طبق نظر آیت الله سیستانی:
اگر مکلف در شهری باشد که ۶ ماه شب و ۶ ماه روز است، باید برای روزهگرفتن در ماه رمضان به جایی برود که از هر ۲۴ ساعت، مدتی شب و مدتی روز است.
و اگر نتوانست در ماه رمضان مهاجرت کند، بعداً برای انجام قضای ماه رمضان مهاجرت کند.
و اگر هیچوقت نتواند برای روزه به جای دیگر برود، روزهگرفتن بر او واجب نیست و باید برای هر روز فدیه بدهد.
اما اگر مکلف در شهری باشد که هر ۲۴ ساعت، شب و روز دارد (اگرچه روزش ۲۳ ساعت باشد)، بر او لازم است روزه بگیرد، مگر اینکه روزهگرفتن سختی فراوان[۱] یا ضرر داشته باشد که در این صورت باید بعداً قضای آن را بهجا آورد و اگر نتوانست، برای هر روز فدیه بپردازد.
همسو: تشنگی و ضعف شدید • ضررداشتن روزه
استفتائات
منابع فقهی
رساله جامع
ج۲، مسئله ۲۶۵. اگر مکلّف در جایی ساکن باشد که مثلاً روز آن شش ماه و شب آن شش ماه است، در مورد روزه، واجب است یا در ماه مبارک رمضان به شهر دیگری برود که بتواند در آنجا روزه بگیرد، یا آنکه بعد از ماه مبارک رمضان به شهر دیگری برود که بتواند در آنجا قضای روزهها را انجام دهد و اگر از هر دو مورد ناتوان باشد، به جای روزه، باید «فدیه» بدهد و منظور از «فدیه» آن است که یک مُدّ طعام مثل گندم، جو، نان را (به ازای هر روز که روزه نگرفته) به ملکیّت فقیر در آورد.
ج۲، مسئله ۲۶۶. اگر مکلّف در شهری ساکن باشد که در هر بیست و چهار ساعت، شبانهروزی دارد، هرچند روزش بیست و سه ساعت و شبش یک ساعت و یا بر عکس باشد، در صورت تمکّن و توانایی بر او واجب است روزۀ ماه رمضان را بگیرد؛
البتّه چنانچه به جهت طولانی بودن روز و احساس شدید گرسنگی یا تشنگی روزه گرفتن برایش مشقّت فوقالعادهای داشته باشد که معمولاً قابل تحمّل نیست (حَرَج)، بنابر احتیاط واجب به قصد قربت مطلقه [۲] روزه بگیرد و هنگامی که به علّت ضعف شدید یا احساس تشنگی زیاد، ادامۀ روزۀ ماه مبارک رمضان بر او فوقالعاده سخت (حرجی) شد، میتواند آب بیاشامد یا غذا بخورد؛ ولی بنابر احتیاط واجب در خوردن و آشامیدن، تنها به مقدار ضرورت اکتفا نماید و نیز بنابر احتیاط واجب در بقیّۀ روز از انجام کاری که روزه را باطل میکند پرهیز نماید، هرچند در هر صورت، با خوردن یا آشامیدن، روزۀ وی باطل میشود؛
امّا اگر روزه گرفتن برای وی ضرر قابل توجّه داشته (ضرری که معمولاً تحمّل نمیشود) و موجب مریضیش میشود یا با روزه گرفتن ترس ابتلا به بیماری داشته باشد، حکم فرد مریض را دارد که روزۀ آن روز بر وی واجب نمیباشد و لازم نیست در بین روز از مفطرات اجتناب نماید و چنین شخصی اگر بتواند قضای روزه را بهجا آورد، قضای آن بر او واجب است و چنانچه از انجام قضای آن هم در بین سال ناتوان باشد، باید «فدیه» بپردازد؛ منظور از «فدیه»، تملیک یک مُدّ طعام مثل گندم، جو یا نان (به ازای هر روز که روزه نگرفته) به فقیر میباشد. [۳]
عروه الوثقی
[ ۲۵۲۱ ] مسألة ۱۰: إذا فرض کون المکلف فی المکان الذی نهاره ستة أشهر ولیله ستة أشهر أو نهاره ثلاثة ولیله ستة أو نحو ذلک فلا یبعد [۴] کون المدار فی صومه وصلاته علی البلدان المتعارفة المتوسطة مخیرا بین أفراد المتوسط، وأما احتمال سقوط تکلیفهما عنه فبعید، کاحتمال سقوط الصوم وکون الواجب صلاة یوم واحد ولیلة واحدة، ویحتمل کون المدار بلده الذی کان متوطنا فیه سابقا إن کان له بلد سابق.
- ↑ البته در فرضی که روزه حرج یا سختی فراوان دارد، میتواند به مقدار رفع ضعف و تشنگی بخورد و بیاشامد و بنابر احتیاط واجب بقیۀ روز را امساک کرده و بعداً قضای آن را نیز بهجا آورد.
- ↑ یعنی خصوص روزه واجب را نیّت نکند؛ بلکه از مبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار بهطور کلّی، قربةً إلی اللّه باشد.
- ↑ احکام مربوط به فدیۀ شخص مریض، در مسائل «۱۸۵ تا ۱۹۲» ذکر شد.
- ↑ (فلا یبعد): الأحوط له فی الصلاة ملاحظة أقرب الأماکن التی لها لیل ونهار فی کل أربع وعشرین ساعة فیصلی الخمس علی حسب أوقاتها بنیة القربة المطلقة، وأما فی الصوم فیجب علیه الانتقال إلی بلد یتمکن فیه من الصیام أما فی شهر رمضان أو من بعده وإن لم یتمکن من ذلک فعلیه الفدیة. وإذا کان فی بلد له فی کل أربع وعشرین ساعة لیل ونهار ولو کان نهاره ثلاث وعشرین ساعة ولیله ساعة أو العکس فحکم الصلاة یدور مدار الأوقات الخاصة فیه، وأما صوم شهر رمضان فیجب علیه أداؤه مع التمکن منه ویسقط مع عدم التمکن، فإن تمکن من قضائه وجب وإلا فعلیه الفدیة.