طبق نظر آیت الله سیستانی:
معیار در ضررداشتن روزه تشخیص خود فرد است، نه گفتۀ پزشک و دکتر.
لذا اگر فرد بترسد که روزهگرفتن باعث ضرر قابل توجهی برایش شود، روزه بر او واجب نیست؛ گرچه دکتر بگوید روزه برایت ضرر ندارد.
و همینطور اگر مکلف بداند روزه برایش ضرر قابل توجهی ندارد، روزهگرفتن بر او واجب است، گرچه دکتر بگوید روزه برایت ضرر دارد.
استفتائات
منابع فقهی
توضیح المسائل
مسأله ۱۷۱۱. کسی که میداند روزه برای او ضرر قابلتوجهی ندارد، اگرچه دکتر بگوید ضرر دارد، باید روزه بگیرد، و کسی که یقین یا گمان دارد که روزه برایش ضرر قابلتوجهی دارد، اگرچه دکتر بگوید ضرر ندارد، واجب نیست روزه بگیرد.
رساله جامع
مسأله ۱۱. کسی که میداند یا اطمینان دارد روزه برای او ضرر قابل توجّهی ندارد، هرچند پزشک بگوید ضرر دارد، باید روزه بگیرد و کسی که یقین یا اطمینان یا گمان دارد که روزه برایش ضرر قابل توجّهی دارد (ضرری که معمولاً تحمّل نمیشود) یا احتمال عقلایی ضرر مذکور را میدهد طوری که چنین احتمالی موجب ترس ضرر برایش شود،[۴] هرچند پزشک بگوید ضرر ندارد، واجب نیست روزه بگیرد و جایز است افطار نماید؛
بلکه اگر ضرر مورد احتمال یا مورد اطمینان در حدّ حرام باشد، واجب است روزه نگرفته و افطار نماید و در غیر صورت ضرر حرام، فرد میتواند رجاءً روزه بگیرد و چنانچه بعد معلوم شود که روزه برای او ضرر قابل توجّه نداشته، روزهاش صحیح است.
۴. به عبارتی، احتمال معقول ضرر را بدهد، طوری که منشأ خوف برایش شود.
منهاج الصالحین
مسألة ۱۰۳۲: قول الطبیب إذا کان یوجب الظنّ بالضرر أو احتماله الموجب لصدق الخوف جاز لأجله الإفطار، ولا یجوز الإفطار بقوله فی غیر هذه الصورة، وإذا قال الطبیب: لا ضرر فی الصوم، وکان المکلّف خائفاً جاز له الإفطار، بل یجب إذا کان الضرر المتوهّم بحدٍّ محرّم، وإلّا فیجوز له الصوم رجاءً ویجتزئ به لو بان عدم الضرر بعد ذلک.
عروه الوثقی
بعد مساله 2501
فصل فی شرائط صحة الصوم (۱۴۲۶)
وهی أمور : ....
السادس : عدم المرض أو الرمد الذی یضره الصوم لإیجابه شدته أو طول برئه أو شدة ألمه (۱۴۳۳) أو نحو ذلک، .... وإذا حکم الطبیب بأن الصوم مضر وعلم المکلف من نفسه عدم الضرر یصح صومه وإذا حکم بعدم ضرره وعلم المکلف أو ظن کونه مضرا وجب علیه ترکه (۱۴۳۶) ولا یصح منه.