روزه مریض

از ویکی احکام
(تغییرمسیر از ضررداشتن روزه)

وظیفه شخص مریض در ماه رمضان

طبق نظر آیت الله سیستانی:

اگر مکلف اطمینان داشته باشد یا احتمال عقلایی دهد که روزه برایش ضرر قابل توجهی دارد (که معمولاً تحمل نمی‌شود) روزه بر او واجب نیست و روزه‌گرفتنش صحیح نمی‌باشد.

البته اگر در این حالت روزه بگیرد و بعد معلوم شود که روزه برایش ضرر نداشته است، روزه‌اش صحیح است.

نکته۱: این ضرر شامل مریض‌شدن، طولانی‌شدن مریضی و شدّت‌یافتن مریضی می‌شود.

نکته۲: اگر روزه‌گرفتن موجب ضرر قابل توجهی به آبرو یا مال روزه‌دار شود، روزه واجب نیست.

خوب‌شدن مریض در روز ماه رمضان

اگر مریض وسط روز ماه رمضان خوب شد، روزۀ آن روز و امساک تا مغرب بر او واجب نیست؛ البته اگر خوب‌شدن از مریضی پیش از ظهر باشد و تا آن لحظه مبطلات روزه را انجام نداده باشد، بنابر احتیاط واجب باید نیت روزه کند و بعد از ماه رمضان قضای آن روز را نیز به‌جا آورد.

خوب‌شدن مریض بعد ماه رمضان

شخصی که به‌جهت بیماری در ماه رمضان روزه نگرفته است:

  • اگر قبل از ماه رمضان سال بعد مریضی‌اش برطرف شد و قضای روزه‌ها را نگرفت، با رسیدن ماه رمضان سال بعد باید برای هر روز یک مدّ طعام (کفاره تأخیر) به فقیر بدهد؛
  • اگر قبل از ماه رمضان سال بعد مریضی‌اش برطرف شد؛ ولی عذر دیگری برایش پیش آمد و نتوانست قضای روزه‌ها را به‌جا آورد، باید آن روزها را قضا کند و بنابر احتیاط واجب با رسیدن ماه رمضان سال بعد، برای هر روز یک مدّ طعام (کفاره تأخیر) به فقیر بدهد؛
  • اگر بیماری‌اش تا ماه رمضان سال آینده ادامه پیدا کند، قضای روزه‌های سال قبل واجب نیست و باید برای هر روز یک مدّ طعام (فدیه سالانه) به فقیر بدهد؛
  • اگر بیماری تا چند سال طول کشید، باید قضای ماه رمضان سال آخر را بگیرد و قضای روزۀ سال‌‌های قبل واجب نیست و باید برای هر روز از سال‌‌های قبل یک مُدّ طعام به فقیر بدهد.

فوت مریض قبل و بعد از ماه رمضان بعدی

  • چنانچه شخص مریض پیش از رمضان سال آینده از دنیا رفت و مریضی‌اش تا هنگام مرگ ادامه داشت، روزه‌هایی که نگرفته، قضا و کفاره ندارد.
  • چنانچه شخص مریض پس از رمضان سال آینده از دنیا رفت و مریضی‌اش تا هنگام مرگ ادامه داشت، روزه‌هایی که نگرفته، قضا ندارد و باید برای هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهد.

همسو: نظر پزشک برای بیمارفدیه سالانه

استفتائات

منابع فقهی

توضیح المسائل

مسئله ۱۵۴۶. اگر در وسط روز ماه رمضان پیش از ظهر مریض خوب شود و تا آن وقت کاری که روزه را باطل می‏کند انجام نداده باشد  بنا بر احتیاط واجب  باید نیت روزه کند و آن روز را روزه بگیرد. و چنانچه بعد از ظهر خوب شود، روزه آن روز بر او واجب نیست، و باید آن را قضا کند.

مسئله ۱۶۷۱. اگر به واسطه مرض یا حیض یا نفاس، روزه ماه رمضان را نگیرد و پیش از گذشت زمانی که بتواند آن روزه‌هایی را که نگرفته قضا کند بمیرد، آن روزه‌ها قضا ندارند.

مسئله ۱۶۷۲.  اگر به واسطه مرضی، روزه ماه رمضان را نگیرد و مرض او تا ماه رمضان سال بعد طول بکشد، قضای روزه‌هایی را که نگرفته بر او واجب نیست، و باید برای هر روز یک مُد (۷۵۰ گرم تقریباً) طعام یعنی گندم یا جو یا نان و مانند اینها به فقیر بدهد، ولی اگر به واسطه عذر دیگری مثلاً برای مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا ماه رمضان بعد باقی بماند، روزه‌هایی را که نگرفته باید قضا کند، و احتیاط واجب آن است که برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد.

مسئله ۱۶۷۳.  اگر به واسطه مرضی روزه ماه رمضان را نگیرد و بعد از ماه رمضان مرض او برطرف شود، ولی عذر دیگری پیدا کند که نتواند تا ماه رمضان سال بعد قضای روزه را بگیرد، باید روزه‌هایی را که نگرفته قضا نماید،  و بنا بر احتیاط واجب  برای هر روز یک مُد طعام نیز به فقیر بدهد. و همچنین است اگر در ماه رمضان غیر از مرض عذر دیگری داشته باشد و بعد از ماه رمضان آن عذر برطرف شود و تا ماه رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگیرد.

مسئله ۱۶۷۶.  اگر مرض انسان چند سال طول بکشد، بعد از آنکه خوب شد باید قضای آخرین ماه رمضان را بگیرد، و برای هر روز از سال‌های پیش یک مُد طعام به فقیر بدهد.

مسئله ۱۷۱۲. اگر انسان یقین یا اطمینان داشته باشد که روزه برایش ضرر قابل‌توجهی دارد، یا آن را احتمال بدهد، و از آن احتمال ترس برای او پیدا شود، چنانچه احتمال او در نظر عقلا بجا باشد، واجب نیست روزه بگیرد، بلکه اگر آن ضرر موجب هلاکت یا نقص عضو شود روزه حرام است، و در غیر این صورت اگر رجاءً روزه بگیرد و بعد معلوم شود ضرر قابل‌توجهی نداشته، روزه‌اش صحیح است.

مسئله ۱۷۱۳. کسی که عقیده‌اش این است که روزه برای او ضرر ندارد، اگر روزه بگیرد و بعد از مغرب بفهمد روزه برای او ضرر قابل‌توجهی داشته  بنا بر احتیاط واجب  باید قضای آن را به‌جا آورد.

رساله جامع

ج۲، مسئله ۹. اگر انسان یقین یا اطمینان یا گمان داشته باشد که روزه برایش ضرر قابل توجّهی دارد (ضرری که معمولاً تحمّل نمی‌شود) یا اینکه احتمال عقلائی ضرر مذکور را بدهد طوری که چنین احتمالی موجب ترس ضرر برایش شود،[۱] واجب نیست روزه بگیرد؛

بلکه اگر آن ضرر موجب هلاکت و مرگ یا ضرر شدید (ضرر فوق‌العاده و مهمّ) - مثل نقص عضو - شود، روزه گرفتن برای او حرام است و در واجب نبودن روزه فرقی نیست که روزه موجب پیدایش بیماری و ضرر قابل توجّه گردد یا موجب شدیدتر شدن آن یا طولانی شدن دورۀ درمان آن گردد.

ج۲، مسئله ۱۰. دخترانی که تازه به سنّ بلوغ رسیده‌اند و نیز افراد دیگر، چنانچه روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان برای آنان ضرر قابل توجّه دارد و موجب مریض شدن آنان می‌شود یا می‌ترسند مریض شوند، احکام مریض در مورد آنان جاری می‌شود؛

امّا اگر روزه گرفتن برای آنان ضرر ندارد، ولی مثلاً به علّت طولانی بودن روز یا شدّت گرما، تمام کردن روزه برای آنان سختی فوق‌العاده‌ای دارد که معمولاً قابل تحمّل نیست (حَرَج)، باید به قصد قربت مطلقه[۲] روزه بگیرند و هنگامی که به علّت ضعف شدید یا احساس تشنگی زیاد، ادامۀ روزۀ ماه مبارک رمضان بر آنان فوق‌العاده سخت شد (حَرَج)، می‌توانند آب بیاشامند یا غذا بخورند؛ ولی بنابر احتیاط واجب در خوردن و آشامیدن، تنها به مقدار ضرورت اکتفا نمایند و بنابر احتیاط واجب در بقیّۀ روز از انجام کاری که روزه را باطل می‌کند پرهیز نمایند،[۳] هرچند در هر صورت، با خوردن یا آشامیدن، روزۀ آنان باطل می‌شود.

البتّه اگر این افراد می‌‌توانند با استفاده از راه‌‌های معمول و متعارف برای تقویت، مثل سحری مقوّی خوردن یا کاهش فعالیّت بدنی در طیّ روز یا استراحت بیشتر بدون داشتن ضرر قابل توجّه و سختی فوق‌العاده (حَرَج) روزۀ ماه مبارک رمضان را بگیرند، انجام این کار لازم است.

ج۲، مسئله ۱۱. کسی که می‌داند یا اطمینان دارد روزه برای او ضرر قابل توجّهی ندارد، هرچند پزشک بگوید ضرر دارد، باید روزه بگیرد و کسی که یقین یا اطمینان یا گمان دارد که روزه برایش ضرر قابل توجّهی دارد (ضرری که معمولاً تحمّل نمی‌شود) یا احتمال عقلایی ضرر مذکور را می‌دهد طوری که چنین احتمالی موجب ترس ضرر برایش شود،[۴] هرچند پزشک بگوید ضرر ندارد، واجب نیست روزه بگیرد و جایز است افطار نماید؛

بلکه اگر ضرر مورد احتمال یا مورد اطمینان در حدّ حرام باشد، واجب است روزه نگرفته و افطار نماید و در غیر صورت ضرر حرام، فرد می‌تواند رجاءً روزه بگیرد و چنانچه بعد معلوم شود که روزه برای او ضرر قابل توجّه نداشته، روزه‌اش صحیح است.

ج۲، مسئله ۱۲. اگر فرد بیمار در بین روز ماه رمضان قبل از اذان ظهر، خوب شود و تا آن وقت، کاری که روزه را باطل می‌کند انجام نداده باشد، بنابر احتیاط واجب باید نیّت روزه کند و آن روز را روزه بگیرد و چنانچه بعد از اذان ظهر، خوب شود، روزۀ آن روز بر او واجب نیست و باید آن را قضا کند.

ج۲، مسئله ۱۳. ضررهای خفیف و مختصر، باعث نمی‌شود افطار روزه جایز گردد و با وجود این گونه ضررها روزه بر فرد واجب است.

بنابراین، اگر روزه باعث می‌شود مختصری تغییر در مزاج فرد ایجاد شود یا اندکی دمای بدنش افزایش یابد یا احساس ضعف و سستی در بدنش نماید یا باعث کاهش نور چشم به مقدار معمول گردد، به گونه‌ای که یکی دو ساعت بعد از افطار این موارد به کلّی برطرف گردد و نیز سایر ضررهای خفیف مانند اینها، که افراد عاقل از آن پرهیز نمی‌کنند و عرف مردم معمولاً آن را تحمّل می‌نمایند، چنین مواردی عذر شرعی محسوب نشده و روزه بر این افراد واجب است.

ج۲، مسئله ۱۴. اگر روزه، بر جان فردی که می‌خواهد روزه بگیرد ضرری ندارد، امّا وی می‌ترسد ضرر قابل توجّهی به آبرو یا مالش برسد (ضرری که معمولاً تحمّل نمی‌شود) و برای پیشگیری از آن، هیچ راه معقولی جز ترک روزه و افطار آن نداشته باشد، روزه بر او واجب نیست، ولی بعداً باید قضای آن را به‌جا آورد.

ج۲، مسئله ۱۵. اگر روزه گرفتن فرد، باعث از بین رفتن واجبی که از نظر اهمیّت، مساوی با روزه یا مهم‌تر از آن باشد و برای پیشگیری از آن، راهی غیر از ترک روزه و افطار آن نباشد، روزه بر او واجب نیست؛

مثل آنکه بترسد با روزه گرفتن او، ضرر قابل توجّهی بر جان یا آبرو یا مال فرد دیگری که حفظ جان یا آبرو یا مال آن فرد بر وی شرعاً واجب می‌باشد، برسد و برای پیشگیری از آن هیچ راهی جز ترک روزه و افطار آن نباشد، ولی بعداً باید قضای آن را به‌جا آورد.

ج۲، مسئله ۲۴. روزه از فرد مریض یا سالم که روزه برایش ضرر قابل توجهی دارد که معمولاً تحمّل نمی‌شود و عقلا از آن پرهیز می‌نمایند، صحیح نمی‌باشد، هرچند به حدّ ضرر حرام مثل مرگ، مرگ مغزی یا نقص عضو نرسد؛ البته، همان‌طور که قبلاً ذکر شد، در مورد ضررهای غیر حرام، اگر فرد رجاءً روزه بگیرد و بعد معلوم شود روزه برای وی ضرر قابل توجهی نداشته، روزه‌اش صحیح است.

ج۲، مسئله ۲۵. اگر کسی که معتقد است روزه برای او ضرر ندارد، روزه بگیرد و بعد از مغرب بفهمد روزه برای او ضرر قابل توجهی داشته، بنابر احتیاط واجب باید قضای آن را به‌جا آورد، هرچند ضرر به حدّ حرام هم نرسد.

ج۲، مسئله ۲۶. اگر فردی با اعتقاد یا گمان به ضرر یا احتمال عقلایی ضرر – طوری که چنین احتمالی موجی ترس برایش شود – روزه بگیرد، روزه‌اش باطل است؛ مگر آنکه بعداً معلوم شود روزه برای وی ضرر نداشته و هنگام روزه قصد قربت از او حاصل شده باشد، که در این صورت روزه‌اش صحیح است.

ج۲، مسئله ۶۴. احساس تشنگی یا ضعف داشتن، به تنهایی، عذر شرعی برای افطار روزه نیست، ولی اگر تشنگی یا ضعف فرد به قدری زیاد است که در اثر آن به سختی زیادی بیفتد که معمولاً نمی‌شود آن را تحمّل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد؛

ولی چنین شخصی در ماه مبارک رمضان بنابر احتیاط واجب باید به مقدار ضرورت و از بین رفتن آن ضعف یا تشنگی فوق‌العاده - با توضیحاتی که ذکر شد - اکتفا نموده و در بقیّۀ روز از انجام کاری که روزه را باطل می‌کند، پرهیز نماید، هرچند در هر صورت، روزه، با خوردن یا آشامیدن وی باطل می‌شود.

البتّه کسی که مریض است و مثلاً مبتلا به بیماری سنگ کلیه یا زخم معده می‌باشد و روزه برای وی ضرر قابل توجّه دارد و لازم است جهت درمان یا پیشگیری از شدّت مرض، در بین روز زیاد آب بیاشامد یا غذا بخورد، روزه بر وی واجب نیست و آشامیدن آب یا خوردن غذا برایش جایز می‌باشد و واجب نیست در بقیّۀ روز از انجام کاری که روزه را باطل می‌کند، خودداری نماید.

ج۲، مسئله ۱۴۴. در موارد زیر لازم نیست مکلّف قضای روزه را انجام دهد: ....

۶. اگر فرد به دلیل بیماری یا حیض یا نفاس، روزۀ ماه رمضان را نگیرد و قبل از گذشت زمانی که بتواند آن روزه‌هایی را که نگرفته قضا کند، بمیرد، آن روزه‌ها قضا ندارند؛ مثلاً پدری که در ماه مبارک رمضان به علّت بیماری روزه نگرفته و در روز عید فطر همان سال از دنیا رفته است، بر پسر بزرگ‌تر لازم نیست قضای روزه‌های او را بگیرد.

ج۲، مسئله ۱۸۵. اگر انسان به علّت بیماری، روزۀ ماه رمضان را نگیرد و بیماری او تا ماه رمضان سال بعد طول بکشد، به گونه‌‌ای که در تمامی ایّام سال نتواند روزه بگیرد، قضای روزه‌هایی را که نگرفته بر او واجب نیست؛ ولی باید برای هر ‌روز یک مُدّ (تقریباً ۷۵۰ گرم) طعام، یعنی گندم یا جو یا نان یا برنج و مانند اینها به فقیر بدهد که آن را «فدیۀ سالانه» هم می‌نامند. [۵]

ج۲، مسئله ۱۸۶. پرداخت کفّارۀ مذکور در مسألۀ قبل (فدیۀ سالانه)، قبل از فرا رسیدن ماه رمضان سال بعد، در بین سال - قبل از گذشتن زمان قضای روزه – [۶] صحیح نیست؛ [۷] بلکه لازم است به مقداری صبر نماید تا زمان قضای روزه بگذرد.

مثلاً کسی که سی روز کفّاره (فدیه) از ماه رمضان قبل به عهده دارد، می‌تواند با اتمام روز پانزد00هم ماه شعبان، کفّارۀ پانزده روز را بپردازد، و نیز کسی که کفّارۀ ده روز به عهدۀ اوست، با اتمام روز بیست و پنجم ماه شعبان، می‌تواند کفّارۀ پنج روز را بپردازد.

ج۲، مسأله ۱۸۸. اگر فردی که بیماری مستمرّ دارد و روزه نمی‌گیرد، به جهت ندانستن مسأله، کفّاره روزه‌اش را در سال‌های متعدّد، بعد از ماه رمضان، قبل از فرا رسیدن زمان وجوب کفّاره (فدیه) پرداخت می‌ کرده، می‌تواند آنچه را هر سال بابت کفّارۀ مریضی همان سال پرداخته، برای سال یا سال‌های گذشته‌اش حساب نماید و اگر آنچه را تا کنون پرداخته به تعداد کفّارات مریضی سال‌های گذشته بوده است، کفّارات سال‌های گذشته ادا شده است و در این صورت، تنها لازم است کفّارۀ سال اخیر را بعد از فرا رسیدن زمان آن، پرداخت نماید.[۸]

ج۲، مسأله ۱۸۹. اگر بیماری انسان چند سال طول بکشد، بعد از آنکه در بین سال آخر خوب شد، باید قضای ماه رمضان سال آخر را بگیرد و قضای روزۀ سال‌‌های قبل که به علّت بیماری، نگرفته بر او واجب نیست؛ ولی باید برای هر روز از سال‌‌های قبل یک مُدّ طعام به فقیر بدهد. [۹]

ج۲، مسأله ۱۹۰. اگر انسان به سبب بیماری ماه رمضان روزه نگیرد و بیماری او بعد از ماه رمضان نیز استمرار پیدا کند و در بین همان سال، قبل از فرا رسیدن زمان وجوب کفّاره (فدیه) [۱۰] - مثلاً بعد از گذشت شش ماه از ماه رمضان قبل - فوت نماید، روزه‌هایی که نگرفته قضا و کفّاره ندارد؛

بلکه اگر زمان مذکور نیز سپری شده، مثلاً بعد از فرا رسیدن ماه رمضان سال بعد فوت نماید، روزه-هایی که نگرفته قضا ندارد و نسبت به کفّارۀ روزه‌اش چنانچه وصیّت به ادای آنها نموده، واجب است از ثلث مالش پرداخت شود و اگر وصیت نکرده بر ورثۀ وی چیزی واجب نیست. [۱۱]

ج۲، مسأله ۱۹۲. اگر فرد به علّت بیماری، روزۀ ماه رمضان را نگیرد و بعد از ماه رمضان، بیماری او برطرف شود ولی عذر دیگری پیدا کند که نتواند تا ماه رمضان بعد قضای روزه را بگیرد، باید روزه‌هایی را که نگرفته قضا نماید و بنابر احتیاط واجب، برای هر روز یک مُدّ طعام نیز به فقیر بدهد؛

همین طور، اگر در ماه رمضان به جز بیماری، عذر دیگری داشته باشد و بعد از ماه رمضان آن عذر برطرف شود و تا ماه رمضان سال بعد به علّت بیماری نتواند روزه بگیرد، باید روزه‌هایی را که نگرفته قضا نماید و بنابر احتیاط واجب، برای هر روز یک مُدّ طعام نیز به فقیر بدهد.

ج۲، مسئله ۲۴۴. اکثر روزه‌های حرام از این قرار می‌باشند ....

۶. روزه‌ای که برای فرد ضرر دارد و آن ضرر به گونه‌ای است که موجب مرگ یا ضرر شدید همچون مرگ مغزی، قطع یا نقص اعضا یا از بین رفتن برخی از حواس مانند نابینایی ‌شود.[۱۲]

المسائل المنتخبه

بعد از مساله ۴۶۵

احکام الصوم

یجب علی کلّ إنسان أن یصوم شهر رمضان عند تحقّق هذه الشروط: ....

۵- عدم الضرر، مثل المرض الذی یضرّ معه الصوم لإیجابه شدّته أو طول برئه أو شدّة ألمه، کلّ ذلک بالمقدار المعتدّ به الذی لم تجر العادة بتحمّل مثله. ولا فرق بین الیقین بذلک والظنّ به والاحتمال الموجب لصدق الخوف المستند إلی المناشئ العقلائیة، ففی جمیع ذلک لا یجب الصوم.

وإذا أمن من الضرر علی نفسه ولکنّه خاف من الضرر علی عرضه أو ماله مع الحرج فی تحمّله لم یجب علیه الصوم. وکذلک فیما إذا زاحمه واجب مساوٍ أو أهمّ کما لو خاف علی عرض غیره أو ماله مع وجوب حفظه علیه ....

مسألة ۴۷۵: الحامل المُقْرِب إذا خافت الضرر علی نفسها أو علی جنینها جاز لها الإفطار، بل قد یجب کما إذا کان الصوم مستلزماً للإضرار المحرّم بأحدهما، وتُکفِّر عن کلّ یوم بمُدّ، ویجب علیها القضاء أیضاً.

مسألة ۵۱۵: من أفطر فی شهر رمضان لعذر من سفر أو مرض ونحوهما وجب علیه القضاء فی غیره من أیام السنة إلّا یومی العیدین (الفطر والأضحی)، فلا یجوز الصوم فیهما قضاءً وغیر قضاء من سائر أقسام الصوم حتّی النافلة.

مسألة ۵۱۹: الأحوط الأولی أن یقضی ما فاته فی شهر رمضان لعذر أو بغیر عذر أثناء سنته إلی رمضان الآتی ولا یؤخّره عنه، ولو أخّره عمداً وجب أن یکفِّر عن کلّ یوم بالتصدّق بمُدّ من الطعام، سواء فاته صوم شهر رمضان لعذر أم بدونه علی الأحوط لزوماً فی الصورة الثانیة، کما أن الأحوط وجوباً أداء الکفّارة مع التأخیر فی القضاء بغیر عمد فی الصورتین.

ولو فاته الصوم لمرض واستند التأخیر فی قضائه إلی استمرار المرض إلی رمضان الآتی بحیث لم یتمکن المکلّف من القضاء فی مجموع السنة سقط وجوب القضاء ولزمته الفدیة فقط، وهی بمقدار الکفّارة المذکورة.

منهاج الصالحین

ج۱، مسألة ۱۰۲۹: لا یصحّ الصوم من المریض - ومنه الأرمد - إذا کان یتضرّر به لإیجابه شدّته أو طول برئه أو شدّة ألمه، کلّ ذلک بالمقدار المعتدّ به الذی لم ‏تجرِ العادة بتحمّل مثله، ولا فرق بین حصول الیقین بذلک والظنّ والاحتمال الموجب لصدق الخوف المستند إلی المناشئ العقلائیة، وکذا لا یصحّ الصوم من الصحیح إذا خاف حدوث المرض فضلاً عمّا إذا علم ذلک، أمّا المریض الذی لا یتضرّر من الصوم فیجب علیه ویصحّ منه.

ج۱، مسألة ۱۰۳۱: إذا صام لاعتقاد عدم الضرر فبان الخلاف ففی صحّة صومه إشکال وإن کان الضرر بحدّ لا یحرم ارتکابه مع العلم به فلا یترک مراعاة مقتضی الاحتیاط فی ذلک، وإذا صام باعتقاد الضرر أو خوفه بطل، إلّا إذا کان قد تمشّی منه قصد القربة فإنّه یحکم بصحّته عندئذٍ إذا بان عدم الضرر بعد ذلک.

ج۱، مسألة ۱۰۳۲: قول الطبیب إذا کان یوجب الظنّ بالضرر أو احتماله الموجب لصدق الخوف جاز لأجله الإفطار، ولا یجوز الإفطار بقوله فی غیر هذه الصورة، وإذا قال الطبیب: لا ضرر فی الصوم، وکان المکلّف خائفاً جاز له الإفطار، بل یجب إذا کان الضرر المتوهّم بحدٍّ محرّم، وإلّا فیجوز له الصوم رجاءً ویجتزئ به لو بان عدم الضرر بعد ذلک.

ج۱، مسألة ۱۰۳۳: إذا برئ المریض قبل الزوال ولم‏ یتناول المفطر فالأحوط لزوماً أن ینوی ویصوم ویقضی بعد ذلک.

ج۱، مسألة ۱۰۵۰: إذا فاته شهر رمضان أو بعضه بمرض واستمرّ به المرض إلی شهر رمضان الثانی سقط قضاؤه، وتصدّق عن کلّ یوم بمدّ ولا یجزئ القضاء عن التصدّق، وأمّا إذا فاته بعذر غیر المرض وجب القضاء وتجب الفدیة أیضاً علی الأحوط لزوماً، وکذا إذا کان سبب الفوت المرض وکان العذر فی التأخیر السفر، وکذا العکس.

ج۱، مسألة ۱۰۵۲: إذا استمرّ المرض ثلاثة رمضانات وجبت الفدیة مرّة للأوّل ومرّة للثانی، وهکذا إن استمرّ إلی أربعة رمضانات، فتجب مرّة ثالثة للثالث، وهکذا، ولا تتکرّر الکفّارة للشهر الواحد.

عروه الوثقی

بعد از مساله ۲۵۰۱

فصل فی شرائط صحة الصوم [۱۳]

وهی أمور: ....

السادس: عدم المرض أو الرمد الذی یضره الصوم لإیجابه شدته أو طول برئه أو شدة ألمه [۱۴] أو نحو ذلک، سواء حصل الیقین بذلک أو الظن بل أو الاحتمال الموجب للخوف [۱۵]، بل لو خاف الصحیح من حدوث المرض لم یصح منه، وکذا إذا خاف من الضرر فی نفسه أو غیره أو عرضه أو عرض غیره أو فی مال یجب حفظه وکان وجوبه أهم فی نظر الشارع من وجوب الصوم، وکذا إذا زاحمه واجب آخر أهم منه [۱۶]، ولا یکفی الضعف وإن کان مفرطا ما دام یتحمل عادة، نعم لو کان مما لا یتحمل عادة جاز الإفطار، ولو صام بزعم عدم الضرر فبان الخلاف بعد الفراغ من الصوم ففی الصحة إشکال فلا یترک الاحتیاط بالقضاء، وإذا حکم الطبیب بأن الصوم مضر وعلم المکلف من نفسه عدم الضرر یصح صومه وإذا حکم بعدم ضرره وعلم المکلف أو ظن کونه مضرا وجب علیه ترکه [۱۷] ولا یصح منه.

[ ۲۵۳۳ ] مسألة ۱۲: إذا فاته شهر رمضان أو بعضه بمرض أو حیض أو نفاس ومات فیه لم یجب القضاء عنه، ولکن یستحب النیابة [۱۸] عنه فی أدائه، والأولی أن یکون بقصد إهداء الثواب.

[ ۲۵۳۴ ] مسألة ۱۳: إذا فاته شهر رمضان أو بعضه لعذر واستمر إلی رمضان آخر فإن کان العذر هو المرض سقط قضاؤه علی الأصح وکفّر عن کل یوم بمد والأحوط مدان، ولا یجزئ القضاء عن التکفیر نعم الأحوط الجمع بینهما، وإن کان العذر غیر المرض کالسفر ونحوه فالأقوی وجوب القضاء، وإن کان الأحوط الجمع بینه وبین المد [۱۹]، وکذا إن کان سبب الفوت هو المرض وکان العذر فی التأخیر غیره مستمرا من حین برئه إلی رمضان آخر أو العکس، فإنه یجب القضاء أیضاً فی هاتین الصورتین علی الأقوی والأحوط الجمع خصوصا فی الثانیة.

[ ۲۵۳۶ ] مسألة ۱۵: إذا استمر المرض إلی ثلاث سنین یعنی الرمضان الثالث وجبت کفارة للأولی وکفارة أخری للثانیة، ویجب علیه القضاء للثالثة إذا استمر إلی آخرها ثم برئ، وإذا استمر إلی أربع سنین وجبت للثالثة أیضاً ویقضی للرابعة إذا استمر إلی آخرها أی الرمضان الرابع، وأما إذا أخر قضاء السنة الأولی إلی سنین عدیدة فلا تتکرر الکفارة بتکررها بل تکفیه کفارة واحدة.

بعد از مساله ۲۵۵۸

وأما المحظور [۲۰] منه: ففی مواضع أیضاً ....

العاشر: صوم المریض ومن کان یضره الصوم

  1. به عبارتی، احتمال معقول ضرر را بدهد، طوری که منشأ خوف برایش شود و ملاک در این مورد خوف شخصی است، نه خوف نوعی. بنابراین، اگر فرد خودش از روزه گرفتن خوف ضرر ندارد باید روزه بگیرد، هرچند این امر معمولاً منشأ خوف برای اهل عرف محسوب شود.
  2. یعنی خصوص روزۀ واجب را نیّت نکند؛ بلکه از مبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار به‌طور کلّی، قربةً إلی اللّه باشد.
  3. البتّه، در این فرض اگر فرد به احتیاط عمل نکند، بنابر احتیاط واجب مرتکب معصیت شده، ولی کفّاره بر او واجب نمی‌شود.
  4. به عبارتی، احتمال معقول ضرر را بدهد، طوری که منشأ خوف برایش شود.
  5. توضیح بیشتر پیرامون احکام فدیۀ سالانه، در فصل «کفّارات» ذکر می‌شود.
  6. به عبارتی قبل از زمان واجب شدن فدیه.
  7. هرچند بداند بیماری او تا ماه رمضان بعد ادامه دارد و نمی‌تواند قضای روزه‌ها را به‌جا آورد
  8. مشابه حکم مذکور، در مورد فردی که کفّاره‌های تأخیر روزه قضای خویش را زودتر از زمان وجوب آن پرداخت می‌کرده نیز جاری است.
  9. مثلاً فردی ‌که به جهت بیماری، سه سال پی ‌در پی ‌روزه نگرفته و قبل از فرا رسیدن ماه رمضان سال چهارم، در اوّل ماه رجب، بیماری ‌او بر طرف شده. در این صورت، قضای ‌روزه‌‌های ‌سال اوّل و دوّم از او ساقط است و باید برای ‌هر روز از آن دو سال، کفّاره (فدیه) پرداخت نماید و امّا نسبت به سال سوّم، باید قضای ‌روزه‌‌های ‌آن سال را انجام دهد و در صورتی ‌که قضای ‌روزه‌‌های ‌سال سوّم را تا قبل از فرا رسیدن ماه رمضان سال چهارم به‌جا آورد، پرداخت فدیه و کفّارۀ تأخیر بابت سال سوّم بر او واجب نیست.
  10. زمان واجب شدن کفّاره بابت مریضی مستمرّ، در مسألۀ «۱۸۶» ذکر شد.
  11. هرچند احتیاط مستحب است ورثۀ بالغ رشید (غیر محجور)، کفّارات متوفّی را از سهم خویش بپردازند.
  12. شایان ذکر است، همچنان که قبلاً ذکر شد، اگر انسان یقین یا اطمینان یا گمان داشته باشد روزه برایش ضرر قابل توجّهی دارد که معمولاً تحمّل نمی‌شود یا احتمال معقول آن را دهد طوری که چنین احتمالی منشأ خوف (ترس) برایش‌شود، روزه‌اش صحیح نمی‌باشد، هرچند ضرر مذکور به حدّ حرمت نرسد و منظور از ضرر حرام، ضرری است که موجب هلاکت و مرگ، مرگ مغزی، قطع یا نقص اعضا و مانند آن باشد.
  13. (فی شرائط صحة الصوم): بالمعنی الجامع بین شرط المتعلق وشرط الأمر وشرط عدم لزوم القضاء عقوبة.
  14. (أو شدة ألمه): کل ذلک بالمقدار المعتد به الذی لم تجر العادة بتحمل مثله.
  15. (أو الاحتمال الموجب للخوف): المستند إلی المناشئ العقلائیة.
  16. (وکذا إذا زاحمه واجب آخر أهم منه): الظاهر عدم بطلان الصوم بذلک فإن حکم العقل بلزوم صرف القدرة فی غیره لا یقتضی انتفاء الأمر به مطلقا ومنه یظهر الحال فی بعض الصور المتقدمة.
  17. (وجب علیه ترکه): إذا کان الضرر المظنون بحد محرم وإلا فیجوز له الصوم رجاء ویصح لو کان مخطئا فی اعتقاده.
  18. (ولکن یستحب النیابة): الظاهر عدم استحباب النیابة بعنوان القضاء.
  19. (وإن کان الأحوط الجمع بینه وبین المد): لا یترک الاحتیاط بالجمع فیه وفیما بعده من الصورتین.
  20. (وأما المحظور) : بالمعنی الأعم من المحظور ذاتا أو تشریعا، وکذا المحظور بالعرض لانطباق عنوان محرم علیه أو ملازمته له اتفاقا والفساد فی الشق الأخیر محل تأمل.