ساقط‌شدن اذان و اقامه

از ویکی احکام

بر اساس نظر آیت‌الله سیستانی:

در برخی موارد اذان و اقامه ساقط می‌شوند، به این معنی که یا نباید اذان و اقامه گفته شود یا تأکید ویژه‌ای نسبت به گفتن اذان و اقامه وجود ندارد.

موارد سقوط اذان و اقامه

۱. اگر مأموم بخواهد به نماز جماعتی اقتدا کند که اذان و اقامه را گفته‌اند، نباید اذان و اقامه بگوید.

۲. اگر امام جماعت بخواهد برای جماعتی امامت کند که اذان و اقامه را گفته‌اند، نباید اذان و اقامه بگوید.

۳. اگر شخصی تصمیم دارد نماز بخواند، و قبل از نماز، اذان و اقامۀ فرد دیگری را بشنود یا به گوشش برسد، می‌تواند به آن اکتفا کند.

۴. اگر فرد زمانی به جماعت برسد که نماز تمام شده، چنانچه بخواهد نمازش را با جماعت دیگری بخواند، نباید اذان و اقامه بگوید و اگر بخواهد نمازش را فرادا بخواند، تأکیدی بر گفتن اذان و اقامه نیست و اگر خواست بگوید، بهتر است بسیار آهسته بگوید.

شرایط ساقط‌شدن اذان و اقامه در مورد چهارم:

  • نماز جماعت در مسجد برگزار شده باشد
  • برای آن نماز، اذان و اقامه گفته شده باشد
  • نماز جماعت صحیح برگزار شده باشد
  • فرد بخواهد در همان مکان نماز بخواند
  • نماز فرد و نماز جماعت هر دو ادائی باشد
  • وقت نماز فرد و نماز جماعت مشترک باشد

استفتائات

پرسش: خواندن اذان و اقامه در مسجد وقتی نماز جماعت برقرار است برای ماموم یا کسی که می خواهد نماز خود را فرادی بخواند به عنوان یک عمل مستحبی لازم است ؟

پاسخ: اذان و اقامه برکسی که با آن جماعت نماز می خواند ساقط است هرچند اذان و اقامه را نشنیده باشد و همچنین برای کسی که اذان و اقامه دیگری را شنیده باشد در صورتی که بین اذان و اقامه و نمازی که می خواهد بخواند فاصله زیادی نشده باشد.

پرسش: اگر بین دو نماز به اندازه ده دقیقه (دعا خواندن) فاصله بیفتد، آیا اذان نماز دوم باز هم ساقط است؟ و اگر کسی اذان دوم را در این شرایط می گوید حکم نماز او چیست؟

پاسخ: فاصله افتادن بین نماز اول و نماز دوم با تعقیبات و دعا ضرر ندارد و اذان دوم صحیح است.

السؤال: دخلت فی مجموعة أذّنوا لصلاة الجماعة وأقاموا لها، لکنّی لم أسمع الأذان ولا الإقامة ولم تنعقد الصلاة بعدُ ولکن کانت علی شرف الانعقاد، فهل یستحب لی الإتیان بالأذان والإقامة ثمّ الالتحاق بالجماعة؟

الجواب: یسقط الأذان والإقامة جمیعاً فی مفروض السؤال.

السؤال: هناک من یدّعی أنّ سماحة السید (حفظه الله) یری سقوط الأذان ما بین الفریضتین إذا جُمِع بینهما وإن أُقیمت النافلة، فهل هذا المدّعی صحیح؟

الجواب: إذا کان فعل النافلة یستغرق وقتاً معتدّاً به - کما هو المتعارف بین صلاتی المغرب والعشاء - فلا بأس بالأذان للثانیة.

السؤال: سمعت شخصاً یؤذِّن ویقیم للصلاة فهل یجزی ذلک عن إتیانی بالأذان والإقامة أم یستحب لی الإتیان بهما أیضاً؟

الجواب: إذا سمع المکلّف شخصاً آخر یؤذّن ویقیم للصلاة یسقط الأذان والإقامة عنه، بشرط أن لا یقع بین صلاته وبین ما سمعه فصل کثیر وأن یسمع تمام الفصول، ومع فرض النقصان یجوز له أن یتمّ ما نقصه القائل، ولا فرق فیما ذُکر بین أن یکون الآتی بهما إماماً أو مأموماً أو منفرداً.

السؤال: إذا جمع المکلَّف بین الظهر والعصر، أو بین المغرب والعشاء، فهل یسقط عنه الأذان للفریضة الثانیة، وهل یکون سقوطه عزیمة أم رخصة؟ ثم إذا فصل بین الفریضتین بدعاء قصیر أو بمثل تسبیحة الزهراء (علیها السلام) فهل یؤذِّن للصلاة الثانیة؟

الجواب: المختار سقوط الأذان للصلاة الثانیة من المشترکتین فی الوقت إذا جمع بینهما وأذّن للأولی، وفی کون السقوط رخصة أو عزیمة تأمّل فالأحوط ترکه بداعی المشروعیّة، ولا یکفی فی عدم السقوط الفصل بمجرد قراءة تسبیح الزهراء (علیها السلام) والتعقیبات المختصرة، ولا یبعد کفایة الفصل بالنافلة والتعقیبات المتعارفة للأذان لصلاة العشاء.

منابع فقهی

توضیح المسائل

مسئله ۹۰۸ . در همه مواردی که نمازگزار، دو نماز را که یک وقت مشترک دارند پشت سر هم می‏خواند، اگر برای نماز اوّل اذان گفته باشد، اذان از نماز بعدی ساقط است، خواه جمع میان دو نماز بهتر نباشد، یا آنکه بهتر باشد مثل جمع بین نماز ظهر و عصر در روز عرفه که روز نهم ماه ذی‌حجه است، اگر آنها را در وقت فضیلت نماز ظهر انجام دهد هرچند در عرفات نباشد، و جمع بین نماز مغرب و عشای عید قربان برای کسی که در مشعر الحرام باشد، و آنها را در وقت فضیلت نماز عشاء جمع کند، و ساقط شدن اذان در این موارد مشروط به آن است که فاصله زیادی میان دو نماز نباشد، ولی فاصله شدن نافله و تعقیب ضرر ندارد، و احتیاط واجب آن است که در این موارد اذان را به قصد مشروعیت نیاورد، بلکه آوردن اذان در دو مورد مذکور در روز عرفه و در مشعر با شرایطی که گفته شد هرچند بدون قصد مشروعیت باشد، خلاف احتیاط است.

مسئله ۹۰۹ . اگر برای نماز جماعتی اذان و اقامه گفته باشند، کسی که با آن جماعت نماز می‏خواند، نباید برای نماز خود اذان و اقامه بگوید.

مسئله ۹۱۰ . اگر برای خواندن نماز به مسجد رود و ببیند جماعت تمام شده، تا وقتی که صف‌ها به هم نخورده و جمعیت متفرق نشده است، می‌تواند برای نماز خود اذان و اقامه نگوید، یعنی گفتن آن دو مستحب مؤکد نیست، بلکه اگر می‏خواهد اذان بگوید بهتر آن است که آن را بسیار آهسته بگوید. و اگر بخواهد نماز جماعت دیگری اقامه کند نباید اذان و اقامه بگوید.

مسئله ۹۱۱ . در غیر مورد مذکور در مسأله قبل، با شش شرط اذان و اقامه ساقط می‌شود:

اوّل: آنکه نماز جماعت در مسجد باشد، و اگر در مسجد نباشد، اذان و اقامه ساقط نیست.

دوّم: آنکه برای آن نماز، اذان و اقامه گفته باشند.

سوّم: آنکه نماز جماعت باطل نباشد.

چهارم: آنکه نماز او و نماز جماعت در یک جا باشد، پس اگر نماز جماعت داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند، مستحب است اذان و اقامه بگوید.

پنجم: آنکه نماز جماعت ادا باشد، ولی شرط نیست که نماز خود او اگر منفرد است هم ادا باشد.

ششم: آنکه وقت نماز او و نماز جماعت مشترک باشد، مثلاً هر دو نماز ظهر یا هر دو نماز عصر بخوانند، یا نمازی که به جماعت خوانده می‌شود نماز ظهر باشد و او نماز عصر بخواند، یا او نماز ظهر بخواند و نماز جماعت نماز عصر باشد. و اما اگر نماز جماعت عصر باشد در آخر وقت و او بخواهد نماز مغرب ادایی بخواند، اذان و اقامه ساقط نمی‏شوند.

مسئله ۹۱۲ . اگر در شرط سوّم از شرط‌هایی که در مسأله پیش ذکر شد شک کند، یعنی شک کند که نماز جماعت صحیح بوده یا نه، اذان و اقامه از او ساقط است، ولی اگر در یکی از پنج شرط دیگر شک کند بهتر است اذان و اقامه بگوید، ولی اگر در جماعت باشد باید به قصد رجاء باشد.

مسئله ۹۱۴ . کسی که اذان و اقامه دیگری را شنیده باشد، چه با او گفته باشد یا نه، در صورتی که بین آن اذان و اقامه و نمازی که می‏خواهد بخواند زیاد فاصله نشده باشد و از ابتدای شنیدن قصد نماز داشته است، می‌تواند به اذان و اقامه او اکتفا کند. ولی این حکم در مورد جماعتی که فقط امام اذان را شنیده باشد، یا فقط مأمومین شنیده باشند، مورد اشکال است.

رساله جامع

موارد ساقط شدن اذان از نمازگزار

ج۱، مسئله ۱۲۰۵. در همۀ مواردی که انسان، دو نماز را که یک وقت مشترک دارند (نماز ظهر و نماز عصر یا نماز مغرب و نماز عشاء) پشت سر هم می‌خواند،[۱] اگر برای نماز اوّل اذان گفته باشد، اذان از نماز بعدی ساقط است، خواه پشت سر هم خواندن دو نماز بهتر نباشد یا آنکه بهتر باشد؛

مثلاً جمع بین نماز ظهر و عصر در روز عرفه (روز نهم ماه ذی‌‌حجّه)، اگر آنها را در وقت فضیلت نماز ظهر انجام دهد، مستحب می‌باشد، هرچند در عرفات نباشد و همچنین است، جمع بین نماز مغرب و عشای عید قربان در وقت فضیلت نماز عشاء، برای کسی که در «مَشْعَر الحرام» باشد.

شایان ذکر است، چنانچه فرد در موارد فوق، بین دو نماز جمع نماید و بخواهد برای نماز دوّم اذان بگوید، احتیاط واجب آن است که اذان نماز دوّم را رجاءً گفته و به قصد مشروعیّت نگوید؛ بلکه بنابر احتیاط واجب، اذان نماز دوّم را در دو مورد مذکور در روز عرفه و در مشعر الحرام - با شرایطی که ذکر شد - بدون قصد مشروعیّت و به عنوان رجاء هم نگوید.

البتّه ساقط شدن اذان در این موارد مشروط به آن است که فاصلۀ زیادی میان دو نماز نباشد؛ ولی فاصله شدن نافله و تعقیب ضرر ندارد.

موارد ساقط شدن اذان و اقامه از نمازگزار

ج۱، مسئله ۱۲۰۶. اگر برای نماز جماعتی، اذان و اقامه گفته باشند، کسی که با آن جماعت نماز می‌خواند، اذان و اقامه از او ساقط می‌‌شود، هرچند اذان و اقامه را نشنیده باشد.

در این مسأله، فرقی نیست بین این که نماز جماعت بر پا شده باشد یا در شُرُف برگزاری باشد و نیز در صورتی که برگزاری نماز جماعت نزدیک باشد، فرقی نیست که امام وارد جماعت شود یا مأموم وارد جماعت گردد و به هر حال در این موارد، بنابر احتیاط واجب، نمازگزار نباید به قصد مشروعیّت، برای نماز خود اذان و اقامه بگوید.[۲]

ج۱، مسئله ۱۲۰۷. اگر فرد برای خواندن نماز به مسجد برود و ببیند جماعت تمام شده، تا وقتی که صف‌‌ها به هم نخورده و جمعیّت متفرّق نشده، می‌‌تواند - با شرایطی که در مسألۀ بعد می‌‌آید - برای نماز خود اذان و اقامه نگوید، یعنی گفتن آن دو مستحب مؤکّد نیست؛

بلکه اگر بخواهد اذان بگوید، بهتر است آن را بسیار آهسته بگوید و اگر بخواهد نماز جماعت دیگری اقامه کند، نباید اذان و اقامه بگوید.

ج۱، مسئله ۱۲۰۸. ساقط شدن اذان و اقامه در مورد مسألۀ قبل، شش شرط دارد که عبارت است از:

اوّل: نماز جماعت در مسجد باشد و این حکم شامل غیر مسجد نمی‌شود.

دوّم: برای آن نماز، اذان و اقامه گفته باشند.

سوّم: نماز جماعت، باطل نباشد؛ مثلاً‌ اگر امام جماعت عادل نباشد و مأمومین نیز از این امر اطلاع داشته ‌باشند، اذان و اقامه ساقط نمی‌شود.

چهارم: نماز فرد و نماز جماعت در یک جا باشد، پس اگر نماز جماعت داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند، مستحب است اذان و اقامه را بگوید.

پنجم: نماز جماعت و نماز فرد، هر دو ادا باشد. بنابراین، اگر نماز جماعت یا نماز فرد یا هر دو، نماز قضا باشد، اذان و اقامه ساقط نمی‌‌شود؛

البتّه بعید نیست فردی که فرادی نماز می‌خواند اذان از او ساقط شود، هرچند نمازی که می‌خواند نماز قضا باشد.[۳]

ششم: وقت نماز او و نماز جماعت مشترک باشد، مثلاً هر دو نماز ظهر یا هر دو نماز عصر بخوانند، یا اینکه نماز جماعت، ظهر بوده و او نماز عصر ‌بخواند یا بر عکس؛

امّا اگر نماز جماعت عصر در آخر وقت خوانده شده و صف‌های آن نماز جماعت، به هم نخورده و فرد بخواهد نماز مغرب ادایی در اوّل وقت اذان مغرب بخواند، اذان و اقامه ساقط نمی‌شود.

ج۱، مسئله ۱۲۰۹. اگر در شرط سوّم از شرط‌های مسأله قبل شک کند، یعنی شک کند[۴] که نماز جماعت صحیح بوده یا نه، حمل بر صحّت می‌‌شود (نماز صحیح به حساب می‌آید) و در نتیجه، اذان و اقامه از او ساقط است؛

ولی اگر در یکی از پنج شرط دیگر شک کند یا اینکه شک کند صف‌ها، عرفاً به هم خورده یا نه، احتیاط واجب آن است که اذان و اقامه را بگوید، ولی اگر نماز دوّم به شکل جماعت باشد، باید اذان و اقامه به قصد رجاء گفته شود.

ج۱، مسئله ۱۲۱۰. کسی که اذان و اقامۀ دیگری را که برای نماز گفته شده،[۵] شنیده، چه با او گفته باشد یا نه، در صورتی که بین آن اذان و اقامه و نمازی که می‌خواهد بخواند، زیاد فاصله نشده باشد و از ابتدای شنیدن قصد نماز داشته، می‌‌تواند به اذان و اقامۀ او اکتفا کند؛

البتّه اگر نمازی که در آن به شنیدن اذان و اقامۀ مذکور اکتفا می‌شود جماعت باشد، چنانچه امام و مأموم هر دو اذان و اقامه را شنیده باشند کافی است، ولی اگر فقط امام اذان را شنیده باشد یا فقط مأمومین شنیده باشند، مورد اشکال است.

همچنین، اگر فرد قسمتی از اذان و اقامه را نشنود، جایز است جمله‌هایی را که نشنیده، خود بگوید و به چنین اذان و اقامه‌ای اکتفا نماید، به شرط آنکه ترتیب معتبر بین اذان و اقامه و جمله‌های آنها مراعات شود.

شایان ذکر است، در مورد شنیدن اذان و اقامۀ دیگری، فرقی بین سماع (به گوش خوردن) و استماع (با قصد گوش دادن) نیست.

المسائل المنتخبه

مسألة ۲۵۵: یسقط الأذان والإقامة فی موارد منها ما یأتی:

۱- ما إذا دخل فی الجماعة التی أُذّن لها وأُقیم، سواء کان الداخل هو الإمام أم المأموم.

۲- ما إذا دخل المسجد للصلاة وقد انتهت صلاة الجماعة ولکن لم تتفرّق صفوفها بعد، فإنّه إذا أراد الصلاة منفرداً لم یتأکد له الأذان والإقامة، بل الأحوط الأولی أن لا یأتی بالأذان إلّا سرّاً، وإذا أراد إقامة جماعة أخری لم یشرع له الأذان والإقامة.

ویشترط فی السقوط وحدة المکان عرفاً، وصحّة الجماعة السابقة، وأن یکونوا قد أذنوا لصلاتهم وأقاموا.

۳- ما إذا سمع إقامة وأذان غیره للصلاة، فإنّه یجزئ عن أذانه وإقامته فیما إذا لم یقع بین صلاته وبین ما سمعه من الأذان والإقامة فصل کثیر، ولا فرق فی ذلک بین أن یکون الآتی بهما إماماً أو مأموماً أو منفرداً.

مسألة ۲۵۶: یسقط الأذان للصلاة الثانیة من المشترکتین فی الوقت إذا جمع بینهما عند استحباب الجمع - کما فی الظهرین یوم عرفة فی وقت صلاة الظهر ولو فی غیر الموقف، والعشاءین لیلة العید بمزدلفة فی وقت صلاة العشاء - بل فی مطلق موارده، فمتی جمع بین الفرضین أداءً سقط أذان الثانیة، وکذا إذا جمع بین قضاء الفوائت فی مجلس واحد فإنّه یسقط الأذان عمّا عدا الأولی. والأحوط وجوباً ترکه فی الجمیع بداعی المشروعیة، بل لا یؤتی به فی الموردین الأوّلین مطلقاً ولو رجاءً.

منهاج الصالحین

ج۱، مسألة ۵۶۷: یسقط الأذان للصلاة الثانیة من المشترکتین فی الوقت إذا جمع بینهما وأذّن للأُولی، سواء أکان الجمع مستحبّاً - کما فی الظهرین یوم عرفة فی الوقت الأوّل ولو فی غیر الموقف والعشاءین لیلة العید بمزدلفة فی الوقت الثانی - أم لم یکن الجمع مستحبّاً، وکذا إذا جمع بین قضاء الفوائت فی مجلس واحد فإنّه یسقط الأذان ممّا عدا الأُولی، ولا یترک الاحتیاط فی الجمیع بترک الأذان بداعی المشروعیة، بل لا یترک الاحتیاط بعدم الإتیان به فی الموردین الأوّلین مطلقاً ولو رجاءً مع عدم الفصل بصلاة أُخری ولا سیما النافلة.

ج۱، مسألة ۵۶۸: یسقط الأذان والإقامة جمیعاً فی موارد:

الأوّل: الداخل فی الجماعة التی أذّنوا لها وأقاموا - وإن لم‏ یسمع - من غیر فرق فی ذلک بین أن تکون الجماعة منعقدة فعلاً أو فی شرف الانعقاد، کما لا فرق فی الصورة الثانیة بین أن یکون الداخل هو الإمام أو المأموم.

الثانی: الداخل إلی المسجد قبل تفرّق الجماعة مع انتهائهم من الصلاة، فإنّه إذا أراد الصلاة منفرداً لم‏ یتأکد له الأذان والإقامة - بل الأحوط الأولی أن لا یأتی بالأذان إلّا سرّاً - وأمّا إذا أراد إقامة جماعة أُخری فیسقطان عنه علی وجه العزیمة ویشترط فی السقوط وحدة المکان عرفاً، فمع کون إحداهما فی أرض المسجد، والأُخری علی سطحه یشکل السقوط.

ویشترط أیضاً أن تکون الجماعة السابقة بأذان وإقامة، فلو کانوا تارکین لهما لاجتزائهم بأذان جماعة سابقة علیها وإقامتها فلا سقوط، وأن تکون جماعتهم صحیحة فلو کان الإمام فاسقاً مع علم المأمومین به فلا یسقطان، ویعتبر کون الصلاتین أدائیتین إلّا إذا کان الداخل منفرداً فإنّه یسقط عنه الأذان خاصّة ولو کانت صلاته قضائیة، ویعتبر أیضاً اشتراکهما فی الوقت بمعنی عدم تمایز الوقتین فلو کانت السابقة عصراً وأراد الداخل أن یصلّی المغرب فلا یسقطان، والظاهر جواز الإتیان بهما فی جمیع الصور برجاء المطلوبیة، وکذلک إذا کان المکان غیر المسجد.

الثالث: إذا سمع شخصاً آخر یؤذّن ویقیم للصلاة، بشرط أن لا یقع بین صلاته وبین ما سمعه فصل کثیر، وأن یسمع تمام الفصول، ومع فرض النقصان یجوز له أن یتمّ ما نقصه القائل، ولا فرق فیما ذُکر بین أن یکون الآتی بهما إماماً أو مأموماً أو منفرداً، وکذا الحال فی السامع إلّا أنّه لا یکتفی - علی الأحوط لزوماً - بسماع الإمام وحده أو المأمومین وحدهم فی الصلاة جماعة.

عروه الوثقی

[ ۱۳۹۳ ] مسألة ۱: یسقط الاذان فی موارد [۶]:

أحدها: أذان عصر یوم الجمعة إذا جمعت مع الجمعة أو الظهر، وأما مع التفریق فلا یسقط.

الثانی: أذان عصر یوم عرفة إذا جمعت مع الظهر لا مع التفریق.

الثالث: أذان العشاء فی لیلة المزدلفة مع الجمع أیضاً لا مع التفریق.

الرابع: العصر والعشاء للمستحاضة التی تجمعهما مع الظهر والمغرب.

الخامس: المسلوس ونحوه فی بعض الاحوال التی یجمع بین الصلاتین، کما إذا أراد أن یجمع بین الصلاتین بوضوء واحد، ویتحقق التفریق بطول الزمان بین الصلاتین لا بمجرد قراءة تسبیح الزهراء أو التعقیب والفصل القلیل، بل لا یحصل بمجرد فعل النافلة مع عدم طول الفصل، والأقوی أن السقوط فی الموارد المذکورة رخصة لا عزیمة [۷] وإن کان الأحوط الترک، خصوصا فی الثلاثة الأولی .

[ ۱۳۹۴ ] مسألة ۲: لا یتأکد الاذان [۸] لمن أراد فوائت فی دور واحد لما عدا الصلاة الأولی، فله أن یؤذن للأولی منها ویأتی بالبواقی بالاقامة وحدها لکل صلاة.

[ ۱۳۹۵ ] مسألة ۳: یسقط الاذان والاقامة فی موارد:

أحدها: الداخل فی الجماعة [۹] التی أذنوا لها وأقاموا وإن لم یسمعهما ولم یکن حاضرا حینهما و کان مسبوقا، بل مشروعیة الإتیان بهما فی هذه الصورة لا تخلو عن إشکال [۱۰] .

الثانی: الداخل فی المسجد للصلاة منفردا أو جماعة وقد أقیمت الجماعة حال اشتغالهم ولم یدخل معهم [۱۱] أو بعد فراغهم مع عدم تفرق الصفوف، فإنهما یسقطان لکن علی وجه الرخصة لا العزیمة [۱۲] علی الأقوی، سواء صلی جماعة إماما أو مأموما أو منفردا.

ویشترط فی السقوط أمور:

أحدها: کون صلاته وصلاة الجماعة کلاهما أدائیة [۱۳]، فمع کون إحداهما أو کلتیهما قضائیة عن النفس أو عن الغیر علی وجه التبرع أو الاجارة لا یجری الحکم.

الثانی: اشتراکهما فی الوقت [۱۴]، فلو کانت السابقة عصرا وهو یرید أن یصلی المغرب لا یسقطان.

الثالث: اتحادهما فی المکان عرفاً، فمع کون إحداهما داخل المسجد والاُخری علی سطحه یشکل السقوط، وکذا مع البعد کثیرا [۱۵].

الرابع: أن تکون صلاة الجماعة السابقة مع الاذان والاقامة، فلو کانوا تارکین لا یسقطان عن الداخلین وإن کان ترکهم من جهة اکتفائهم بالسماع من الغیر.

الخامس: أن تکون صلاتهم صحیحة، فلو کان الإمام فاسقا مع علم المأمومین لا یجری الحکم، وکذا لو کان البطلان من جهة اخری.

السادس: أن یکون فی المسجد، فجریان الحکم فی الامکنة الاخری محل إشکال [۱۶]، وحیث إن الأقوی کون السقوط علی وجه الرخصة [۱۷] فکل مورد شک فی شمول الحکم له الأحوط أن یأتی بهما، کما لو شک فی صدق التفرق وعدمه أو صدق اتحاد المکان وعدمه أو کون صلاة الجماعة أدائیة أو لا أو أنهم أذنوا وأقاموا لصلاتهم أم لا، نعم لو شک فی صحة صلاتهم حمل علی الصحة.

الثالث من موارد سقوطهما: إذا سمع الشخص أذان غیره أو إقامته، فإنه یسقط عنه سقوطا علی وجه الرخصة بمعنی أنه یجوز له أن یکتفی بما سمع إماما کان الاتی بهما أو مأموما أو منفردا، وکذا فی السامع[۱۸] ، لکن بشرط أن لا یکون ناقصا وأن یسمع تمام الفصول، ومع فرض النقصان یجوز له أن یتم ما نقصه القائل ویکتفی به، وکذا إذا لم یسمع التمام یجوز له أن یأتی بالبقیة ویکتفی به لکن بشرط مراعاة الترتیب، ولو سمع أحدهما لم یجز للآخر، والظاهر أنه لو سمع الاقامة فقط فأتی بالاذان لا یکتفی بسماع الاقامة لفوات الترتیب حینئذ بین الاذان والاقامة.

الرابع: اذا حکی أذان الغیر أو إقامته فإن له أن یکتفی بحکایتهما.

[ ۱۳۹۸ ] مسألة ۶: یعتبر فی السقوط بالسماع عدم الفصل الطویل بینه وبین الصلاة.

[ ۱۳۹۹ ] مسألة ۷: الظاهر عدم الفرق بین السماع والاستماع.

[ ۱۴۰۰ ] مسألة ۸: القدر المتیقن من الاذان الاذان المتعلق بالصلاة، فلو سمع الاذان الذی یقال فی أذن المولود أو وراء المسافر عند خروجه إلی السفر لا یجزئه.

[ ۱۴۰۱ ] مسألة ۹: الظاهر عدم الفرق بین أذان الرجل والمرأة [۱۹] إلا إذا کان سماعه علی الوجه المحرم أو کان أذان المرأة علی الوجه المحرم.

[ ۱۴۰۲ ] مسألة ۱۰: قد یقال یشترط فی السقوط بالسماع أن یکون السامع من الأول قاصدا الصلاة فلو لم یکن قاصدا وبعد السماع بنی علی الصلاة لم یکف فی السقوط، وله وجه .

  1. پشت سر هم خواندن دو نماز را، اصطلاحاً «جمع بین دو نماز» می‌گویند.
  2. مگر آنکه وارد شونده بر جماعت، مأموم باشد و امام جماعت از کسانی ‌باشد که اقتدا به او صحیح نیست، که در این حال، اذان و اقامه از نمازگزاری ‌که بر جماعت مذکور وارد شده، ساقط نمی‌‌شود.
  3. بنابراین، اگر نماز جماعت ادایی باشد و فرد در حالی که صفوف نماز جماعت در مسجد به هم نخورده، بخواهد در همان جا نماز قضا را به شکل فرادی بخواند، اذان از او ساقط می‌شود و مستحب است برای خواندن نماز قضا اقامه بگوید.
  4. منظور از شک در اینجا، شک در حکم مسأله نیست؛ بلکه مواردی ‌است که فرد به دلیل اینکه از خصوصیّات نماز برگزار شده اطلاع نداشته، شک در صحیح بودن آن دارد.
  5. فرقی ندارد نمازی که برای آن اذان و اقامه گفته شده، فرادی باشد یا جماعت.
  6. (یسقط الاذان فی موارد): الظاهر عدم اختصاص السقوط بالموارد المذکورة، بل یسقط للصلاة الثانیة من المشترکتین فی الوقت اذا جمع بینهما وأذن للاولی مطلقاً سواء لم یکن الجمع مستحباً أم کان مستحباً کما فی الظهرین من یوم عرفة اذا اتی بهما فی الوقت الاول ولو فی غیر الموقف، والعشائین لیلة العید بمزدلفة فی الوقت الثانی.
  7. (رخصة لا عزیمة): فیه تأمل فالاحوط ترکه بداعی المشروعیة مطلقاً بل ولو رجاءً فی الموردین الثانی والثالث بالخصوصیات المذکورة آنفاً مع عدم الفصل بصلاة اخری ولا سیماً النافلة.
  8. (لا یتأکد الاذان): الاحوط ترکه فی غیر الاولی أو الاتیان به رجاءً.
  9. (الداخل فی الجماعة): مع انعقادها أو کونها فی شرف الانعقاد، وفی الفرض الثانی لا فرق بین ان یکون الداخل اماماً أو مأموماً.
  10. (لا تخلو عن أشکال): إلا اذا کان الداخل هو المأموم وکان الامام ممن لا یقتدی به.
  11. (ولم یدخل معهم): فیه تأمل.
  12. (الرخصة لا العزیمة): الاظهر ان سقوطهما عن المنفرد انما هو بمعنی انهما لا یتأکد ان فی حقه ـ بل الاحوط الاولی له ان لا یأتی بالاذان إلا سراً ـ واما سقوطهما عن جماعة اخری فهو علی وجه العزیمة.
  13. (کلاهما ادائیة): لا یبعد سقوط الاذان عن المنفرد وان کانت صلاته قضائیة.
  14. (اشتراکهما فی الوقت): بمعنی عدم تمایز وقتهما کالمثال المذکور، فلا یضر کون اللاحقة غیر موقتة کالقضائیة.
  15. (وکذا مع البعد کثیراً): لا یبعد السقوط فی هذا الفرض.
  16. (محل إشکال): بل منع.
  17. (علی وجه الرخصة): قد مر التفصیل، ولکن لا بأس بالاتیان بهما رجاءً فیما یکون السقوط فیه علی وجه العزیمة.
  18. (وکذا فی السامع): فی کفایة سماع الامام فقط أو المأمومین کذلک فی صلاة الجماعة اشکال.
  19. (والمرأة): فی الاکتفاء بسماع أذانها اشکال.