنانچه تا ماه رمضان سال آینده قضای آن را به‌جا نیاورد، باید علاوه بر قضای روزه، برای هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهد که به آن کفاره تأخیر گفته می‌شود.

مکلف اگر به‌جاآوردن قضا و پرداخت کفاره را تا چند سال به تأخیر اندازد، کفاره تکرار نمی‌شود.

استفتائات

منابع فقهی

توضیح المسائل

مسئله ۱۶۷۳ ـ اگر به واسطه مرضی روزه ماه رمضان را نگیرد و بعد از ماه رمضان مرض او برطرف شود، ولی عذر دیگری پیدا کند که نتواند تا ماه رمضان سال بعد قضای روزه را بگیرد، باید روزه‌هایی را که نگرفته قضا نماید، ـ و بنا بر احتیاط واجب ـ برای هر روز یک مُد طعام نیز به فقیر بدهد. و همچنین است اگر در ماه رمضان غیر از مرض عذر دیگری داشته باشد و بعد از ماه رمضان آن عذر برطرف شود و تا ماه رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگیرد.

مسئله ۱۶۷۴ ـ اگر در ماه رمضان به واسطه عذری روزه نگیرد، و بعد از ماه رمضان عذر او برطرف شود و تا ماه رمضان آینده عمداً قضای روزه را نگیرد، باید روزه را قضا کند و برای هر روز یک مُد طعام هم به فقیر بدهد.

مسئله ۱۶۷۵ ـ اگر در قضای روزه کوتاهی کند تا وقت تنگ شود و در تنگی وقت عذر پیدا کند، باید قضا را بگیرد ـ و بنا بر احتیاط ـ برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد، و همچنین است اگر بعد از برطرف شدن عذر تصمیم داشته باشد که روزه‌های خود را قضا کند، ولی پیش از آنکه قضا نماید در تنگی وقت عذر پیدا کند.

مسأله ۱۶۷۸  اگر قضای روزه ماه رمضان را چند سال تأخیر بیندازد، باید قضا را بگیرد و از جهت تأخیر در سال اوّل برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد، و اما از جهت تأخیر چند سال بعدی چیزی بر او واجب نیست.

مسئله ۱۶۷۹ ـ اگر روزه ماه رمضان را عمداً نگیرد، باید قضای آن را به‌جا آورد و برای هر روز دو ماه روزه بگیرد، یا به شصت فقیر طعام بدهد، یا یک بنده آزاد کند، و چنانچه تا ماه رمضان آینده قضای آن روزه را به‌جا نیاورد ـ بنا بر احتیاط لازم ـ برای هر روز یک مُد طعام نیز کفاره بدهد.

رساله جامع

مسأله ۱۴۶. اگر انسان روزۀ ماه رمضان را عمداً نگیرد، احکام ذیل در مورد وی جاری می‌باشد: ....

د. چنانچه تا ماه رمضان آینده قضای آن روزه را به‌جا نیاورد، بنابر احتیاط واجب، برای هر روز یک مُدّ طعام نیز بابت کفّارۀ تأخیر بدهد.

مسأله ۱۹۱. اگر انسان به علّت عذر دیگری غیر از بیماری روزه نگرفته باشد و عذر او تا ماه رمضان بعد باقی بماند، روزه‌هایی را که نگرفته باید قضا کند و احتیاط واجب آن است که برای هر روز یک مُدّ طعام به فقیر بدهد.

مسأله ۱۹۲. اگر فرد به علّت بیماری، روزۀ ماه رمضان را نگیرد و بعد از ماه رمضان، بیماری او برطرف شود ولی عذر دیگری پیدا کند که نتواند تا ماه رمضان بعد قضای روزه را بگیرد، باید روزه‌هایی را که نگرفته قضا نماید و بنابر احتیاط واجب، برای هر روز یک مُدّ طعام نیز به فقیر بدهد؛

همین طور، اگر در ماه رمضان به جز بیماری، عذر دیگری داشته باشد و بعد از ماه رمضان آن عذر برطرف شود و تا ماه رمضان سال بعد به علّت بیماری نتواند روزه بگیرد، باید روزه‌هایی را که نگرفته قضا نماید و بنابر احتیاط واجب، برای هر روز یک مُدّ طعام نیز به فقیر بدهد.

مسأله ۱۹۳. اگر انسان در ماه رمضان به علّت عذری روزه نگیرد و بعد از ماه رمضان، عذر او برطرف شود و تا ماه رمضان آینده عمداً قضای روزه را نگیرد، باید روزه را قضا کند و برای هر روز یک مُدّ (تقریباً ۷۵۰ گرم) طعام، یعنی گندم یا جو یا نان یا برنج و مانند اینها به فقیر بدهد؛ کفّارۀ مذکور که بابت تأخیر در انجام روزۀ قضا است، «کفّارۀ تأخیر» نامیده می‌شود. [پ: توضیح بیشتر پیرامون کفّارۀ تأخیر، در فصل «کفّارات» ذکر می‌شود.]

برای پرداخت کفّارۀ مذکور در این مسأله (کفّارۀ تأخیر) و همین طور موارد ذکر شده در مسائل بعدی، سیر کردن فقیر کافی نیست و لازم است یک مُدّ طعام را به عنوان اینکه مال و ملک فقیر باشد به وی بپردازد.

مسأله ۱۹۴. اگر انسان در ماه رمضان بدون عذر روزه نگیرد و تا ماه رمضان آینده عمداً قضای روزه را هم به‌جا نیاورد، باید روزه را قضا کند و بنابر احتیاط واجب، برای هر روز یک مُدّ طعام هم بابت کفّارۀ تأخیر به فقیر بدهد.

شایان ذکر است، از آنجا که فرد عمداً روزۀ ماه رمضان را نگرفته، باید در مواردی که در مسألۀ «۱۵۶» ذکر شد، کفّارۀ افطار عمدی را نیز بپردازد.

مسأله ۱۹۵. اگر انسان در ماه رمضان به علّت عذری روزه نگیرد و بعد از ماه رمضان، عذر او برطرف شود و از روی عمد یا سهل‌انگاری، قضای روزه را نگیرد تا آنکه وقت قضای روزۀ ماه رمضان قبل نسبت به زمان فرا رسیدن ماه رمضان جدید کم باشد، مثلاً اگر یک هفته روزۀ قضا از ماه رمضان سال قبل دارد یک هفته به ماه رمضان جدید باقی باشد و در این فاصلۀ زمانی نیز عذر پیدا کند، باید قضا را بعد از برطرف شدن عذر بگیرد و برای هر روز یک مُدّ طعام بابت کفّارۀ تأخیر به فقیر بدهد.

مسأله ۱۹۶. اگر انسان در ماه رمضان به علّت عذری روزه نگیرد و بعد از ماه رمضان، عذر او برطرف شود و بعد از برطرف شدن آن عذر تصمیم داشته باشد که روزه‌های خود را قضا کند، ولی قبل از آنکه قضا نماید، در کمی وقت - به معنایی که در مسألۀ قبل بیان شد - عذر دیگری پیدا کند، باید قضا را بعد از برطرف شدن عذر بگیرد و نیز لازم است - حتّی بنابر احتیاط واجب اگر عذر عرفی برای تأخیر در انجام قضای روزه تا زمان پدید آمدن عذر جدید داشته باشد - برای هر روز یک مُدّ طعام بابت کفّارۀ تأخیر به فقیر بدهد.

مسأله ۱۹۸. اگر کسی می‌دانسته روزۀ قضا دارد، ولی نمی‌دانسته تأخیر در انجام روزۀ قضا تا ماه رمضان سال بعد، موجب ثابت شدن کفّارۀ تأخیر می‌شود، کفّارۀ تأخیر از وی ساقط نمی‌شود.

مسأله ۲۰۸. اگر کفّاره یا فدیه بر انسان واجب شود و چند سال آن را به‌جا نیاورد، چیزی بر آن اضافه نمی‌شود.

بنابراین، اگر فرد قضای روزۀ ماه رمضان را چند سال به تأخیر بیندازد، باید قضا را بگیرد و به علّت تأخیر در سال اوّل - با توضیحی که قبلاً بیان شد - برای هر روز یک مُدّ طعام به فقیر بدهد و امّا برای تأخیر چند سال بعدی، چیزی بر او واجب نیست و کفّارۀ تأخیر مکرّر نمی‌شود. [پ: مثلاً فردی ‌که یک روز روزۀ قضا داشته و انجام آن را پنج سال به تأخیر انداخته است، پرداخت یک کفّارۀ تأخیر (یک مُدّ طعام) بر او واجب است و لازم نیست به علّت تأخیر پنج ساله، پنج کفّارۀ تأخیر بپردازد.]

المسائل المنتخبه

(مسألة ۵۱۹): الأحوط الأولی أن یقضی ما فاته فی شهر رمضان لعذر أو بغیر عذر أثناء سنته إلی رمضان الآتی ولا یؤخّره عنه، ولو أخّره عمداً وجب أن یکفِّر عن کلّ یوم بالتصدّق بمُدّ من الطعام، سواء فاته صوم شهر رمضان لعذر أم بدونه علی الأحوط لزوماً فی الصورة الثانیة، کما أن الأحوط وجوباً أداء الکفّارة مع التأخیر فی القضاء بغیر عمد فی الصورتین.

ولو فاته الصوم لمرض واستند التأخیر فی قضائه إلی استمرار المرض إلی رمضان الآتی بحیث لم یتمکن المکلّف من القضاء فی مجموع السنة سقط وجوب القضاء ولزمته الفدیة فقط، وهی بمقدار الکفّارة المذکورة.

منهاج الصالحین

مسألة ۱۰۴۷: لا یجب الفور فی القضاء، وإن کان الأحوط استحباباً عدم تأخیر قضاء صوم شهر رمضان عن شهر رمضان الثانی، وإن فاتته أیام من شهر واحد لا یجب علیه التعیین ولا الترتیب، وإن عین لم‏ یتعین إلّا إذا کان له أثر، وإذا کان علیه قضاء من شهر رمضان سابق ومن لاحق لم یجب التعیین، کما لا یجب الترتیب فیجوز قضاء اللاحق قبل السابق ویجوز العکس، نعم إذا تضیق وقت اللاحق بمجیء شهر رمضان الثالث فالأحوط الأولی قضاء اللاحق، وإن نوی السابق صحّ صومه ووجبت علیه الفدیة.

مسألة ۱۰۵۰: إذا فاته شهر رمضان أو بعضه بمرض واستمرّ به المرض إلی شهر رمضان الثانی سقط قضاؤه، وتصدّق عن کلّ یوم بمدّ ولا یجزئ القضاء عن التصدّق، وأمّا إذا فاته بعذر غیر المرض وجب القضاء وتجب الفدیة أیضاً علی الأحوط لزوماً، وکذا إذا کان سبب الفوت المرض وکان العذر فی التأخیر السفر، وکذا العکس.

مسألة ۱۰۵۱: إذا فاته شهر رمضان، أو بعضه لعذر وأخّر القضاء إلی شهر رمضان الثانی مع تمکنه منه عازماً علی التأخیر أو متسامحاً ومتهاوناً وجب القضاء والفدیة معاً، وهکذا إذا کان عازماً علی القضاء - قبل مجیء شهر رمضان الثانی - فاتّفق طروّ العذر، ولا فرق فی ذلک بین المرض وغیره من الأعذار .

وإذا فاته شهر رمضان أو بعضه لا لعذر ولم ‏یقضِه إلی شهر رمضان الثانی - لأی سبب کان - وجب علیه القضاء وکذا الفدیة أیضاً علی الأحوط لزوماً، وإذا کان فوته بالإفطار فیه متعمّداً تجب کفارة الإفطار أیضاً.

عروه الوثقی

[ ۲۴۹۰ ] مسألة ۲۱ : من علیه الکفارة إذا لم یؤدها حتی مضت علیه سنین لم تتکرر.

[ ۲۴۹۱ ] مسألة ۲۲ : الظاهر أن وجوب الکفارة موسع فلا تجب المبادرة إلیها نعم لا یجوز التأخیر إلی حد التهاون.

[ ۲۵۳۴ ] مسألة ۱۳ : إذا فاته شهر رمضان أو بعضه لعذر واستمر إلی رمضان آخر فإن کان العذر هو المرض سقط قضاؤه علی الأصح وکفّر عن کل یوم بمد والأحوط مدان، ولا یجزئ القضاء عن التکفیر نعم الأحوط الجمع بینهما، وإن کان العذر غیر المرض کالسفر ونحوه فالأقوی وجوب القضاء، وإن کان الأحوط الجمع بینه وبین المد (۱۴۸۵)، وکذا إن کان سبب الفوت هو المرض وکان العذر فی التأخیر غیره مستمرا من حین برئه إلی رمضان آخر أو العکس، فإنه یجب القضاء أیضاً فی هاتین الصورتین علی الأقوی والأحوط الجمع خصوصا فی الثانیة.

(۱۴۸۵) (وإن کان الأحوط الجمع بینه وبین المد) : لا یترک الاحتیاط بالجمع فیه وفیما بعده من الصورتین.

[ ۲۵۳۵ ] مسألة ۱۴ : إذا فاته شهر رمضان أو بعضه لا لعذر بل کان متعمدا فی الترک ولم یأت بالقضاء إلی رمضان آخر وجب علیه الجمع بین الکفارة (۱۴۸۶) والقضاء بعد الشهر، وکذا إن فاته لعذر ولم یستمر ذلک العذر بل ارتفع فی أثناء السنة ولم یأت به إلی رمضان آخر متعمدا وعازما علی الترک أو متسامحا واتفق العذر عند الضیق، فإنه یجب حینئذ الجمع، وأما إن کان عازما علی القضاء بعد ارتفاع العذر فاتفق العذر عند الضیق فلا یبعد کفایة القضاء (۱۴۸۷) لکن لا یترک الاحتیاط بالجمع أیضاً، ولا فرق فیما ذکر بین کون العذر هو المرض أو غیره.

فتحصل مما ذکر فی هذه المسألة وسابقتها أن تأخیر القضاء إلی رمضان آخر إما یوجب الکفارة فقط وهی الصورة الأولی المذکورة فی المسألة السابقة، وإما یوجب القضاء فقط (۱۴۸۸) وهی بقیة الصور المذکورة فیها، وإما یوجب الجمع بینهما وهی الصور المذکورة فی هذه المسألة. نعم الأحوط الجمع فی الصور المذکورة فی السابقة أیضاً کما عرفت.

(۱۴۸۶) (وجب علیه الجمع بین الکفارة) : أی کفارة التأخیر المعبر عنها بالفدیة وثبوتها حینئذ مبنی علی الاحتیاط، نعم لا إشکال فی ثبوت کفارة الإفطار العمدی لو فرض کون الفوت مع الإفطار علی تفصیل تقدم فی محله.

(۱۴۸۷) (فلا یبعد کفایة القضاء) : کفایته محل إشکال، سیما اذا لم یکن له عذر عرفی فی التأخیر، بل لایبعد وجوب الکفارة علیه فی هذه الصورة.

(۱۴۸۸) (وأما یوجب القضاء فقط) : مر الإشکال فی کفایته فی الصور المشار إلیها.