مواردی که تأخیر نماز جایز یا بهتر است
بهطور کلی خواندن نماز در اول وقت بهتر است، مگر در برخی موارد:
- نماز ظهر و عصر برای کسی که میخواهد نافله آنها را بخواند، همچنین نماز صبح برای کسی که نافلهاش را پیش از اذان صبح نخوانده است.
- کسی که نماز قضا بر عهده دارد و میخواهد آن را قبل از نماز اداء بخواند.
- کسی که نیاز به دفع ادرار یا مدفوع و مانند آن دارد، نماز را عقب بیندازد تا با آرامش بخواند.
- کسی که دل و ذهنش آماده نماز نیست، میتواند صبر کند تا حالت حضور قلب پیدا کند.
- برای برپاشدن نماز جماعت، بهشرطی که وقت فضیلت نگذرد.
- کسی که هنگام اذان صبح متوجه داخلشدن وقت نماز شود و بخواهد نماز شب بخواند.
- مسافر شتابزده که وقت فضیلت نماز برای او توسعه داده شده است.
- تأخیر نماز عصر و عشاء تا رسیدن وقت فضیلت آنها.
- تأخیر نماز مغرب و عشاء برای حاجی که میخواهد از عرفات به مشعر برود.
- نماز مغرب برای روزهداری که کسی منتظر اوست یا میل زیادی به غذا دارد که نمیتواند با حضور قلب نماز بخواند.
همسو: موارد وجوب تأخیر
استفتائات
منابع فقهی
توضیح المسائل
مسئله ۱۷۱۸ . مستحب است روزهدار نماز مغرب و عشا را پیش از افطار کردن بخواند، ولی اگر کسی منتظر اوست یا میل زیادی به غذا دارد که نمیتواند با حضور قلب نماز بخواند، بهتر است اوّل افطار کند، ولی تا ممکن است نماز را در وقت فضیلت آن بهجا آورد.
رساله جامع
ج۲، مسئله ۲۴۸. مستحب است روزهدار نماز مغرب را قبل از افطار کردن بخواند؛ ولی اگر کسی منتظر اوست یا میل زیادی به غذا دارد که نمیتواند با حضور قلب نماز بخواند، بهتر است اوّل افطار کند؛ البتّه تا حدّ امکان نماز را در وقت فضیلت آن بهجا آورد.
عروه الوثقی
[۱۲۰۳] مسألة ۱۳: قد مر أن الأفضل فی کل صلاة تعجیلها، فنقول: یستثنی من ذلک موارد:
الأول: الظهر والعصر لمن أراد الإتیان بنافلتهما وکذا الفجر إذا لم یقدم نافلتها قبل دخول الوقت.
الثانی: مطلق الحاضرة لمن علیه فائتة وأراد إتیانها.
الثالث: فی المتیمم مع احتمال زوال العذر أو رجائه [(او رجائه): تقدم ان الاقوی عدم صحة التیمم مع الرجاء، واما مع عدمه فلم یثبت استحباب تأخیره الی آخر الوقت.]، وأما فی غیره من الاعذار فالأقوی وجوب التأخیر [(فالاقوی وجوب التأخیر): بل الاقوی عدم الوجوب.] وعدم جواز البدار.
الرابع: لمدافعة الاخبثین ونحوهما فیؤخر لدفعهما.
الخامس: إذا لم یکن له إقبال فیؤخر إلی حصوله.
السادس: لانتظار الجماعة إذا لم یفض إلی الإفراط فی التأخیر [(الی الافراط فی التأخیر): لم تثبت اولویة انتظار الجماعة مع استلزامه فوات وقت الفضیلة.]، وکذا لتحصیل کمال آخر [(کمال آخر): اطلاقه محل نظر.] کحضور المسجد أو کثرة المقتدین أو نحو ذلک.
السابع: تأخیر الفجر عند مزاحمة صلاة اللیل إذا صلی منها أربع رکعات [(أربع رکعات): فیه تأمل، نعم اذا انتبه عند طلوع الفجر فله تقدیم صلاة اللیل بتمامها علی الفریضة وله تقدیم خصوص الوتر ثم الاتیان بالفریضة ثم ببقیة الرکعات.] .
الثامن: المسافر المستعجل. [(المسافر المستعجل): قد مر توسعة وقت فضیلة المغرب الی ربع اللیل للمسافر واما ما فی المتن فلم یثبت.]
التاسع: المربیة للصبی تؤخر الظهرین [(تؤخر الظهرین): تقدم الکلام فیه فی الخامس مما یعفی عنه فی الصلاة.] لتجمعهما مع العشاءین بغسل واحد لثوبها.
العاشر: المستحاضة الکبری [(المستحاضة الکبری): اذا کانت سائلة الدم، والافضل لها خمسة اغسال واذا ارادت الجمع بین الصلاتین فالافضل ان تختار التأخیر علی النحو المذکور فی المتن أو التعجیل بالاغتسال عند الظهر والمغرب والاتیان بالصلاتین معاً.] تؤخر الظهر والمغرب إلی آخر وقت فضیلتهما لتجمع بین الأولی والعصر وبین الثانیة والعشاء بغسل واحد.
الحادی عشر: العشاء تؤخر إلی وقت فضیلتها وهو بعد ذهاب الشفق، بل الأولی تأخیر العصر إلی المثل [(بل الاولی تأخیر العصر الی المثل): تقدم الکلام فیه وفیما بعده.] وإن کان ابتداء وقت فضیلتها من الزوال .
الثانی عشر: المغرب والعشاء لمن أفاض من عرفات إلی المشعر، فإنه یؤخرهما ولو إلی ربع اللیل بل ولو إلی ثلثه [(ولو الی ثلثه): بل ولو بعده ما لم یبلغ النصف.] .
الثالث عشر: من خشی الحر [(من خشی الحر): الظاهر استحباب الابراد فی القیظ بتأخیر الظهر الی المثل والعصر الی المثلین مطلقاً.] یؤخر الظهر إلی المثل لیبرد بها.
الرابع عشر: صلاة المغرب فی حق من تتوق نفسه إلی الافطار أو ینتظره أحد.
قبل از مسأله ۲۵۰۱
.... ویستحب تأخیر الإفطار حتی یصلی العشائین لتکتب صلاته صلاة الصائم، إلا أن یکون هناک من ینتظره للإفطار أو تنازعه نفسه علی وجه یسلبه الخضوع والإقبال ولو کان لأجل القهوة والتتن والتریاک فإن الأفضل حینئذ الإفطار ثم الصلاة مع المحافظة علی وقت الفضیلة بقدر الإمکان.