مستحبات و مکروهات شخص معذور (در ماه رمضان)

از ویکی احکام
نسخهٔ تاریخ ‏۱ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۳۵ توسط Mahdipoor (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مستحبات شخص معذور

طبق نظر آیت الله سیستانی:

این افراد مستحب است در ماه رمضان (گرچه روزه نیستند) از کاری که روزه را باطل می‌کند خودداری کنند:

اول: مسافری که در سفر، مبطل روزه را انجام داده باشد و پیش از ظهر به وطنش یا جایی برسد که می‌خواهد ده روز در آنجا بماند.

دوم: مسافری که بعد از ظهر به وطنش یا جایی برسد که می‌خواهد ده روز در آنجا بماند.

سوم: بیماری که بعد از ظهر خوب شود، یا پیش از ظهر خوب شود و کاری که روزه را باطل می‌کند انجام داده باشد؛ اما چنانچه مبطلات روزه را انجام نداده باشد، بنابر احتیاط واجب باید روزه بگیرد.

چهارم: زنی که در بین روز از خون حیض یا نفاس پاک شود.

مکروهات شخص معذور

بر مکلفی که در روز ماه رمضان به‌جهت عذری روزه نیست، خوردن و آشامیدن به‌حدّ سیری کراهت دارد و نیز جماع مکروه می‌باشد.

استفتائات

منابع فقهی

توضیح المسائل

مسئله ۱۶۹۳. مسافر و کسی که از روزه گرفتن عذر دارد، مکروه است در روز ماه رمضان نزدیکی نماید، و در خوردن و آشامیدن کاملاً خود را سیر کند.

مواردی که مستحب است انسان از کارهایی که روزه را باطل می‏کند خودداری نماید

مسئله ۱۷۱۷. برای پنج نفر مستحب است در ماه رمضان اگرچه روزه نیستند  از کاری که روزه را باطل می‏کند خودداری نمایند:

اوّل: مسافری که در سفر، کاری که روزه را باطل می‏کند انجام داده باشد، و پیش از ظهر به وطنش یا به جایی که می‏خواهد ده روز در آنجا بماند برسد.

دوّم: مسافری که بعد از ظهر به وطنش یا به جایی که می‏خواهد ده روز در آنجا بماند برسد.

سوّم: بیماری که بعد از ظهر خوب شود، و همچنین است اگر پیش از ظهر خوب شود و کاری که روزه را باطل می‏کند انجام داده باشد. و اما چنانچه انجام نداده باشد  بنا بر احتیاط واجب  باید روزه بگیرد.

چهارم: زنی که در بین روز از خون حیض یا نفاس پاک شود.

پنجم: کافری که مسلمان شود و قبلاً کاری را که روزه را باطل می‏کند انجام داده باشد.

رساله جامع

ج۲، مسئله ۲۴۶. برای چند نفر مستحب است در ماه رمضان - هرچند روزه نیستند - از کاری که روزه را باطل می‌کند، خودداری نمایند:

اوّل: مسافری که در سفر کاری که روزه را باطل می‌کند انجام داده باشد و قبل از اذان ظهر به وطنش یا به جایی که می‌خواهد ده روز در آنجا بماند، برسد.

دوّم: مسافری که بعد از اذان ظهر به وطنش یا به جایی که می‌خواهد ده روز در آنجا بماند، برسد.

سوّم: مریضی که بعد از اذان ظهر خوب شود؛ همچنین است اگر قبل از اذان ظهر خوب شود و کاری که روزه را باطل می‌کند انجام داده باشد و امّا چنانچه انجام نداده باشد، بنابر احتیاط واجب، باید روزه بگیرد.

چهارم: زنی که در بین روز از خون حیض یا نفاس پاک شود.

پنجم: کافری که در بین روز مسلمان شود و قبلاً کاری که روزه را باطل می‌کند انجام داده باشد.

ج۲، مسئله ۲۴۷. مسافر و کسی که در روزه نگرفتن عذر دارد، مکروه است در روز ماه رمضان نزدیکی (جماع) نماید و در خوردن و آشامیدن کاملاً خود را سیر کند.

منهاج الصالحین

ج۱، مسألة ۱۰۴۱: یجوز للمسافر التملّی من الطعام والشراب وکذا الجماع فی النهار علی کراهة فی الجمیع والأحوط استحباباً الترک ولا سیما فی الجماع.

عروه الوثقی

[ ۲۵۰۶ ] مسألة ۱: .... وإذا کان مسافرا وحضر بلده أو بلدا یعزم علی الإقامة فیه عشرة أیام فإن کان قبل الزوال ولم یتناول المفطر وجب علیه الصوم[۱]، وإن کان بعده أو تناول فلا[۲] وإن استحب له الإمساک بقیة النهار، ....

[ ۲۵۱۱ ] مسألة ۶: یکره للمسافر فی شهر رمضان، بل کل من یجوز له الإفطار التملی من الطعام والشراب، وکذا یکره له الجماع فی النهار، بل الأحوط ترکه وإن کان الأقوی جوازه.

[ ۲۵۵۹ ] مسألة ۳: یستحب الإمساک تأدبا فی شهر رمضان وإن لم یکن صوما فی مواضع.

أحدها: المسافر إذا ورد أهله أو محل الإقامة بعد الزوال مطلقا أو قبله وقد أفطر، وأما إذا ورد قبله ولم یفطر فقد مر أنه یجب علیه الصوم.

الثانی: المریض إذا برء فی أثناء النهار وقد أفطر، وکذا لو لم یفطر إذا کان بعد الزوال، بل قبله أیضاً علی ما مر من عدم صحة صومه، وإن کان الأحوط [۳] تجدید النیة والإتمام ثم القضاء.

الثالث: الحائض والنفساء إذا طهرتا فی أثناء النهار.

الرابع: الکافر إذا أسلم فی أثناء النهار [۴] أتی بالمفطر أم لا.

الخامس: الصبی إذا بلغ فی أثناء النهار.

السادس: المجنون والمغمی علیه إذا أفاقا فی أثنائه.

  1. (وجب علیه الصوم): علی الاحوط ویجتزئ به.
  2. (وان کان بعده او تناول فلا): عدم الاجتزاء باکمال الصوم فی الصورة الاولی مبنی علی الاحتیاط.
  3. (وإن کان الأحوط): لا یترک إذا برئ قبل الزوال ولم یتناول المفطر کما مر.
  4. (الکافر إذا أسلم فی اثناء النهار): مر الکلام فیه وفی المجنون والمغمی علیه.