Thaniashar (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «طبق نظر آیت الله سیستانی: امور زیر برای روزهدار مکروه است: * فروبردن تمام سر در آب کراهت شدید دارد * بیجهت، آب یا مایع دیگری در دهان کردن • '''همسو''': حکم مضمضهکردن * مسواکزدن با چوب تر * قطر...» ایجاد کرد) |
Thaniashar (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳: | خط ۳: | ||
امور زیر برای روزهدار مکروه است: | امور زیر برای روزهدار مکروه است: | ||
* فروبردن تمام سر در آب کراهت شدید دارد | * [[فروبردن سر زیر آب|فروبردن تمام سر در آب]] کراهت شدید دارد | ||
* بیجهت، آب یا مایع دیگری در دهان کردن • '''همسو''': [[مضمضهکردن روزهدار|حکم مضمضهکردن]] | * بیجهت، آب یا مایع دیگری در دهان کردن • '''همسو''': [[مضمضهکردن روزهدار|حکم مضمضهکردن]] | ||
* [[مسواکزدن روزهدار|مسواکزدن]] با چوب تر | * [[مسواکزدن روزهدار|مسواکزدن]] با چوب تر | ||
نسخهٔ ۱۱ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۵
طبق نظر آیت الله سیستانی:
امور زیر برای روزهدار مکروه است:
- فروبردن تمام سر در آب کراهت شدید دارد
- بیجهت، آب یا مایع دیگری در دهان کردن • همسو: حکم مضمضهکردن
- مسواکزدن با چوب تر
- ریختن دارو در چشم و سرمهکشیدن (در صورتی که مزه یا بوی آن به حلق برسد)
- ریختن دارو در بینی (در صورتی که نداند دارو به حلق میرسد)
- بوکردن گیاهان معطّر (ولی استفاده از عطر مکروه نمیباشد)
- انجام هر کاری که باعث ضعف شود (مانند خونگرفتن و حمامرفتن)
- کشیدن دندان و هر کاری که بهسبب آن از دهان خون بیاید
- تحریک شهوت (بدون قصد بیرونآمدن منی)
- استفاده از شیاف • همسو: حکم اماله
- نشستن زن در آب
- ترکردن لباس تن
- شعرخواندن (مگر شعرخواندن برای اهلبیت علیهمالسلام)
امور زیر برای روزهدار جایز است:
- مکیدن انگشتر
- چشیدن غذا
- رسیدن هر چیزی به حلق بدون قصد یا از روی فراموشی
همسو: باطلکنندههای روزه
استفتائات
منابع فقهی
توضیح المسائل
مسأله ۱۶۲۷ چند چیز برای روزهدار مکروه است و از آن جمله است:
۱ دوا ریختن به چشم و سرمه کشیدن، در صورتی که مزه یا بوی آن به حلق برسد.
۲ انجام دادن هر کاری مانند خون گرفتن، و حمام رفتن که باعث ضعف میشود.
۳ دارو در بینی ریختن، اگر نداند که به حلق میرسد، و اگر بداند به حلق میرسد جایز نیست.
۴ بو کردن گیاههای معطّر.
۵ نشستن زن در آب.
۶ استعمال شیاف.
۷ تر کردن لباسی که در بدن است.
۸ کشیدن دندان، و هر کاری که به واسطه آن از دهان خون بیاید.
۹ مسواک کردن با چوب تر.
۱۰ بیجهت آب یا چیزی روان در دهان کردن.
و نیز مکروه است انسان بدون قصد بیرون آمدن منی زن خود را ببوسد، یا کاری کند که شهوت خود را به حرکت آورد.
رساله جامع
مسأله ۱۴۳. چند مورد برای روزهدار مکروه شمرده شده و از آن جمله است:
۱. فرو بردن تمام سر در آب که این کار روزه را باطل نمیکند؛ ولی کراهت شدید دارد و احتیاط مستحب در ترک آن است.
۲. ریختن دارو در چشم و سرمه کشیدن، در صورتی که مزه یا بوی آن به حلق برسد.
۳. انجام دادن هر کاری مانند خون گرفتن و حمّام رفتن که باعث ضعف میشود.
۴. دارو در بینی ریختن در صورتی که نداند به حلق میرسد و اگر بداند به حلق میرسد، جایز نیست.
۵. بو کردن گیاهان معطّر، ولی استفاده از عطر درحال روزه، اشکال ندارد و مکروه نمیباشد.
۶. تر کردن لباسی که در بدن است.
۷. نشستن زن در آب.
۸. استعمال شیاف.
۹. کشیدن دندان و هر کاری که به سبب آن از دهان خون بیاید.
۱۰. مسواک کردن با چوب تر.[۱]
۱۱. بیجهت، آب یا مایع دیگری در دهان کردن.[۲]
۱۲. اینکه انسان بدون قصد بیرون آمدن منی، کاری کند که شهوتش تحریک شود.
منهاج الصالحین
مسألة ۱۰۱۲: لیس من المفطرات مصّ الخاتم، ومضغ الطعام للصبی، وذوق المرق ونحوها ممّا لا یتعدّی إلی الحلق، أو تعدّی من غیر قصد، أو نسیاناً للصوم - أمّا ما یتعدّی عمداً فمبطل وإن قلّ - وکذا لا بأس بمضغ العلک وإن وجد له طعماً فی ریقه - ما لم یکن لِتفتُّت أجزائه - ولا بمصّ لسان الزوج والزوجة، والأحوط الأولی الاقتصار علی صورة ما إذا لم تکن علیه رطوبة، ولکن لا یترک الاحتیاط بعدم بلع الریق مع عدم استهلاکها فیه.
مسألة ۱۰۱۳: یکره للصائم فیما ذکره الفقهاء (رضوان الله تعالی علیهم) ملامسة الزوجة وتقبیلها وملاعبتها إذا کان واثقاً من نفسه بعدم الإنزال، وإن قصد الإنزال کان من قصد المفطر، ویکره له الاکتحال بما یصل طعمه أو رائحته إلی الحلق کالصبر والمسک، وکذا دخول الحمّام إذا خشی الضعف، وإخراج الدم المُضعِّف، والسعوط مع عدم العلم بوصوله إلی الحلق، وشمّ کلّ نبت طیب الریح، وبلّ الثوب علی الجسد، وجلوس المرأة فی الماء، والحقنة بالجامد، وقلع الضرس بل مطلق إدماء الفم، والسواک بالعود الرطب، والمضمضة عبثاً، وإنشاد الشعر إلّا فی مراثی الأئمّة (علیهم السلام) ومدائحهم.
وفی الخبر : (إذا صمتم فاحفظوا ألسنتکم عن الکذب، وغضّوا أبصارکم ولا تنازعوا ولا تحاسدوا ولا تغتابوا ولا تماروا ولا تکذبوا ولا تباشروا ولا تخالفوا ولا تغضبوا ولا تسابّوا ولا تشاتموا ولا تنابزوا ولا تجادلوا ولا تباذوا ولا تظلموا ولا تسافهوا ولا تزاجروا ولا تغفلوا عن ذکر الله تعالی والحدیث طویل.
عروه الوثقی
قبل از مسئله 2469
فصل (فی ما یجوز ارتکابه للصائم)
لا بأس للصائم بمص الخاتم أو الحصی ولا بمضغ الطعام للصبی ولا بزق الطائر ولا بذوق المرق ونحو ذلک مما لا یتعدی إلی الحلق، ولا یبطل صومه إذا اتفق التعدی إذا کان من غیر قصد ولا علم بأنه یتعدی قهرا أو نسیانا، أما مع العلم بذلک من الأول فیدخل فی الإفطار العمدی، وکذا لا بأس بمضغ العلک ولا ببلع ریقه بعده وإن وجد له طعما فیه ما لم یکن ذلک بتفتت أجزاء منه (۱۳۸۰) بل کان لأجل المجاورة، وکذا لا بأس بجلوسه فی الماء ما لم یرتمس(**) رجلا کان أو امرأة وإن کان یکره لها ذلک، ولا ببل الثوب ووضعه علی الجسد، ولا بالسواک بالیابس بل بالرطب أیضاً لکن إذا أخرج المسواک من فمه لا یرده وعلیه رطوبة وإلا کانت کالرطوبة الخارجیة لا یجوز بلعها إلا بعد الاستهلاک فی الریق، وکذا لا بأس بمص لسان الصبی أو الزوجة إذا لم یکن علیه رطوبة (۱۳۸۱) ولا بتقبیلها أو ضمها أو نحو ذلک.
(۱۳۸۰)(بتفتت أجزاء منه) : إلا إذا کانت مستهلکة فی الریق .
(**) (ما لم یرتمس): مر حکم الارتماس.
(۱۳۸۱)(إذا لم یکن علیه رطوبة) : بل مع وجودها أیضا فی کل من الزوج والزوجة ولکن لا یترک الاحتیاط بعدم بلع الریق مع عدم استهلاکها فیه .
بعد از مساله 2469
یکره للصائم أمور :
أحدها : مباشرة النساء لمسا وتقبیلا وملاعبة خصوصا لمن تتحرک شهوته بذلک، بشرط أن لا یقصد الإنزال ولا کان من عادته (۱۳۸۳)، وإلا حرم (۱۳۸۴) إذا کان فی الصوم الواجب المعین (۱۳۸۵).
(۱۳۸۳)(ولا کان من عادته) : بحیث کان واثقا بعدمه .
(۱۳۸۴)(وإلا حرم) : بناء علی مفطریة قصد المفطر وقد مر الکلام فیها .
(۱۳۸۵)(فی صوم الواجب المعین) : وبحکمه قضاء شهر رمضان بعد الزوال.
الثانی : الاکتحال بما فیه صبر أو مسک أو نحوهما مما یصل طعمه أو رائحته إلی الحلق، وکذا ذر مثل ذلک فی العین.
الثالث : دخول الحمام إذا خشی منه الضعف.
الرابع : إخراج الدم المضعف بحجامة أو غیرها، وإذا علم بأدائه إلی الإغماء المبطل للصوم حرم (۱۳۸۶)، بل لا یبعد کراهة کل فعل یورث الضعف أو هیجان المرة.
(۱۳۸۶)(وإذا علم بأدائه إلی الإغماء المبطل للصوم حرم) : مبطلیة الإغماء فیما لم یکن مفوتا للنیة کما فی المقام محل إشکال.
الخامس: السعوط مع عدم العلم بوصوله إلی الحلق، وإلا فلا یجوز علی الأقوی.
السادس : شم الریاحین خصوصا النرجس، والمراد بها کل نبت طیب الریح.
السابع : بل الثوب علی الجسد.
الثامن : جلوس المرأة فی الماء، بل الأحوط لها ترکه.
التاسع : الحقنة بالجامد.
العاشر : قلع الضرس، بل مطلق إدماء الفم.
الحادی عشر : السواک بالعود الرطب.
الثانی عشر : المضمضة عبثا، وکذا إدخال شیء آخر فی الفم لا لغرض صحیح.
الثالث عشر : إنشاد الشعر، ولا یبعد اختصاصه بغیر المراثی أو المشتمل علی المطالب الحقة من دون إغراق أو مدح الأئمة (علیهم السلام) وإن کان یظهر من بعض الأخبار التعمیم.
الرابع عشر : الجدال والمراء وأذی الخادم والمسارعة إلی الحلف ونحو ذلک من المحرمات والمکروهات فی غیر حال الصوم، فإنه یشتد حرمتها أو کراهتها حاله.