انجام مبطلات روزه (از روی ندانستن)

از ویکی احکام

حکم شخصی که به‌جهت ندانستن، برخی از باطل‌کننده‌های روزه را انجام داده است.

حکم بطلان و کفاره شخص جاهل به حکم

حکم بطلان روزه

طبق نظر آیت الله سیستانی:

اگر روزه‌دار یکی از سه مفطر «خوردن و آشامیدن و جماع» را ندانسته انجام دهد، در هر صورت روزه‌اش باطل می‌شود.

اما در غیر این سه مورد، اگر می‌دانسته آن کار روزه را باطل می‌کند، یا در یادگیری احکام کوتاهی کرده یا نسبت به مبطل‌بودن تردید داشته، روزه‌اش باطل است.

و چنانچه در فراگیری مسئله کوتاهی نکرده و مردّد نبوده یا با اعتماد بر حجت شرعی آن کار را انجام داده، روزه‌اش صحیح است.

حکم کفاره روزه

اگر روزه‌دار یکی از مبطلات شش‌گانه «خوردن، آشامیدن، جماع، استمناء، بقاء بر جنابت و حیض» را ندانسته انجام دهد، چنانچه در یادگیری مسئله کوتاهی کرده و احتمال می‌داده که آن کار روزه را باطل می‌کند، کفاره (بنابر احتیاط واجب) بر او واجب می‌شود.

در غیر این صورت (یعنی اگر در فراگیری مسئله کوتاهی نکرده یا کوتاهی کرده ولی مطمئن بوده آن کار روزه را باطل نمی‌کند) کفاره واجب نمی‌شود.

نکته: انجام سایر مبطلات موجب کفاره نمی‌شود.

جدول بطلان روزه

قاصر مقصر
مردد غیر مردد مردد غیر مردد
خوردن باطل باطل باطل باطل
آشامیدن باطل باطل باطل باطل
جماع باطل باطل باطل باطل
استمناء باطل صحیح باطل باطل
بقاء بر جنابت باطل صحیح باطل باطل
بقاء بر حیض باطل صحیح باطل باطل
دروغ‌بستن باطل صحیح باطل باطل
غبار غلیظ باطل صحیح باطل باطل
قی‌کردن باطل صحیح باطل باطل
تنقیه باطل صحیح باطل باطل

جدول کفاره روزه

قاصر مقصر
مردد غیر مردد مردد غیر مردد
خوردن ندارد ندارد دارد ندارد
آشامیدن ندارد ندارد دارد ندارد
جماع ندارد ندارد دارد ندارد
استمناء ندارد ندارد دارد ندارد
بقاء بر جنابت ندارد ندارد دارد ندارد
بقاء بر حیض ندارد ندارد دارد ندارد
دروغ‌بستن ندارد ندارد ندارد ندارد
غبار غلیظ ندارد ندارد ندارد ندارد
قی‌کردن ندارد ندارد ندارد ندارد
تنقیه ندارد ندارد ندارد ندارد

همسو: افرادی که کفاره بر آنها واجب است

استفتائات

منابع فقهی

توضیح المسائل

مسئله ۱۶۲۳. اگر انسان عمداً و از روی اختیار کاری که روزه را باطل می‏کند انجام دهد، روزه او باطل می‌شود. و چنانچه از روی عمد نباشد اشکال ندارد. ولی جنب اگر بخوابد و به تفصیلی که در مسأله ۱۶۰۰ ذکر شد تا اذان  صبح غسل نکند روزه او باطل است. و چنانچه انسان نداند که بعضی از آنچه ذکر شد روزه را باطل می‏کند اگر در این جهل کوتاهی نکرده باشد، و تردیدی هم نداشته باشد، یا آنکه اعتماد بر حجت شرعی داشته باشد، اگر آن چیز را انجام دهد، روزه‌اش باطل نمی‏شود، مگر در خوردن و آشامیدن و نزدیکی.

مسئله ۱۶۲۹. اگر کسی چیزی از آنچه را که گذشت انجام دهد، در حالی که عقیده قطعی داشته که روزه را باطل نمی‌کند، کفاره بر او واجب نیست. و همچنین است کسی که نمی‏دانسته روزه بر او واجب است، مانند کودکان در اوایل بلوغ.

رساله جامع

ج۲، مسئله ۱۳۸. اگر انسان نداند که بعضی از آنچه به عنوان مفطرات ذکر شد، روزه را باطل می‌کند و به علّت ندانستن حکم، آن را انجام دهد، چنانچه آن مفطر، «خوردن» یا «آشامیدن» یا «جماع» باشد، در هر صورت روزه‌اش باطل می‌شود و اگر سایر مفطرات بوده، چند صورت دارد:

الف. اگر در یادگیری مسأله کوتاهی کرده باشد (که در این صورت جاهل مقصّر محسوب می‌شود) روزه‌اش باطل می‌شود.

ب. اگر در یادگیری مسأله کوتاهی نکرده و هنگام انجام مبطل، تردید هم نداشته است (که در این صورت جاهل قاصر می‌باشد) روزه‌اش صحیح می‌باشد.[۱]

ج. چنانچه فرد، در هنگام انجام مفطر، برای ارتکاب آن، حجّت شرعی داشته باشد (که در این صورت هم جاهل قاصر محسوب می‌شود) روزه‌اش باطل نمی‌شود.

ج۲، مسئله ۱۵۷. اگر کسی یکی از موارد شش‌گانه [۲] را که در مسألۀ قبل ذکر شد، به علّت ندانستن مسأله انجام دهد، یعنی نمی‌‌دانسته که این موارد، روزه را باطل می‌کند و آن را انجام دهد، چند صورت دارد:

الف. در فراگیری مسأله کوتاهی کرده (جاهل مقصّر محسوب شود) و در هنگام انجام مفطر تردید داشته و احتمال مفطر بودن آن را می‌داده؛ در این صورت، کفاره بر او بنابر احتیاط لازم، واجب می‌‌شود.

ب. در فراگیری مسأله، کوتاهی نکرده باشد (جاهل قاصر باشد) و یا حتّی کوتاهی کرده باشد (جاهل مقصّر باشد)، امّا در هر دو صورت، در هنگام انجام مفطر تردید نداشته باشد؛ در این فرض، کفّاره بر او واجب نمی‌شود.

ج. برای انجام مفطر، در هنگام ارتکاب آن، حجّت شرعی داشته باشد (که در این مورد هم جاهل قاصر به حساب می‌آید)؛ در این صورت، کفّاره بر او واجب نیست.

بنابراین، کسی که عقیدۀ قطعی داشته که این مفطرات، روزه را باطل نمی‌کند، هرچند در مقدّمات چنین عقیده‌ای مقصّر باشد، مثل اینکه در فراگیری مفطرات روزه، کوتاهی کرده باشد، کفّاره بر او واجب نیست.

این حکم در مورد کسی که نمی‌دانسته روزه بر او واجب است، مانند کودکانی که در اوائل سنّ بلوغ هستند و اعتقاد داشته‌اند که روزه بر آنان واجب نمی‌باشد، نیز جاری است.

ج۲، مسأله ۱۵۸. کسی که می‌‌دانسته موارد شش‌گانه‌ای که در مسألۀ «۱۵۶» ذکر شد [۳] روزه را باطل می‌کند، ولی نمی‌دانسته که با انجام آنها کفّاره بر عهدۀ او واجب می‌شود، کفّاره از او ساقط نمی‌‌شود و باید کفّاره بدهد.

ج۲، مسئله ۱۹۷. اگر فردی به سبب ندانستن حکم شرعی معتقد بوده که روزۀ ماه رمضان بر او واجب نیست و روزه نگرفته و قضای روزه‌ها را نیز تا سال بعد به‌جا نیاورده، لازم است قضای روزه را انجام دهد و در صورتی که نسبت به واجب بودن قضای روزه، جاهل قاصر بوده، پرداخت کفّارۀ تأخیر لازم نیست.

المسائل المنتخبه

بعد از مسألة ۵۰۹

تذییل

المفطرات المتقدّمة - عدا الأکل والشرب والجماع - إنّما تبطل الصوم إذا ارتکبها العالم بمفطریتها أو الجاهل المقصّر، وکذا غیر المقصّر إذا کان متردّداً، ولا توجب البطلان إذا صدرت عن المعتمد فی عدم مفطریتها علی حجّة شرعیة، أو عن الجاهل المرکب إذا کان قاصراً.

مسألة ۵۱۴: یختصّ وجوب الکفّارة بالعالم بالحکم، ولا کفّارة علی الجاهل القاصر، ومثله الجاهل المقصّر إذا لم یکن متردّداً وإلّا لزمته الکفّارة علی الأحوط وجوباً، فلو استعمل مفطراً واثقاً بأنّه لا یبطل الصوم لم تجب علیه الکفّارة وإن اعتقد حرمته فی نفسه، کما لو استمنی متعمّداً عالماً بحرمته ولکن واثقاً - ولو لتقصیر - بعدم بطلان الصوم به فإنّه لا کفّارة علیه. نعم، لا یعتبر فی وجوب الکفّارة العلم بوجوبها.

منهاج الصالحین

قبل از مسألة ۱۰۱۴

تتمیم ارتکاب المفطرات سهواً‌ أو إکراهاً‌ أو اضطراراً

المفطرات المذکورة إنّما تفسد الصوم إذا وقعت علی وجه العمد والاختیار، وأمّا مع السهو وعدم القصد فلا تفسده، من غیر فرق فی ذلک بین أقسام الصوم من الواجب المعین والموسّع والمندوب، فلو أخبر عن الله تعالی ما یعتقد أنّه صدق فتبین کذبه أو کان ناسیاً لصومه فاستعمل المفطر أو دخل فی جوفه شیء قهراً بدون اختیاره لم‏ یبطل صومه، ولا فرق فی البطلان مع العمد بین العالم والجاهل، نعم لا یحکم ببطلان صوم الجاهل القاصر غیر المتردّد بالإضافة إلی ما عدا الأکل والشرب والجماع من المفطرات، وفی حکمه المعتمد فی عدم مفطریتها علی حجّة شرعیة.

قبل از مسألة ۱۰۱۶

تجب الکفّارة بتعمّد الإفطار بالأکل أو الشرب أو الجماع أو الاستمناء أو البقاء علی الجنابة فی صوم شهر رمضان، أو بأحد الأربعة الأُول فی قضائه بعد الزوال، أو بشیء من المفطرات المتقدّمة فی الصوم المنذور المعین، ویختصّ وجوب الکفّارة بمن کان عالماً بکون ما یرتکبه مفطراً، ویلحقه علی الأحوط لزوماً الجاهل المقصِّر المتردّد فی المفطریة، وأمّا الجاهل القاصر أو المقصّر غیر المتردّد فلا کفّارة علیه، فلو استعمل مفطراً باعتقاد أنّه لا یبطل الصوم لم ‏تجب علیه الکفّارة سواء اعتقد حرمته فی نفسه أم لا، فلو استمنی متعمّداً عالماً بحرمته معتقداً - ولو لتقصیر - عدم بطلان الصوم به فلا کفّارة علیه، نعم لا یعتبر فی وجوب الکفّارة العلم بوجوبها.

عروه الوثقی

المفطرات المذکورة ما عدا البقاء علی الجنابة الذی مر الکلام فیه تفصیلا إنما توجب بطلان الصوم إذا وقعت علی وجه العمد والاختیار، وأما مع السهو وعدم القصد فلا توجبه[۴]، من غیر فرق بین أقسام الصوم من الواجب المعین والموسع والمندوب، ولا فرق فی البطلان مع العمد بین الجاهل بقسمیه [۵] والعالم ولا بین المکره وغیره، فلو أکره علی الإفطار فأفطر مباشرة فرارا عن الضرر المترتب علی ترکه بطل صومه علی الأقوی [۶]، نعم لو وجر فی حلقه من غیر مباشرة منه لم یبطل.

المفطرات المذکورة کما أنها موجبة للقضاء کذلک توجب الکفارة إذا کانت مع العمد والاختیار من غیر کره ولا إجبار، من غیر فرق بین الجمیع [۷]حتی الارتماس والکذب علی الله وعلی رسوله (صلی الله علیه وآله وسلم) بل والحقنة والقیء علی الأقوی، نعم الأقوی عدم وجوبها فی النوم الثانی من الجنب بعد الانتباه بل والثالث وإن کان الأحوط فیها أیضاً ذلک خصوصا الثالث، ولا فرق أیضاً فی وجوبها بین العالم والجاهل المقصر والقاصر علی الأحوط، وإن کان الأقوی عدم وجوبها علی الجاهل خصوصا القاصر والمقصر الغیر الملتفت حین الإفطار [۸]، نعم إذا کان جاهلا بکون الشیء مفطرا مع علمه بحرمته کما إذا لم یعلم أن الکذب علی الله ورسوله (صلی الله علیه وآله) من المفطرات فارتکبه حال الصوم فالظاهر لحوقه بالعالم فی وجوب الکفارة [۹].

  1. شایان ذکر است، فردی ‌که شک در مفطر روزه بودنِ عملی ‌دارد و احتمال مفطر بودن آن را می‌‌دهد، ولی ‌قادر به یادگیری ‌حکم شرعی ‌مربوط به آن نیست، وظیفه‌اش احتیاط است، یعنی ‌باید آن عمل را انجام ندهد و چنانچه با امکان احتیاط، عمداً آن عمل را انجام دهد، مقصّر محسوب می‌‌شود. بنابراین، جاهل قاصر به حساب نمی‌‌آید.
  2. منظور از موارد شش‌گانه، خوردن، آشامیدن، جماع، استمناء، باقی ماندن بر جنابت تا اذان صبح، باقی ماندن بر حیض یا نفاس تا اذان صبح می‌باشد.
  3. همان.
  4. (وأما مع السهو وعدم القصد فلا توجبه): إلا فی بعض الموارد التی سیجیء بیانها فی أواخر الفصل السابع.
  5. (الجاهل بقسمیه): الأظهر عدم البطلان فی الجاهل القاصر غیر المتردد بالإضافة إلی جمیع المفطرات سوی الأکل والشرب ویلحق بهما الجماع فی وجه، وفی حکم الجاهل المذکور المعتمد فی عدم مفطریتها علی حجة شرعیة .
  6. (بطل صومه علی الأقوی): البطلان فی الإکراه علی ما سوی الأکل والشرب والجماع مبنی علی الاحتیاط .
  7. (من غیر فرق بین الجمیع): إنما تجب الکفارة فی صوم شهر رمضان بالإفطار فیه بالأکل أو الشرب أو الجماع أو الاستمناء أو البقاء علی الجنابة متعمدا وفی قضائه بعد الزوال بأحد الأربعة الأول ولا تجب بالإفطار فیهما بغیر ذلک علی الأظهر، نعم تجب الکفارة بالإفطار فی الصوم المنذور المعین مطلقا.
  8. (الغیر الملتفت حین الإفطار): ولا یترک الاحتیاط فی حق الملتفت المتردد فی المفطریة.
  9. (فالظاهر لحوقه بالعالم فی وجوب الکفارة): فیه إشکال بل منع.