طبق نظر آیت الله سیستانی:
یکی از شرایط وجوب روزه این است که روزهگرفتن برای مکلف ضرر قابل توجهی نداشته باشد؛ حتی اگر فرد بترسد که روزهگرفتن باعث ضرر قابل توجهی برایش شود، روزه بر او واجب نیست.
نکته۱: این ضرر شامل طولانیشدن مریضی یا شدّتپیداکردن مریضی نیز میشود.
نکته۲: اگر روزهگرفتن موجب ضرر قابل توجهی به آبرو یا مال روزهدار شود، روزه واجب نیست.
استفتائات
منابع فقهی
توضیح المسائل
مسأله ۱۷۱۲ ـ اگر انسان یقین یا اطمینان داشته باشد که روزه برایش ضرر قابلتوجهی دارد، یا آن را احتمال بدهد، و از آن احتمال ترس برای او پیدا شود، چنانچه احتمال او در نظر عقلا بجا باشد، واجب نیست روزه بگیرد، بلکه اگر آن ضرر موجب هلاکت یا نقص عضو شود روزه حرام است، و در غیر این صورت اگر رجاءً روزه بگیرد و بعد معلوم شود ضرر قابلتوجهی نداشته، روزهاش صحیح است.
رساله جامع
مسأله ۹. اگر انسان یقین یا اطمینان یا گمان داشته باشد که روزه برایش ضرر قابل توجّهی دارد (ضرری که معمولاً تحمّل نمیشود) یا اینکه احتمال عقلائی ضرر مذکور را بدهد طوری که چنین احتمالی موجب ترس ضرر برایش شود،[۱] واجب نیست روزه بگیرد؛
بلکه اگر آن ضرر موجب هلاکت و مرگ یا ضرر شدید (ضرر فوقالعاده و مهمّ) - مثل نقص عضو - شود، روزه گرفتن برای او حرام است و در واجب نبودن روزه فرقی نیست که روزه موجب پیدایش بیماری و ضرر قابل توجّه گردد یا موجب شدیدتر شدن آن یا طولانی شدن دورۀ درمان آن گردد.
مسأله ۱۰. دخترانی که تازه به سنّ بلوغ رسیدهاند و نیز افراد دیگر، چنانچه روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان برای آنان ضرر قابل توجّه دارد و موجب مریض شدن آنان میشود یا میترسند مریض شوند، احکام مریض در مورد آنان جاری میشود؛
امّا اگر روزه گرفتن برای آنان ضرر ندارد، ولی مثلاً به علّت طولانی بودن روز یا شدّت گرما، تمام کردن روزه برای آنان سختی فوقالعادهای دارد که معمولاً قابل تحمّل نیست (حَرَج)، باید به قصد قربت مطلقه[۲] روزه بگیرند و هنگامی که به علّت ضعف شدید یا احساس تشنگی زیاد، ادامۀ روزۀ ماه مبارک رمضان بر آنان فوقالعاده سخت شد (حَرَج)، میتوانند آب بیاشامند یا غذا بخورند؛ ولی بنابر احتیاط واجب در خوردن و آشامیدن، تنها به مقدار ضرورت اکتفا نمایند و بنابر احتیاط واجب در بقیّۀ روز از انجام کاری که روزه را باطل میکند پرهیز نمایند،[۳] هرچند در هر صورت، با خوردن یا آشامیدن، روزۀ آنان باطل میشود.
البتّه اگر این افراد میتوانند با استفاده از راههای معمول و متعارف برای تقویت، مثل سحری مقوّی خوردن یا کاهش فعالیّت بدنی در طیّ روز یا استراحت بیشتر بدون داشتن ضرر قابل توجّه و سختی فوقالعاده (حَرَج) روزۀ ماه مبارک رمضان را بگیرند، انجام این کار لازم است.
مسأله ۱۱. کسی که میداند یا اطمینان دارد روزه برای او ضرر قابل توجّهی ندارد، هرچند پزشک بگوید ضرر دارد، باید روزه بگیرد و کسی که یقین یا اطمینان یا گمان دارد که روزه برایش ضرر قابل توجّهی دارد (ضرری که معمولاً تحمّل نمیشود) یا احتمال عقلایی ضرر مذکور را میدهد طوری که چنین احتمالی موجب ترس ضرر برایش شود،[۴] هرچند پزشک بگوید ضرر ندارد، واجب نیست روزه بگیرد و جایز است افطار نماید؛
بلکه اگر ضرر مورد احتمال یا مورد اطمینان در حدّ حرام باشد، واجب است روزه نگرفته و افطار نماید و در غیر صورت ضرر حرام، فرد میتواند رجاءً روزه بگیرد و چنانچه بعد معلوم شود که روزه برای او ضرر قابل توجّه نداشته، روزهاش صحیح است.
مسأله ۱۳. ضررهای خفیف و مختصر، باعث نمیشود افطار روزه جایز گردد و با وجود این گونه ضررها روزه بر فرد واجب است.
بنابراین، اگر روزه باعث میشود مختصری تغییر در مزاج فرد ایجاد شود یا اندکی دمای بدنش افزایش یابد یا احساس ضعف و سستی در بدنش نماید یا باعث کاهش نور چشم به مقدار معمول گردد، به گونهای که یکی دو ساعت بعد از افطار این موارد به کلّی برطرف گردد و نیز سایر ضررهای خفیف مانند اینها، که افراد عاقل از آن پرهیز نمیکنند و عرف مردم معمولاً آن را تحمّل مینمایند، چنین مواردی عذر شرعی محسوب نشده و روزه بر این افراد واجب است.
مسأله ۱۴. اگر روزه، بر جان فردی که میخواهد روزه بگیرد ضرری ندارد، امّا وی میترسد ضرر قابل توجّهی به آبرو یا مالش برسد (ضرری که معمولاً تحمّل نمیشود) و برای پیشگیری از آن، هیچ راه معقولی جز ترک روزه و افطار آن نداشته باشد، روزه بر او واجب نیست، ولی بعداً باید قضای آن را بهجا آورد.
مسأله ۱۵. اگر روزه گرفتن فرد، باعث از بین رفتن واجبی که از نظر اهمیّت، مساوی با روزه یا مهمتر از آن باشد و برای پیشگیری از آن، راهی غیر از ترک روزه و افطار آن نباشد، روزه بر او واجب نیست؛
مثل آنکه بترسد با روزه گرفتن او، ضرر قابل توجّهی بر جان یا آبرو یا مال فرد دیگری که حفظ جان یا آبرو یا مال آن فرد بر وی شرعاً واجب میباشد، برسد و برای پیشگیری از آن هیچ راهی جز ترک روزه و افطار آن نباشد، ولی بعداً باید قضای آن را بهجا آورد.
مسأله ۲۴. روزه از فرد مریض یا سالم که روزه برایش ضرر قابل توجهی دارد که معمولاً تحمّل نمیشود و عقلا از آن پرهیز مینمایند، صحیح نمیباشد، هرچند به حدّ ضرر حرام مثل مرگ، مرگ مغزی یا نقص عضو نرسد؛ البته، همانطور که قبلاً ذکر شد، در مورد ضررهای غیر حرام، اگر فرد رجاءً روزه بگیرد و بعد معلوم شود روزه برای وی ضرر قابل توجهی نداشته، روزهاش صحیح است.
مسأله ۲۵. اگر کسی که معتقد است روزه برای او ضرر ندارد، روزه بگیرد و بعد از مغرب بفهمد روزه برای او ضرر قابل توجهی داشته، بنابر احتیاط واجب باید قضای آن را بهجا آورد، هرچند ضرر به حدّ حرام هم نرسد.
مسأله ۲۶. اگر فردی با اعتقاد یا گمان به ضرر یا احتمال عقلایی ضرر – طوری که چنین احتمالی موجی ترس برایش شود – روزه بگیرد، روزهاش باطل است؛ مگر آنکه بعداً معلوم شود روزه برای وی ضرر نداشته و هنگام روزه قصد قربت از او حاصل شده باشد، که در این صورت روزهاش صحیح است.
مسأله ۶۴. احساس تشنگی یا ضعف داشتن، به تنهایی، عذر شرعی برای افطار روزه نیست، ولی اگر تشنگی یا ضعف فرد به قدری زیاد است که در اثر آن به سختی زیادی بیفتد که معمولاً نمیشود آن را تحمّل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد؛
ولی چنین شخصی در ماه مبارک رمضان بنابر احتیاط واجب باید به مقدار ضرورت و از بین رفتن آن ضعف یا تشنگی فوقالعاده - با توضیحاتی که ذکر شد - اکتفا نموده و در بقیّۀ روز از انجام کاری که روزه را باطل میکند، پرهیز نماید، هرچند در هر صورت، روزه، با خوردن یا آشامیدن وی باطل میشود.
البتّه کسی که مریض است و مثلاً مبتلا به بیماری سنگ کلیه یا زخم معده میباشد و روزه برای وی ضرر قابل توجّه دارد و لازم است جهت درمان یا پیشگیری از شدّت مرض، در بین روز زیاد آب بیاشامد یا غذا بخورد، روزه بر وی واجب نیست و آشامیدن آب یا خوردن غذا برایش جایز میباشد و واجب نیست در بقیّۀ روز از انجام کاری که روزه را باطل میکند، خودداری نماید.
مسأله ۲۴۴. اکثر روزههای حرام از این قرار میباشند
.... ۶. روزهای که برای فرد ضرر دارد و آن ضرر به گونهای است که موجب مرگ یا ضرر شدید همچون مرگ مغزی، قطع یا نقص اعضا یا از بین رفتن برخی از حواس مانند نابینایی شود.[۵]
المسائل المنتخبه
بعد از مساله 465
احکام الصوم
یجب علی کلّ إنسان أن یصوم شهر رمضان عند تحقّق هذه الشروط:
.... ۵- عدم الضرر، مثل المرض الذی یضرّ معه الصوم لإیجابه شدّته أو طول برئه أو شدّة ألمه، کلّ ذلک بالمقدار المعتدّ به الذی لم تجر العادة بتحمّل مثله. ولا فرق بین الیقین بذلک والظنّ به والاحتمال الموجب لصدق الخوف المستند إلی المناشئ العقلائیة، ففی جمیع ذلک لا یجب الصوم.
وإذا أمن من الضرر علی نفسه ولکنّه خاف من الضرر علی عرضه أو ماله مع الحرج فی تحمّله لم یجب علیه الصوم. وکذلک فیما إذا زاحمه واجب مساوٍ أو أهمّ کما لو خاف علی عرض غیره أو ماله مع وجوب حفظه علیه ....
(مسألة ۴۷۵): الحامل المُقْرِب إذا خافت الضرر علی نفسها أو علی جنینها جاز لها الإفطار، بل قد یجب کما إذا کان الصوم مستلزماً للإضرار المحرّم بأحدهما، وتُکفِّر عن کلّ یوم بمُدّ، ویجب علیها القضاء أیضاً.
منهاج الصالحین
مسألة ۱۰۲۹: لا یصحّ الصوم من المریض - ومنه الأرمد - إذا کان یتضرّر به لإیجابه شدّته أو طول برئه أو شدّة ألمه، کلّ ذلک بالمقدار المعتدّ به الذی لم تجرِ العادة بتحمّل مثله، ولا فرق بین حصول الیقین بذلک والظنّ والاحتمال الموجب لصدق الخوف المستند إلی المناشئ العقلائیة، وکذا لا یصحّ الصوم من الصحیح إذا خاف حدوث المرض فضلاً عمّا إذا علم ذلک، أمّا المریض الذی لا یتضرّر من الصوم فیجب علیه ویصحّ منه.
مسألة ۱۰۳۱: إذا صام لاعتقاد عدم الضرر فبان الخلاف ففی صحّة صومه إشکال وإن کان الضرر بحدّ لا یحرم ارتکابه مع العلم به فلا یترک مراعاة مقتضی الاحتیاط فی ذلک، وإذا صام باعتقاد الضرر أو خوفه بطل، إلّا إذا کان قد تمشّی منه قصد القربة فإنّه یحکم بصحّته عندئذٍ إذا بان عدم الضرر بعد ذلک.
مسألة ۱۰۳۲: قول الطبیب إذا کان یوجب الظنّ بالضرر أو احتماله الموجب لصدق الخوف جاز لأجله الإفطار، ولا یجوز الإفطار بقوله فی غیر هذه الصورة، وإذا قال الطبیب: لا ضرر فی الصوم، وکان المکلّف خائفاً جاز له الإفطار، بل یجب إذا کان الضرر المتوهّم بحدٍّ محرّم، وإلّا فیجوز له الصوم رجاءً ویجتزئ به لو بان عدم الضرر بعد ذلک.
عروه الوثقی
بعد از مساله 2501
فصل فی شرائط صحة الصوم (۱۴۲۶)
وهی أمور : ....
السادس : عدم المرض أو الرمد الذی یضره الصوم لإیجابه شدته أو طول برئه أو شدة ألمه (۱۴۳۳) أو نحو ذلک، سواء حصل الیقین بذلک أو الظن بل أو الاحتمال الموجب للخوف (۱۴۳۴)، بل لو خاف الصحیح من حدوث المرض لم یصح منه، وکذا إذا خاف من الضرر فی نفسه أو غیره أو عرضه أو عرض غیره أو فی مال یجب حفظه وکان وجوبه أهم فی نظر الشارع من وجوب الصوم، وکذا إذا زاحمه واجب آخر أهم منه (۱۴۳۵)، ولا یکفی الضعف وإن کان مفرطا ما دام یتحمل عادة، نعم لو کان مما لا یتحمل عادة جاز الإفطار، ولو صام بزعم عدم الضرر فبان الخلاف بعد الفراغ من الصوم ففی الصحة إشکال فلا یترک الاحتیاط بالقضاء، وإذا حکم الطبیب بأن الصوم مضر وعلم المکلف من نفسه عدم الضرر یصح صومه وإذا حکم بعدم ضرره وعلم المکلف أو ظن کونه مضرا وجب علیه ترکه (۱۴۳۶) ولا یصح منه.
(۱۴۲۶) (فی شرائط صحة الصوم) : بالمعنی الجامع بین شرط المتعلق وشرط الأمر وشرط عدم لزوم القضاء عقوبة.
(۱۴۳۳) (أو شدة ألمه) : کل ذلک بالمقدار المعتد به الذی لم تجر العادة بتحمل مثله.
(۱۴۳۴) (أو الاحتمال الموجب للخوف) : المستند إلی المناشئ العقلائیة.
(۱۴۳۵) (وکذا إذا زاحمه واجب آخر أهم منه) : الظاهر عدم بطلان الصوم بذلک فإن حکم العقل بلزوم صرف القدرة فی غیره لا یقتضی انتفاء الأمر به مطلقا ومنه یظهر الحال فی بعض الصور المتقدمة.
(۱۴۳۶) (وجب علیه ترکه) : إذا کان الضرر المظنون بحد محرم وإلا فیجوز له الصوم رجاء ویصح لو کان مخطئا فی اعتقاده.
بعد از مساله 2558
وأما المحظور (۱۵۲۲) منه : ففی مواضع أیضاً ....
العاشر : صوم المریض ومن کان یضره الصوم
- ↑ به عبارتی، احتمال معقول ضرر را بدهد، طوری که منشأ خوف برایش شود و ملاک در این مورد خوف شخصی است، نه خوف نوعی. بنابراین، اگر فرد خودش از روزه گرفتن خوف ضرر ندارد باید روزه بگیرد، هرچند این امر معمولاً منشأ خوف برای اهل عرف محسوب شود.
- ↑ یعنی خصوص روزۀ واجب را نیّت نکند؛ بلکه از مبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار بهطور کلّی، قربةً إلی اللّه باشد.
- ↑ البتّه، در این فرض اگر فرد به احتیاط عمل نکند، بنابر احتیاط واجب مرتکب معصیت شده، ولی کفّاره بر او واجب نمیشود.
- ↑ به عبارتی، احتمال معقول ضرر را بدهد، طوری که منشأ خوف برایش شود.
- ↑ شایان ذکر است، همچنان که قبلاً ذکر شد، اگر انسان یقین یا اطمینان یا گمان داشته باشد روزه برایش ضرر قابل توجّهی دارد که معمولاً تحمّل نمیشود یا احتمال معقول آن را دهد طوری که چنین احتمالی منشأ خوف (ترس) برایششود، روزهاش صحیح نمیباشد، هرچند ضرر مذکور به حدّ حرمت نرسد و منظور از ضرر حرام، ضرری است که موجب هلاکت و مرگ، مرگ مغزی، قطع یا نقص اعضا و مانند آن باشد.