شرایط تکلیف: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی احکام
(صفحه‌ای تازه حاوی «انسان، زمانی مکلف به تکالیف الهی می‌شود که یکسری ویژگی‌ها را داشته باشد: ۱. عاقل باشد و از درک و فهم لازم برخوردار باشد ۲. قدرت و توانایی انجام تکلیف را داشته باشد ۳. بالغ باشد و به سنّ بلوغ رسیده باشد == رساله جامع == === شرایط تکلیف === انسان در ص...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
انسان، زمانی مکلف به تکالیف الهی می‌شود که یکسری ویژگی‌ها را داشته باشد:
انسان، زمانی مکلف به تکالیف الهی می‌شود که یکسری ویژگی‌ها را داشته باشد؛ مثل:


۱. عاقل باشد و از درک و فهم لازم برخوردار باشد
۱. عاقل باشد و از درک و فهم لازم برخوردار باشد
خط ۵: خط ۵:
۲. قدرت و توانایی انجام تکلیف را داشته باشد
۲. قدرت و توانایی انجام تکلیف را داشته باشد


۳. بالغ باشد و به سنّ بلوغ رسیده باشد
۳. بالغ باشد و به [[نشانه‌های بلوغ|سنّ بلوغ]] رسیده باشد


== رساله جامع ==
== منابع فقهی ==


=== شرایط تکلیف ===
=== رساله جامع ===
 
==== [https://mesb.ir/p-1848 شرایط تکلیف] ====
انسان در صورتی که دارای شرایط خاصّی باشد، باید احکام و مقرّرات الهی را رعایت نماید. این شرایط، «شرایط تکلیف» نام دارد و در صورتی که هر یک از آنها نباشد، انسان مکلّف نمی‌باشد. از جملۀ آنها موارد زیر است:
انسان در صورتی که دارای شرایط خاصّی باشد، باید احکام و مقرّرات الهی را رعایت نماید. این شرایط، «شرایط تکلیف» نام دارد و در صورتی که هر یک از آنها نباشد، انسان مکلّف نمی‌باشد. از جملۀ آنها موارد زیر است:


==== الف. عقل ====
'''الف. عقل'''
 
شرط اوّل تکلیف، عقل و توان فکری مکلّف است و فردی که مجنون و دیوانه است و از نظر فکری دارای توان لازم نیست، از نظر اسلام تکلیفی ندارد و تا چراغ عقل در درون انسان روشن نشده و قدرت تشخیص ایمان و کفر، حقّ و باطل، واجب و حرام را ندارد، تکلیفی به عهدۀ او نیست. عقل و توان فکری انسان، مبنای تکلیف و معیار محاسبه و مؤاخذۀ الهی است.
شرط اوّل تکلیف، عقل و توان فکری مکلّف است و فردی که مجنون و دیوانه است و از نظر فکری دارای توان لازم نیست، از نظر اسلام تکلیفی ندارد و تا چراغ عقل در درون انسان روشن نشده و قدرت تشخیص ایمان و کفر، حقّ و باطل، واجب و حرام را ندارد، تکلیفی به عهدۀ او نیست. عقل و توان فکری انسان، مبنای تکلیف و معیار محاسبه و مؤاخذۀ الهی است.


از امام باقر<sup>(علیه السلام)</sup> روایت شده است: «در روز قیامت، خداوند به اندازۀ عقلی که در دنیا به بندگان داده است، در رسیدگی به حساب آنان دقّت به خرج می‌‌دهد»<ref>أصول الکافی، ج۱، کتاب العقل والجهل، ص۱۱، ح۷</ref>.
از امام باقر<sup>(علیه السلام)</sup> روایت شده است: «در روز قیامت، خداوند به اندازۀ عقلی که در دنیا به بندگان داده است، در رسیدگی به حساب آنان دقّت به خرج می‌‌دهد»<ref>أصول الکافی، ج۱، کتاب العقل والجهل، ص۱۱، ح۷</ref>.


==== ب. قدرت ====
'''ب. قدرت'''
 
دوّمین شرط تکلیف، قدرت، یعنی توانایی برای انجام کاری است که خداوند آن را از انسان خواسته است.
دوّمین شرط تکلیف، قدرت، یعنی توانایی برای انجام کاری است که خداوند آن را از انسان خواسته است.


خط ۲۴: خط ۲۸:
در حدیث نقل شده است که حضرت امام حسین<sup>(علیه السلام)</sup> دربارۀ این شرط می‌‌فرمایند: «خداوند طاقت کسی را نگرفت، مگر آنکه طاعت خود را از او برداشت و قدرت کسی را سلب نکرد، مگر اینکه تکلیف خود را از او برداشت»<ref>تحف العقول، ص۲۴۶، باب حِکَم الحسین(علیه السلام) و مواعظه</ref>.
در حدیث نقل شده است که حضرت امام حسین<sup>(علیه السلام)</sup> دربارۀ این شرط می‌‌فرمایند: «خداوند طاقت کسی را نگرفت، مگر آنکه طاعت خود را از او برداشت و قدرت کسی را سلب نکرد، مگر اینکه تکلیف خود را از او برداشت»<ref>تحف العقول، ص۲۴۶، باب حِکَم الحسین(علیه السلام) و مواعظه</ref>.


==== ج. بلوغ ====
'''ج. بلوغ'''
 
سوّمین شرط تکلیف، [[:رده:بلوغ|بلوغ]] می‌باشد. بلوغ، پدیدۀ مبارکی است که انسان در سایۀ آن این شایستگی را پیدا می‌‌کند که مورد توجّه خطاب الهی قرار گیرد و رعایت دستورات و فرمان‌های الهی بر او واجب شود و ارتکاب اموری که از آن نهی شده بر او حرام گردد و با انجام وظایف دینی به خداوند متعال تقرّب جوید و در امتحان بندگی و تسلیم، سرافراز و سربلند گردد. دین مبین اسلام، نشانه‌‌هایی را برای بلوغ بیان نموده است که توضیح آن در ادامه ذکر می‌شود.
سوّمین شرط تکلیف، [[:رده:بلوغ|بلوغ]] می‌باشد. بلوغ، پدیدۀ مبارکی است که انسان در سایۀ آن این شایستگی را پیدا می‌‌کند که مورد توجّه خطاب الهی قرار گیرد و رعایت دستورات و فرمان‌های الهی بر او واجب شود و ارتکاب اموری که از آن نهی شده بر او حرام گردد و با انجام وظایف دینی به خداوند متعال تقرّب جوید و در امتحان بندگی و تسلیم، سرافراز و سربلند گردد. دین مبین اسلام، نشانه‌‌هایی را برای بلوغ بیان نموده است که توضیح آن در ادامه ذکر می‌شود.
[[رده:تقلید]]
[[رده:شرایط]]
[[رده:شرایط]]
<references />
[[رده:بلوغ]]
[[رده:بحث تقلید]]
[[رده:تکلیف و مکلف]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۱

انسان، زمانی مکلف به تکالیف الهی می‌شود که یکسری ویژگی‌ها را داشته باشد؛ مثل:

۱. عاقل باشد و از درک و فهم لازم برخوردار باشد

۲. قدرت و توانایی انجام تکلیف را داشته باشد

۳. بالغ باشد و به سنّ بلوغ رسیده باشد

منابع فقهی

رساله جامع

شرایط تکلیف

انسان در صورتی که دارای شرایط خاصّی باشد، باید احکام و مقرّرات الهی را رعایت نماید. این شرایط، «شرایط تکلیف» نام دارد و در صورتی که هر یک از آنها نباشد، انسان مکلّف نمی‌باشد. از جملۀ آنها موارد زیر است:

الف. عقل

شرط اوّل تکلیف، عقل و توان فکری مکلّف است و فردی که مجنون و دیوانه است و از نظر فکری دارای توان لازم نیست، از نظر اسلام تکلیفی ندارد و تا چراغ عقل در درون انسان روشن نشده و قدرت تشخیص ایمان و کفر، حقّ و باطل، واجب و حرام را ندارد، تکلیفی به عهدۀ او نیست. عقل و توان فکری انسان، مبنای تکلیف و معیار محاسبه و مؤاخذۀ الهی است.

از امام باقر(علیه السلام) روایت شده است: «در روز قیامت، خداوند به اندازۀ عقلی که در دنیا به بندگان داده است، در رسیدگی به حساب آنان دقّت به خرج می‌‌دهد»[۱].

ب. قدرت

دوّمین شرط تکلیف، قدرت، یعنی توانایی برای انجام کاری است که خداوند آن را از انسان خواسته است.

قرآن کریم در این‌‌باره می‌‌فرماید: «لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إلّا وُسْعَها»[۲]؛ خداوند هیچ کس را جز به اندازۀ توانش تکلیف نمی‌‌کند.

در حدیث نقل شده است که حضرت امام حسین(علیه السلام) دربارۀ این شرط می‌‌فرمایند: «خداوند طاقت کسی را نگرفت، مگر آنکه طاعت خود را از او برداشت و قدرت کسی را سلب نکرد، مگر اینکه تکلیف خود را از او برداشت»[۳].

ج. بلوغ

سوّمین شرط تکلیف، بلوغ می‌باشد. بلوغ، پدیدۀ مبارکی است که انسان در سایۀ آن این شایستگی را پیدا می‌‌کند که مورد توجّه خطاب الهی قرار گیرد و رعایت دستورات و فرمان‌های الهی بر او واجب شود و ارتکاب اموری که از آن نهی شده بر او حرام گردد و با انجام وظایف دینی به خداوند متعال تقرّب جوید و در امتحان بندگی و تسلیم، سرافراز و سربلند گردد. دین مبین اسلام، نشانه‌‌هایی را برای بلوغ بیان نموده است که توضیح آن در ادامه ذکر می‌شود.

  1. أصول الکافی، ج۱، کتاب العقل والجهل، ص۱۱، ح۷
  2. بقره/۲۸۶
  3. تحف العقول، ص۲۴۶، باب حِکَم الحسین(علیه السلام) و مواعظه