رؤیت هلال با چشم عادی یا مسلح

از ویکی احکام

طبق نظر آیت الله سیستانی:

برای اثبات اول ماه، باید ماه به‌گونه‌ای باشد که با چشم عادی دیده شود و دیده‌شدن ماه با دوربین و تلسکوپ کفایت نمی‌کند.

همسو: رؤیت هلال در شهرهای هم‌افق

استفتائات

منابع فقهی

توضیح المسائل

مسأله ۱۶۹۹ ـ اوّل ماه به چهار چیز ثابت می‌شود:

اوّل: آنکه خود انسان ماه را ببیند و دیدن، باید با چشم معمولی یعنی چشم غیر مسلّح باشد؛ بنابراین چنانچه هلال ماه با چشم معمولی قابل مشاهده نباشد، دیده شدن آن توسط تلسکوپ کافی نیست ....

رساله جامع

مسأله ۲۴۹. اوّل هر ماه قمری به چهار چیز ثابت می‌شود:

اوّل: آنکه خود انسان ماه را ببیند و دیدن، باید با چشم معمولی یعنی چشم غیر مسلّح باشد. بنابراین، چنانچه هلال ماه با چشم معمولی قابل مشاهده نباشد، دیده شدن آن با تلسکوپ کافی نیست. [پ: از زمان قدیم «هلال» نزد عرب، میقاتی ‌بوده که با آن ماه قمری ‌را آغاز کرده و در امور مختلف زندگی‌ خود به آن اعتماد می‌‌کردند. اسلام نیز، همین امر را تأیید نمود. قرآن کریم در سورۀ مبارکۀ بقره، آیۀ ۱۸۹ در این‌ باره می‌‌فرماید: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الأَهِلَّةِ قُلْ هیَ ‌مَواقیتُ لِلنّاسِ وَالحَجِّ»؛ دربارۀ هلال‌های ‌ماه از تو سؤال می‌کنند، بگو: آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (نظام زندگی) مردم و (تعیین وقت) حج است.

در حقیقت، ماه یک تقویم طبیعی ‌برای ‌افراد بشر محسوب می‌شود که مردم اعم از باسواد و بی‌‌سواد و در هر نقطه‌ای ‌از جهان باشند، می‌توانند از این تقویم طبیعی ‌استفاده کنند و بدیهی ‌است نظام زندگی ‌اجتماعی ‌بشر بدون تقویم - یعنی ‌یک وسیلۀ دقیق و عمومی ‌برای ‌تعیین تاریخ - امکان‌پذیر نیست؛ به همین دلیل خداوند بزرگ برای ‌نظام زندگی، ‌این تقویم جهانی ‌را در اختیار همگان قرار داده است.

اصولاً یکی ‌از امتیازات قوانین اسلام این است که دستورات آن بر طبق مقیاس‌های ‌طبیعی ‌قرار داده شده، زیرا مقیاس‌های ‌طبیعی ‌وسیله‌ای ‌است که در اختیار همگان قرار دارد و گذشت زمان اثری ‌بر آن نمی‌گذارد؛

امّا به عکس، مقیاس‌های ‌غیر طبیعی ‌در اختیار همه نیست. به همین دلیل می‌بینیم اسلام، مقیاس را گاهی ‌«وجب»، گاهی ‌«گام» و گاهی «‌بند انگشتان» و گاهی ‌«طول قامت» و در مورد تعیین وقت، «غروب آفتاب» و «طلوع فجر» و «گذشتن خورشید از نصف النّهار» و «دیدن ماه» قرار داده است.

بدیهی ‌است آنچه صلاحیّت میقات بودن برای ‌مردم را - آن هم به صورت عام - دارد (آن‌چنان که در آیۀ شریفه آمده است)، هلال ماهی ‌است که قابل رؤیت با چشم غیر مسلّح باشد؛ امّا هلال ماهی ‌که تنها با دوربین و تلسکوپ دیدن آن امکان‌پذیر است و بعد از کنار زدن آن ابزار، دیگر قابل دیدن با چشم معمولی ‌نباشد، صلاحیّت ندارد میقات برای ‌عموم مردم در زمان‌های ‌مختلف قرار داده شده باشد.

همچنان که اگر میزان شرعی، دیدن با تلسکوپ باشد، مستلزم آن است که روزۀ پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمّۀ معصومین(علیهم السلام) و عید فطر آنان و حج و سایر اعمالی ‌که در روزهای ‌خاصّ از سال در شرع مقدّس قرار داده شده، در برخی ‌از حالات در ایّام واقعی ‌آن واقع نشده باشد و روشن است که آن بزرگواران در مورد آغاز ماه قمری، ‌بر دیدن با چشم غیر مسلّح ‌اعتماد می‌‌کرده‌اند و روایات و نصوص صادره از معصومین(علیهم السلام) انصراف از دیدن با ابزارهای ‌بزرگ‌نمایی ‌مثل دوربین یا تلسکوپ دارد.

به عبارت دیگر، در تقویم قراردادی که از قدیم الایّام رایج بوده، شبی به عنوان شب اوّل ماه قلمداد می‌شده که هلال ماه پس از دو یا سه شب دیده نشدن (در آخر هر ماه)، به حدّ و موقعیّتی برسد که قابل دیده شدن با چشم غیر مسلّح باشد؛ قرار گرفتن ماه در چنین وضعیّت و موقعیّتی، برای تعیین یک «حدّ زمانی» است که بتواند ملاکی جهت شروع ماه قمری برای عموم مردم باشد (مانند حدّ ترخّص که تعیین یک حدّ مکانی است برای محلّی که مسافر باید نماز را از آنجا شکسته بخواند).

روشن است اگر این حدّ زمانی، وقتی باشد که ماه قابلیّت رؤیت با ابزار را پیدا می‌کند، با توجّه به اینکه محقّق شدن آن، در موارد زیادی یک شب زودتر از زمان دیده شدن آن با چشم غیر مسلّح واقع می‌شود، علاوه بر اینکه یک میزان قابل دسترس برای عموم زمان‌ها و مکان‌ها و اعصار نخواهد بود، ملاک آغاز ماه، چیزی غیر از آنچه در بین مردم عصر پیامبر خداˆ و ائمّۀ معصومین(علیهم السلام) به عنوان تقویم متداول بوده خواهد شد و باید بگوییم اسلام، تقویم جدیدی را مطرح نموده که البتّه عموم مردم در آن زمان اصلاً‌ به آن دسترسی نداشتند و این امری غیر قابل پذیرش است؛ بلکه ظاهر آیات شریفه و روایات و عمل معصومین(علیهم السلام) آن است که اساس تقویم مورد تأیید اسلام، همان تقویم متداول در آن اعصار بوده است.

از پیامدهای دیگر معتبر دانستن رؤیت با چشم مسلّح آن است که با اختراع ابزار جدید و ثبت رکوردهای تازۀ رؤیت هلال، حدّ رؤیت‌پذیری در دوره‌های زمانی مختلف عقب‌تر می‌رود، طوری که وقتی ابزار نجومی جدید با قابلیّت‌ها و کیفیّت‌های بالاتر در اختیار رصدگران قرار می‌گیرد، هلال‌هایی دیده می‌شوند که سال‌های قبل، هلال ماه با همان مختصّات و ویژگی‌ها، قابلیّت رؤیت نداشتند و معلوم می‌شود در سال‌های گذشته اوّل ماه‌های متعدّدی و به تبع آن روزه و افطار و اعمال مردم به اشتباه و به جهت نداشتن ابزار قوی‌تر، دیرتر از آنچه در واقعیّت بوده، تعیین گردیده است و این امری است که در سال‌های اخیر رخ داده و حدّ رؤیت‌پذیری هلال به‌طور مکرّر عقب‌تر رفته است، طوری که ممکن است در سال‌های بعد با کشف ابزار جدید و قابلیّت رؤیت هلال‌هایی که اکنون نمی‌بینیم، معلوم شود اوّل برخی ماه‌ها زودتر از آنچه اکنون می‌پنداریم باشد.

علاوه بر نکات فوق، اگر میزان، رسیدن ماه به حدّ و موقعیّتی باشد که با ابزار قابل رؤیت است، ‌استهلال پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمّۀ هدی(علیهم السلام) و همین طور تأکید آنان در روایات بر استهلال، به نوعی لغو به شمار می‌آید، زیرا هدف از استهلال معمول در آن اعصار که با چشم و بدون استفاده از ابزار صورت می‌گرفته، آن بوده که اگر ماه دیده شد، معلوم شود ماه جدید آغاز شده و اگر آسمان صاف بود و ماه دیده نشد، مشخّص شود که اوّل ماه شب بعد می‌باشد؛ در حالی که وقتی میزان، قابلیّت رؤیت با تلسکوپ‌های قوی باشد، دیده نشدن آن با چشم، ‌چیزی را ثابت نمی‌کند.

به عنوان مثال، در روایتی که امام کاظم(علیه السلام) معنای تأکید بر روزه گرفتن یوم الشّک را شرح می‌دهند این مضمون را به مخاطب خود تصریح می‌کنند که «وقتی هوا صاف بوده و هلال دیده نشده، شکّی باقی نمی‌ماند که فرد بخواهد به جهت درک احتمالی ماه رمضان روزه بگیرد»؛ در حالی که واضح است اگر میزان اول ماه رسیدن ماه به حدّی باشد که هلال با ابزار قابل رؤیت باشد، در زمانی که افراد چشم مسلّح در اختیار نداشتند، ‌نمی‌توان به صِرف دیده نشدن هلال با چشم، ‌احتمال ماه رمضان بودن شب و روز پیش رو را منتفی دانست.

بنابراین، رؤیت هلال نیز همانند بسیاری از ملاک‌های دیگر شرعی، یک میزان عرفی و آشنا برای مردم است؛ همچنان که اگر لباس آلوده به خون با آب تطهیر شده و عین خون از آن برطرف شده باشد، ولی رنگ آن (لون) باقی مانده باشد پاک است و باقی ماندن ذرّۀ بسیار کوچکی ‌از خون بر روی لباس که آن ذرّه، با چشم معمولی ‌قابل مشاهده نبوده و فقط در زیر میکروسکپ‌های ‌بسیار قوی ‌قابل مشاهده است را نمی‌‌توان معیار برای بقای ‌نجاست لباس مذکور قرار داد و حکم نمود که آن لباس هنوز نجس است یا در مبحث حدّ ترخّص که توضیح آن در شرط نهم از شرایط شکسته شدن نماز مسافر گذشت، معیار، دیدن با چشم عادی است و هرگز نمی‌‌توان دیدن با دوربین یا تلسکوپ را میزان در تعیین حدّ ترخّص شهر قرار داد.

خوانندگان محترم برای ‌آشنایی ‌با مبانی ‌فقهی ‌معظّم له در مبحث رؤیت هلال، می‌‌توانند به کتاب «أسئلة حول رؤیة الهلال مع أجوبتها، وفق ما أفاده سماحة السیّد السیستانی» مراجعه نمایند.]

بدیهی است استفاده از دوربین یا تلسکوپ یا وسایل و ابزار بزرگ‌نمایی مانند آن، برای پیدا نمودن و رصد موقعیّت مکانی هلال ماه در آسمان، اشکال ندارد؛ ولی باید دیدن ماه به گونه‌‌ای باشد که اگر دوربین یا تلسکوپ کنار رود، باز هم هلال ماه قابل مشاهده با چشم معمولی (غیر مسلّح) باشد. [پ: همچنان که مثلاً‌ برای اطلاع از رسیدن به حدّ ترخّص (که یک حدّ طبیعی است و در بسیاری از زمان‌ها و مکان‌ها می‌توان با نگاه کردن و دیده نشدن اهالی آخر شهر به آن پی برد)، می‌توان با تعیین مقدار آن به کیلومتر و ابزاری همچون کیلومترشمار خودرو، راحت‌تر به آن دست پیدا کرد.

همین طور، برای سهولت بیشتر در تعیین زمان طلوع و غروب خورشید و سایر اوقات شرعی که تشخیص آنها در بسیاری از اوقات به‌طور طبیعی امکان‌پذیر است، می‌توان از محاسبات نرم افزاری و نجومی استفاده نمود؛

نیز برای پی بردن به خصوصیّات رؤیت‌پذیری ماه و معلوم شدن شهرهای هم‌افق در مبحث رؤیت هلال که در مسألۀ «۲۵۵» توضیح داده می‌شود، می‌توان از نقشه‌های رؤیت‌پذیری که بر اساس محاسبات و توسط نرم افزارها صورت می‌گیرد استفاده نمود.

با این توضیحات، روشن شد استفاده از تکنولوژی و ابزار برای دستیابی آسان‌تر به ملاک شرعی، فرق دارد با اینکه شرع مقدّس چیزی را ملاک حکم شرعی برای عموم مردم قرار داده باشد که در بسیاری از موارد فقط با ابزار و تکنولوژی می‌توان به آن دست پیدا نمود.

علاوه بر اینکه همان طور که سابقاً گذشت، ملاک قرار دادن رؤیت با ابزار، بدین معناست که شرع مقدّس چیزی را معیار قرار داده که عموم مردم بیش از ۱۰۰۰ سال نه تنها آن را در اختیار نداشتند، بلکه اصلاً‌ درک و تصوّر صحیحی هم نسبت به آن نداشتند تا مثلاً بخواهند احتیاط کنند و البتّه هنوز هم عدّۀ زیادی از مردم دسترسی به آن ندارند.]

البتّه، اگر مانعی مثل ابر یا غبار زیاد در آسمان باشد، چنانچه طوری است که اگر آن مانع (عارضی) در آسمان وجود نداشت مطمئنّاً ماه با چشم معمولی قابل دیدن بود، اوّل ماه ثابت می‌شود. ....

مسأله ۲۵۴. رؤیت هلال بعد از زوال (اذان ظهر) و قبل از غروب با چشم غیر مسلّح دلیل است بر اینکه شبی که در پیش است، شب اول ماه می‌باشد؛

امّا چنانچه هلال ماه با چشم غیر مسلّح قابل مشاهده نباشد، دیده شدن آن با تلسکوپ کافی نیست. [پ: شایان ذکر است، رؤیت هلال در روز قبل از غروب آفتاب با چشم غیر مسلّح، گاه در برخی کشورهای شمال اروپا و آمریکا که وضعیّت غروب خورشید و مقدار روشنایی آسمان در آنها، نسبت به سایر مناطق متفاوت است اتّفاق می‌افتد.]

منهاج الصالحین

قبل از مساله ۱۰۴۳ : الفصل التاسع ثبوت الهلال

.... ویعتبر فی الرؤیة أن تکون بالعین غیـــر المسلّحـــة، فلــو رئی الهــلال بالتلسکــوب - مثلاً - ولم یمکن رؤیته بدونه لم یکفِ فی دخول الشهر الجدید.