Thaniashar (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Thaniashar (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
تقلید، چالشهایی هم دارد، گاهی نظر مرجع تقلید [[اختلاف نظر مرجع دو طرف قرارداد|دو طرف معامله مختلف است]]، گاهی فتوای [[فتوای مرجع وکیل یا موکل؟|مرجع وکیل و موکل متفاوت است]]، گاهی شخصی [[روش پاسخ به سؤال|نظر غیر مرجع تقلید خودم]] را میپرسد، در اینگونه موارد باید چه کنیم؟ | تقلید، چالشهایی هم دارد، گاهی نظر مرجع تقلید [[اختلاف نظر مرجع دو طرف قرارداد|دو طرف معامله مختلف است]]، گاهی فتوای [[فتوای مرجع وکیل یا موکل؟|مرجع وکیل و موکل متفاوت است]]، گاهی شخصی [[روش پاسخ به سؤال|نظر غیر مرجع تقلید خودم]] را میپرسد، در اینگونه موارد باید چه کنیم؟ | ||
خدا به مراجع تقلید طول عمر بدهد، اما اگر [[تقلید از مرجع فوتشده|مرجع تقلیدم فوت کرد]]، باید چه کنم؟ [[اعمال گذشته در صورت عدول به مجتهد زنده|تکلیف اعمال گذشتهام]] چه میشود؟ | خدا به مراجع تقلید طول عمر بدهد، اما اگر [[تقلید از مرجع فوتشده|مرجع تقلیدم فوت کرد]]، باید چه کنم؟ [[اعمال گذشته (در صورت عدول به مجتهد زنده)|تکلیف اعمال گذشتهام]] چه میشود؟ | ||
دیگر بگذریم از بحثهای پیچیدهتری، مثل [[اجرای اصل عملی]]، [[امور حسبی|امور حسبیه]]، [[نقض حکم حاکم شرع|نقض حکم حاکم]]، [[وکالت و اجازات مراجع|وکالت و اجازات]]، [[انجام مستحبات به قصد رجاء|تسامح در ادله سنن]]، حکم [[فتوادادن غیرمجتهد]] و... | دیگر بگذریم از بحثهای پیچیدهتری، مثل [[اجرای اصل عملی]]، [[امور حسبی|امور حسبیه]]، [[نقض حکم حاکم شرع|نقض حکم حاکم]]، [[وکالت و اجازات مراجع|وکالت و اجازات]]، [[انجام مستحبات به قصد رجاء|تسامح در ادله سنن]]، حکم [[فتوادادن غیرمجتهد]] و... |
نسخهٔ ۱ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۴۷
فهرست داستانی بحث تقلید
زمانی که بچه ممیز، به سنّ بلوغ رسید، لازم است «بندگی خدا» را آغاز کند، البته در صورتی که شرایط تکلیف را هم داشته باشد.
هر فردی نسبت به اصول دین، باید تحقیق کند؛ اما در فروع دین میتواند:
- درس بخواند و مجتهد شود؛
- یا از فردی که این زحمت را به خود داده و مجتهد شده تقلید کند (حتی در مستحبات)؛
- یا کمی به خود سختی داده و احتیاط کند.
چون بالاخره یادگیری احکام لازم بوده و اهمیت زیادی دارد و خدا نکند انسان وسط عبادت حکم را نداند، آنجاست که کار سخت میشود.
ممکن است این سؤال به ذهن آید که: اصلاً چرا باید تقلید کنم؟ و به چه دلیل باید سراغ سخن فقها بروم؟ سؤال بجایی است، در این باره نیز مطالب خوبی در دانشنامه المصباح نوشتهایم، حتماً بخوان.
راستی، از هر روحانی و درسخواندهای هم نمیشود تقلید کرد، شرایطی دارد، ضوابطی دارد، باید عدالتش ثابت شده باشد، اعلمبودنش نیز از طریق راههای تشخیص اعلم، و ریزهکاریهای دیگر؛ مثلاً گاهی انسان بین دو یا چند مجتهد مردّد میماند، گاهی لازم است از دو نفر تقلید کند!
بعضی بر اساس آسانبودن فتوای یک مجتهد مقلّد او میشوند، برخی هم معیارهای نادرستِ دیگر؛ اما باید دانست: اگر انسان بدون تحقیق، از فردی تقلید کند که جامع شرایط نیست، مثل این است که انگار اصلاً مرجع تقلید انتخاب نکرده است و مشکلات خاصّ خودش را دارد.
وقتی هم با معیارهای درست، یک نفر را انتخاب کرد، دیگر نمیتواند بیدلیل مرجعش را عوض کند.
پس از انتخاب مرجع تقلید، باید از راههای درست، سراغ دیدگاههای فقهی یا همان فتاوای او برود و اگر در موردی به فتوای مرجع تقلیدش دسترسی نداشت، لازم است یا احتیاط کند یا به نظر فالاعلم عمل کند.
دانستن این نکته هم خوب است: مجتهد، نظر خود را به گونههای مختلف بیان میکند، گاهی فتوا، گاهی احتیاط واجب، گاهی احتیاط مستحب، گاهی هم توقف کرده و نظر خود را اعلام نمیکند، گذشته از این، گاهی هم در نتیجه تحقیقات جدیدش، نظرش تغییر میکند.
تقلید، چالشهایی هم دارد، گاهی نظر مرجع تقلید دو طرف معامله مختلف است، گاهی فتوای مرجع وکیل و موکل متفاوت است، گاهی شخصی نظر غیر مرجع تقلید خودم را میپرسد، در اینگونه موارد باید چه کنیم؟
خدا به مراجع تقلید طول عمر بدهد، اما اگر مرجع تقلیدم فوت کرد، باید چه کنم؟ تکلیف اعمال گذشتهام چه میشود؟
دیگر بگذریم از بحثهای پیچیدهتری، مثل اجرای اصل عملی، امور حسبیه، نقض حکم حاکم، وکالت و اجازات، تسامح در ادله سنن، حکم فتوادادن غیرمجتهد و...
با لمس لینکهای بالا، تقریباً هر آنچه که لازم است دربارۀ تقلید بدانی، میدانی.